وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

زاویه مخالف: سپیدرود در کرمان سپیدبخت شد
(سایت رسمی باشگاه مس کرمان / عکس ها: رضا رزم حسینی)
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – وب سایت رسمی باشگاه مس کرمان در گزارش کامل به پوشش مسابقه سپیدرود با مس کرمان پرداخته که در زیر مشاهده می کنید:
اولین شکست خانگی مس در این فصل از رقابتهای لیگ دسته اول کشور به شدت همهی کرمانیها را ناراحت و غمگین کرد و این وظیفهی مسیها را برای دلجویی از آنها در بازیهای آتی سنگینترهم خواهد کرد.
اولین نکتهای که پیش از بازی در ذوق همگان میزد، کیفیت بسیار پائین چمن ورزشگاه باهنر کرمان است که روز به روز هم بدتر میشود. ظاهرا هیچ عزمی برای نگهداری اصولی و صحیح از ان وجود ندارد و با این روند تا چند هفتهی دیگر شاهد زمین خاکی باهنر به جای زمین چمن آن خواهیم بود. وضعیت چمن ورزشگاه باهنر از حالت بحرانی خارج و به وضعیت فاجعه رسیده است اما گوش هیچکس برای ترمیم ولو موقت آن بدهکار نیست.
پیش از بازی از سوی باشگاه مس مراسم گرامیداشتی برای منصور پورحیدری پیشکسوت فقید فوتبال کشور برگزار گردید و با آهنگهای متناسب و همچنین اهدای گل به عکس بزرگ او از سوی عوامل دو تیم، یاد و خاطرهی این پیشکسوت فوتبال ایران گرامی داشته شد.
احمد زندهروح که در ترکیب ثابت تیم مس قرار داشت، در زمان گرم کردن دچار مصدومیت شد و نتوانست در ترکیب تیم جای بگیرد و جای خود را به زینالخیری داد.
غیبتهای فراوان در ترکیب تیم مس سبب شد که بسیاری از بازیکنان جوان مس در ترکیب ثابت تیم قرار بگیرند و برخی نفرات نیز در پستهای غیر تخصصی خود بازی کنند.
با وجودی که تعداد زیادی تماشاگر به این ورزشگاه نیامده بود و کمتر از هزار نفر بازی مس را از نزدیک مشاهده میکردند، اما همین تعداد هواداران با متدهای روز از جمله تشویق ایسلندی به حمایت از تیم مس پرداختند.
تعدادی از بازیکنان مس برای اولین بار در ترکیب این تیم در ورزشگاه باهنر به میدان رفتند و در کرمان مس اولی شدند. از جمله حسین تهامی و مصطفی مظهری که بازی در باهنر برای مس بزرگسال را برای اولین بار تجربه کردند.
با وجودی که هواداران مس از شکست تیم خود به شدت ناراحت بودند اما بدون هیچ مشکلی ورزشگاه را ترک کردند و تنها از عوامل تیم جبران هرچه سریعتر این باخت را خواستند.
متاسفانه در ساعات منتهی به این بازی جو بسیار نامطلوبی در فضای مجازی بین شهروندان کرمانی و رشتی به وجود آمده بود و فحاشی و الفاظ بسیار زشت برخی از هواداران سپیدرود و در مقابل موضعگیری برخی از هواداران مس سبب شده بود که فضای بسیار تلخی برای این بازی در فضای مجازی شکل بگیرد که به هیچ وجه زیبنده نبود.
صدا و سیمای کرمان نیز که به طور کلی فراموش کرده است مقولهای به نام پخش مستقیم فوتبال میتواند جلوی خیلی از ناهنجاریهای اجتماعی را بگیرد و شاید اگر پخش مستقیم این بازی وجود داشت، این فضای زشت در دنیای مجازی شکل نمیگرفت… این در حالی بود که در برخی از شهرهای دیگر مثل شیراز و بوشهر، شبکهی استانی آنها با احترام به تمام مخاطبانش در سراسر کشور بازی تیمهای خود را مستقیم روی آنتن برده بود.
در حالی که بازیهای لیگ دسته اول به نیم فصل خود رسیده است، سازمان لیگ فوتبال کشور از دادن کارتهای خبرنگاران تیمهای لیگ یکی اجتناب کرده است تا لیگ یک تبعیدگاه خبرنگاران شهرهای لیگ یکی هم باشد!
