وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

اختصاصی/ خصوصی سازی در فوتبال ایران: یک تراژدی نافرجام

از ابتدای شروع به کار سایت سپیدرود تا امروز بارها و بارها در خصوص مشکلات وحشتناک باشگاه های خصوصی و رقابت نابرابر معدود باشگاه های واقعا خصوصی با تیم های دولتی و خصولتی نوشتیم و خواهیم نوشت تا روزی که این جنگ ناجوانمردانه پایان یابد.

وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – تصمیم هیئت دولت برای واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس یکی از موضوعات مهم و مورد توجه جامعه فوتبال است.

خصوصی سازی این دو باشگاه مخالفان و موافقان زیادی دارد و هرکسی از منظری، این تصمیم دولت را نقد می کنند.

یک/ عده ای معتقدند با توجه به پایگاه اجتماعی این دو باشگاه و تاثیری که این موضوع بر محبوبیت و سرمایه اجتماعی دولت خواهد داشت و یا نگرانی از کنش های ضد امنیتی آتی و ناتوانی بخش خصوصی در اداره آنها و … دولت نخواهد توانست در نهایت این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار نماید و به همان سرعتی که مبحث واگذاری مطرح شده به همان سرعت نیز منتفی می گردد.

دو/ اما گروه دیگری که عقب ماندگی فوتبال باشگاهی را رانتی و دولتی بودن آن می دانند بر این باورند که با خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس، روند خصوصی سازی فوتبال ایران سرعت بیشتری خواهد گرفت و با ممنوعیت باشگاه داری توسط شرکت های دولتی و شبه دولتی، فوتبال باشگاهی ایران رقابتی تر، شفاف تر، کارآمدتر و توسعه یافته تر خواهد شد .

سه/ دسته سومی هم هستند که معتقدند فوتبال ایران آمادگی ورود به شرایط جدید را ندارد. وزارت ورزش و جوانان هنوز نتوانسته است که دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را به بخش خصوصی واگذار نماید و تکلیف دیگر باشگاه های فوتبال کشور چون سپاهان، ذوب آهن، پیکان، سایپا و نفت و … نیز روشن است؛ بنابراین دولت نمی تواند منابع درآمدی یک بعدی این باشگاه ها را بدون بسترسازی لازم قطع نماید و باید به تدریج سیاست خصوصی سازی را دنبال کند و قطع حمایت دولت از باشگاه ها اگر با هدف گذاری، سیاست گذاری و برنامه ریزی درست صورت نگیرد، فوتبال ایران را با مشکلات فراوان مواجه خواهد کرد و در نهایت مجبور به عقب نشینی از سیاست خصوصی سازی خواهد شد.

دلایل مخالفان و موافقان واگذاری باشگاه های استقلال و پیروزی با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … کشور هریک بخشی از واقعیت ها را بازتاب می دهند و بدیهی است که دولت باید در جریان واگذاری این دو باشگاه که آغازی برای وداع با باشگاه داری دولتی در ایران است به دیدگاه های مخالفان و موافقان و نمونه های موفق خصوصی سازی باشگاه های فوتبال در دیگر کشور ها توجه نماید تا فرایند خصوصی سازی با دقت و کمترین حاشیه صورت پذیرد.

به اعتبار تجربه تاریخی و پیشینه ای که از خصوصی سازی در ذهنیت عمومی وجود دارد، می شود گفت حداقل باشگاه داری خصوصی فوتبال در ایران یک تراژدی غم انگیز است و بدون اینکه حتی به دور دست ها نگا کنیم می توانیم بگوییم که باشگاه های خصوصی فوتبال ایران با بحران مالی شدید دست به گریبانند و یا اینکه سیاست خصوصی سازی باشگاه ها تجربه ناموفقی بوده و فرجام باشگاه هایی چون راه آهن، پاس، نفت تهران پیش روی همه ما قرار دارد.

