وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – روزهایی بود که تلاشهای تیم رویایی منچستریونایتد به رهبری فرگوسن به نتیجه نمیرسید.
نه بکهام، نه گیگز، نه کاپیتان روی کین، نه اسکولز و نه نیستلروی، هیچ کدام نمیتوانستند گره بازی را باز کنند. روی نیمکت اما پسری با موهای طلایی همیشه مورد توجه سرآلکس بود.
اولهگونار سولشیائر میدانست برای ماموریت غیرممکن همیشه باید آماده باشد. آن ماموریت میتوانست فینال لیگ قهرمانان اروپا باشد یا یک بازی معمولی در لیگ جزیره. هر چه که بود پسرطلایی برای انجام ماموریت آماده بود.
نه ادعایی بابت حضور در ترکیب اصلی بزرگان داشت و نه احساس می کرد باید کار خارقالعادهتری به غیر از عمل به فرمان فرگوسن کبیر انجام دهد. او تکتیراندازی بود که گاهی از سنگر بیرون میآمد، اسلحهاش را آماده میکرد، بهترین هدف را میزد تا نتیجه جنگ با همان شلیک بزرگ رقم بخورد.
او بعد از جنگ دوباره به سنگرش برمیگشت و در رویاهایش برای هدف بعدی و هدفهای بزرگتر نقشه میکشید. او هیچوقت نه رویای رئال مادرید در سر پروراند نه به ستارههای ژنرالهایی مانند گیگز حسادت کرد و نه حاشیهساز شد. سولشیائر سرنوشتاش با گلهای طلایی گره خورده بود و این را خود او بهتر از هر کسی میدانست.
این روزها پرسپولیسِ برانکو هم، پسری روی نیمکت دارد که هر موقع گرههای بازی زیاد میشود به سوی زمین میدود، تاثیرش را میگذارد و دوباره راهی نیمکت میشود.
او نه مانند ستارهای مثل مسلمان مورد توجه هواداران است و نه به اندازه وحید امیری به حضورش در ترکیب اصلی احساس نیاز میشود. اما پسرخوب برانکو ماموریتاش را به خوبی میشناسد و برای انجام آن ماموریت آماده شده است.
شایان مصلح برخلاف انتظار هواداران این روزها تعویض طلایی پرسپولیس است. او سال پیش هم در لیگ قهرمانان آسیا وقتی در مقابل الاهلی عربستان به میدان رفت یک پنالتی تاثیرگذار گرفت تا ناجی تیمش برای صعود شود.
در بازیهای لیگ برتر هم چندبار به عنوان بازیکن تعویضی تاثیر گذاشت تا اینکه این بار هم در دقایق پایانی بازی در برابر الجزیره، در حالیکه تماشاگران مسلمان را تشویق میکردند، برانکو مصلح را برای ماموریت مهماش انتخاب کند.
بازیکنی که در دقایق کوتاه حضورش در زمین توانست روی گل دوم تاثیر مستقیم بگذارد و تیمش را به مرحله پایانی برساند.
سولشیائر پرسپولیسیها قطعا شروع بازی بعدی تیمش در لیگ قهرمانان را هم از روی نیمکت دنبال خواهد کرد اما او برای هدفش از همانجا نقشه میچیند، منتظر دستور فرمانده مینشیند تا دوباره سلاح آتشیناش را برای فتحی دوباره آماده کند.