خلاصه بازی مس کرمان ۰ – ۱ سپیدرود رشت . ویدیوی خلاصه بازی را در سایت دی اسپرت ملاحظه فرمایید.
حالا که بچه های بی ادعای سپیدرود غیرت و مردانگی را برای افتخار آفرینی شهرشان نشان دادند ، نوبتی هم باشد نوبت مسئولین شهر رشت و استان گیلان هست تا برادری خود را اثبات کنند و به حمایت از این تیم ریشه دار کنند. این تیم انشا ء اله اگه بیاد لیگ برتر طرفدارهای بیشتری رو نسبت به ملوان (برای قوی سپید هم احترام قائلیم) به ورزشگاه میکشونه ، چون تیمی از مرکز استان هست و قاعدتاً باید همه گیلانیها دوستش داشته باشند …
تعصب، غول بیشاخودمی است که میتواند مردم را در آتش حماقت بسوزاند و هرگز دیده نشود. آنگاه که جامۀ عشق و غیرت بر تن میکند، چه شورها که در سرها میافکند و چه داغها که بر دلها میزند. بلای خانمانسوزی است که درخت انسانیت را از ریشه تا شاخه میسوزاند و کسی را یارای اخم کردن به او نیست؛ چرا که سینهچاکانش بسیارند و چاکرانش فراوان.
این غول نامرئی، چشمها را سِحر میکند، عقلها را خام میکند، دلها را سختتر از سنگ میکند و عمرها را تباه. از راههای پنهان میآید و در میان خواص، همانقدر مرید و سرسپرده دارد که در میان عوام. هر که با او ستیزد، چنان افتد که دیگر برنخیزد. تعصب، دستکم دو برگ برنده دارد که هیچ دشمنی ندارد:
اول اینکه خود را نشان نمیدهد مگر در دیگری. ما چهرۀ کریه این دیو خونآشام را فقط در دیگران میبینیم و از حضور وحشتناکش در درون خود بیخبریم. دوم اینکه درمان این درد مرگآور در علم و هنر و فلسفه نیست؛ بلکه آنها گاهی کمککارش هم میشوند و به او میآموزند که چگونه چیره و پیروز باقی بماند و در برابر هیچ منطقی کم نیاورد. علاج این مرگ خاموش، دانشهای دستچین ما نیست. تنها راه رهایی از این اژدهای مردمخوار، آزادگی است.
خوشا آنان که میتوانند نگویند، و خوشا آنان که میتوانند ناگفتهها را هم بشنوند.
پنبه وسواس بیرون کن ز گوش
تا به گوشت آید از گردون خروش
با این همه نباید انکار کرد که پرگویان، بیشتر از کمگویان به کار مردم و زندگی روزمرّه آنان میآیند؛ اگرچه به نفع آنان و همه مردم است که این قانون سعدی را به اندازه یکی از قوانین نیوتن احترام بگذارند:
به اندازه بود، باید نمود
خجالت نبُرد آنکه ننمود و بود !
چند شب پیش، دوست جوانی به من اس زد که «فلانی، به نظر تو آدمهای بد واقعا وجود دارند؟»
نوشتم: متأسفانه بله.
نوشت: واااای.
نوشتم: چطور؟ چی شده؟
نوشت: من فکر میکردم که آدمها ممکنه کارشون بد باشه، اما خودشون خوبن. امروز فهمیدم انگار راستی راستی آدمهای بد هم وجود دارن.
نوشتم: کاش هیچوقت نمیفهمیدی.
نوشت: حالا تکلیف چیه؟
نوشتم: ظاهرا راهی نیست جز اینکه بر اساس کارهای مردم دربارۀ اونها تصمیم بگیریم.
نوشت: کاش میشد آدمها رو بخاطر کارهای بدشون، بد ندونست.
نوشتم: کاش.
موقعیت های مس خیلی بیشتر بود بدبختها بدشانس بودند شاید برد حق ما نبود باز هم خدا رو شکر که بردیم
اره فرزاد تو راست میگی چون ۹۰ دقیقه بازی رو کاملا دیدی ولی احتمالا یه بازی دیگه رو دیدی …مس هیچ شانس گلزنی خطرناکی نداشت و این سپیدرود بودش که بعد گل بازی رو اداره کرد و حتی یه موقعیت صد در صد گل از نزدیکی خط دروازه مس بیرون زده شد……..بهرحال ان زلی ویلا داره…..جا داره