به عنوان بخشی از واقعیت کنونی فوتبال کشور، بخش دولتی نه تنها کمکی به بخش خصوصی نمی کند بلکه کنش هایش به گونه ای است که در جهت تضعیف آن هم رفتار می نماید. بدیهی است وقتی که اندازه دولت بزرگ باشد و اکثر فعالیت های اقتصادی از تولید گرفته تا انجام کارهای عمرانی نظیر احداث پل، سد، راه و… به عهده دولت باشد، همواره انگیزه‌های منحرف وجود دارد. در سیستم های دولتی از یک طرف با کاهش انگیزه های فردی، بهره وری کاهش می یابد از طرف دیگر خطر انحراف انگیزه ها به ‌وجود می آید.

بخش دولتی با نگرش تمامیت خواهانه اش، می خواهد اراده خود را بر بخش خصوصی تحمیل کند و یکی از دلایل کوچک بودن بخش خصوصی در ایران هم همین عامل است.

از ادارات کل ورزش و جوانان که نهاد دولتی است که بگذریم، حتی هیئت های ورزشی و از جمله فوتبال که نهادی غیر دولتی است و براساس انتخابات تشکیل می شوند، دارای کارکرد و خصلت دولتی هستند و در امور باشگاه های خصوصی دخالت می کنند تا رفتار باشگاه ها تحت اراده آنان شکل بگیرد و آن گونه که می پسندد عمل کنند.

با این وجود نمی شود انکار کرد که نمی توان از سیاست خصوصی سازی غافل شد. دولت منابع محدودی دارد که این منابع باید برای اهداف و برنامه های مهم تر ملی هزینه شود. باشگاه داری با منابع دولتی یک انحراف و چالش جدی در مسیر توسعه فوتبال ایران است و با قاطعیت می توان گفت که ادامه سیاست باشگاه داری دولتی نه ممکن و به صلاح دولت است و نه به مصلحت فوتبال ایران و باید به این سیاست در ورزش ایران پایان داد ه شود اما باید به الزامات خصوصی سازی باشگاه ها توجه کرد.

دغدغه ای درستی است که گفته می شود اگر دولت بدون رعایت و پیش بینی برخی ملاحظات سیاست خصوصی سازی در فوتبال را دنبال کند، فوتبال ایران با بحران مواجه خواهد شد.

اگر خصوصی سازی به شکلی صحیح و اصولی در فوتبال ایران صورت بگیرد و قواعد بازی برای همه یکسان باشد مدیران و صاحبان باشگاه ها، فضای مناسب تری برای رقابت و رشد خواهند داشت و برای اداره باشگاه هایشان انگیزه مضاعفی وجود خواهد داشت و به طبع برای مدیریت و اداره سرمایه خود از مدیران کاربلد و ورزشی استفاده خواهند کرد و با سرمایه گذاری در آکادمی های خود به آینده اقتصادی باشگاه خود توجه بیشتری خواهند داشت. با نگاهی به دیگر حوزه های اقتصادی می توان دید که این تحلیل منطقی است.

از سوی دیگر کشورهایی که در آن اداره باشگاهای ورزشی مخصوصا فوتبال به طور کامل به بخش خصوصی واگذارشده است به این باور رسیده اند که با انجام این کار به رشد فوتبال باشگاهی و ملی کشورشان کمک بسزایی کرده اند و در اکثر کنفدراسیون ها فوتبال باشگاهی و ملی آنها از جایگاه بالاتری نسبت به کشورهایی که اداره فوتبال آنها هم چنان دولتی است برخوردارند.

