وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – به اسپانیا باختیم. سهم ما از آن مسابقه یک شادی نافرجام بعد از گل عزت اللهی بود و البته غروری که چهار سال بعد از آن بازی تاریخی با آرژانتین در بلوهوریزنته این بار در کازان و دوباره ابعادی جهانی زنده شد.
سهم ما از مصاف با قهرمان سابق جهان احترام به تیم ملی فوتبال ایران بود که حتما همه از آن کیف میکنیم اما فرصت چندانی برای لذت بردن از این اتفاق ویژه وجود ندارد و انگار رویابافیها و خیالپردازیهایمان میتواند گستره وسیعتری داشته باشد؛ آنقدر وسیع که حالا همه به صعود فکر میکنیم. اتفاقی که تنها در صورت پیروزی بر پرتغال، قهرمان اخیر اروپا با کاپیتانی کریس رونالدو رقم خواهد خورد.
امروز مهمترین سوال فوتبال ایران این است؛ میتوانیم صعود کنیم؟ جدا از غروری باور نکردنی که منجر به جسارت طرح کردن این سوال شده بگذارید با توجه به فاصله نزدیک تا بازی سرنوشتساز با سلسائوی اروپا این پرسش را جدیتر مطرح کنیم و ابعادش را بسنجیم. اینکه واقعا قادر به شکست پرتغال هستیم یا نه؟
آنچه از پرتغال در این مسابقات میدانیم تیمی با سازمان دفاعی فوقالعاده است که نه ابزار بازی مالکانه دارد نه میلی به این روش نشان داده است. پرتغال ۲۰۱۸ در خط دفاع بینظیر است و در خط میانی بیش از حد متوسط به نظر میرسد اما یکی آن جلو دارد که بازیها را برایشان در میآورد.
در واقع شاید برای تیمی که یک رونالدوی آماده در ترکیبش دارد نیاز چندانی به ارائه بازیهای فوقالعاده و جذاب برای پیروزی هم نباشد و پرتغال همان گونه که در یورو ۲۰۱۶ با سه تساوی از گروهش صعود کرد و در نهایت قهرمان شد با بازیهای متوسط پله به پله جلوتر برود و کاری کند تا هر روز بیشتر از قبل روی این تیم حساب کنند.
از تیم خودمان هم با وجود مخفیکاریهای بیپایان و البته هدفدار کیروش چیزهایی میدانیم. البته نه آنقدر که از حالا پیش بینی کنیم استراتژیمان مقابل پرتغال و رونالدو چه خواهد بود.
البته که شناخت کیروش از پرتغال و عزم او و بچههایش برای رسیدن به هدف بزرگ یعنی صعود آنقدر دلخوشمان کرده که اگر از جزییات نقشه صعود چیزی ندانیم نگران نخواهیم شد و با ولع بسیار منتظر اجرای نقشه در شب مسابقه میمانیم اما چند نکته وجود دارد که میشود دربارهاش حرف زد.
شرایط فعلی تیم ملی با آنچه چهار سال قبل در برزیل رخ داد شباهت زیادی دارد. اینکه اگر بازی آخر را ببریم را چهار سال قبل هم تجربه کرده بودیم با این تفاوت که آن روز بعد از باخت غرور آمیز مقابل آرژانتین فقط یک امتیاز در جیب داشتیم و حالا سه امتیاز.
در آن مقطع باید بوسنی را میبردیم تا صعود کنیم. تیمی که نه قهرمان اروپا بود نه رونالدو داشت اما بدترین نمایش تیم ملی در آن تورنمنت در همان مسابقه رقم خورد.
اتفاقا آن مسابقه را با استراتژی متفاوت نسبت به دیدار با نیجریه و آرژانتین آغاز نکردیم اما هم زود گل خوردیم هم در خط حمله گزینههای تاثیرگذاری نداشتیم تا شرایط را برایمان تغییر دهد. شاید هم باور رسیدن به پیروزی و ساختن پل صعود حداقل به اندازه امروز در تیممان پررنگ نبود.
آنچه امروز بدان باور داریم اینکه تیم ملیمان نسبت به چهار سال قبل تیم بهتری است. ما تیم سرحالتری داریم. در دفاع مستحکمتریم آنقدر که بازیکن ۲۲ سالهمان مثل جانشین مصدومش خوب کار میکند، در میانه زمین آنقدر گزینه داریم که با تجربهترینهایمان بیرون میمانند و در خط جلو همه جور ابزاری برای طراحی نقشههای متفاوت و تغییر استراتژی و ریتم بازی وجود دارد.
تیم ما حتی از تیم چهار سال قبل تیمتر است و آنقدر متحد و منسجم به نظر میرسد که هراسی از مقابله با رونالدو به دل راه نداده و در اوج اعتماد به نفس – نه از نوع کاذبش- راههای پیروزی را مرور میکند.
امروز فارغ از اینکه بدانیم استراتژی کیروش برای مقابله با تیم ملی کشورش چه خواهد بود همگی به این باور رسیدهایم که پیروزی مقابل پرتغال و عبور از غولی به نام کریستیانو رونالدو شدنی است و خیلی خوب میشود به آن فکر کرد. به نظرتان این دستاورد کوچکی است؟