اگر مسئولین دولتی و ورزشی ما نیز به چنین مهمی اعتقاد پیدا کنند و بستر را برای واگذاری باشگاهای فوتبال بتدریج آماده و آنها را به سرمایه گذاران خصوصی بسپارند قطعا فوتبال ملی و مخصوصا باشگاهی ما نیز در ده سال تا پانزده سال آینده جایگاهی بسیار مناسب تر و بالاتر از شرایط کنونیش خواهد داشت.*

بیشتر بخوانید:

لشکرکشی علیه فوتبال خصوصی

سرنوشت سیاه باشگاه های خصوصی در ایران

خصوصی‌سازی قعر جدول

سی سال پیش مسوولان فوتبال ترکیه تصمیم گرفتند فوتبال این کشور را آرام آرام به بخش خصوصی واگذار کنند. برنامه ریزی های دقیقی انجام دادند و با الگوبرداری از کشورهای موفق در این زمینه، فعالیت خود را آغاز کردند. دولت ترکیه به تمام تیم‌های فوتبالش وام های ۱۰ میلیون دلاری بلند مدت ۳۰‌ ساله کم بهره به همراه زمین و امکانات داد تا خصوصی شوند و از آنها خواست در بلند مدت این هزینه را پس دهند و شرایط را برای سرعت بخشیدن به روند خصوصی سازی باشگاه ها و حرفه ای شدن فوتبال در این کشور مهیا کرد، به طوری که فوتبال ترکیه در کمتر از ۱۰ سال به طور کامل حرفه ای شد. این سیاست دولت ترکیه باعث رشد فوتبال باشگاهی این کشور شد. فوتبال ما نیز نیاز به چنین مدلی برای خصوصی‌سازی دارد.**

تا وقتی که راه های درآمدسازی و بستر مناسب برای این کار وجود نداشته باشد با سپردن باشگاه ها به چند سرمایه گذار و رها کردن بدون نظارت آنها در فضای ناسالم رقابتی فوتبال به هیچ وجه پاسخ گوی نیازهای مدیریتی و اقتصادی باشگاه ها نخواهد بود و نتیجه اش فروپاشی تیم های خصوصی خواهد بود.

در راستای خصوصی سازی فوتبال ایران موارد زیر توصیه می شود:

دولت محترم باید در یک برنامه رمان بندی شده و مشخص و محاسبه شده و با تنظیم راهکارهای مناسب برای گسترش مشارکت عمومی در راستای افزایش کارایی و بهره وری منابع مادی و انسانی فوتبال موجود کشور و متناسب با واقعیات، خصوصی سازی فوتبال را عملیاتی نماید.

فوتبال ایران باید از سیطره دولتی بودن خارج شود تا ساختار اقتصادی فوتبال ایران از وضعیت فساد، ناکارآمدی و ناعادلانه بودن رهایی یابد.

وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در اجرای سیاست خصوصی سازی باشگاه ها، باید برنامه نظام جامع باشگاه داری خصوصی سازی باشگاه ها را با رعایت همه الزامات حقوقی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی تهیه و اجرا نماید.

زندگی جدید فوتبال باید بر پایه انگاره ها و تعاریف و مفاهیم درست خصوصی سازی بنا نهاده شود تا رانت و فساد و قانون گریزی امکان رشد نیابند.

فدراسیون فوتبال باید با تقویت نظامات مدیریتی، حقوقی، تشکیلاتی، مالی و اقتصادی و دیپلماسی، قابلیت راهبری خود را برای اجرای سیاست خصوصی سازی و پیشرفت و موفقیت فوتبال ایران نشان دهد.

دولت محترم اجازه ندهد که خصوصی سازی فوتبال با مداخله عناصر ذی نفوذ تغییر جهت دهد و باید با رانت خواری ها و اجرای ناقص خصوصی سازی و باز- تولید باشگاه های شبه دولتی مقابله شود.

فقط در چنین شرایطی است که سرمایه گذاران می توانند با اطمینان به این عرصه وارد شده و به معنی واقعی و به شکل حرفه ای یک باشگاه فوتبال را اداره کنند.

ساختار اقتصاد فوتبال ایران باید کارآمد و حرفه ای شود و قانون حق پخش، قانون حق امتیاز که از قوانین حرفه ای فوتبال است، اجرا شود.

منابع:

* تاجران

** دنیای اقتصاد / تابناک

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 9 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.