وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

فوتبال ایران بدهکار به عالم و آدم
(ایران ورزشی/ فرشاد کاس نژاد)
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – نامه اخطار آندرهآ استراماچونی برای دریافت مطالبات باقیماندهاش از قرارداد دوساله، به باشگاه استقلال رسید، همان اخطاری که دیر یا زود باید خبرش را میشنیدیم.
این نامه به پرونده نامعلوم وینفرد شفر سنجاق میشود. شفر نیز هنوز رقم نامعلومی را از استقلال طلب دارد اما پروندهای مشابه در باشگاه پرسپولیس هم باز است، مطالبات برانکو ایوانکوویچ و شکایت گابریل کالدرون که خبر نامه اخطار اولیهاش را به زودی از باشگاه پرسپولیس خواهیم شنید. در فدراسیون فوتبال نیز هنوز روشن نیست که چه مبلغی همچنان به کارلوس کیروش بدهکارند و چه خسارت بزرگ و سنگینی را باید در آینده نزدیک به مارک ویلموتس بپردازند.
انگار ویلموتس رقمی حدود ۶/ ۴ میلیون یورو غرامت و دستمزد میخواهد. اینها را که کنار هم بچینید، جز یک جمله چیزی به ذهن نمیرسد. فوتبال ایران با یک بیمسئولیتی بزرگ در جمع مدیرانش مواجه است.
در فوتبال ایران نه هنگام استخدام مربی و نه هنگام اخراج یا پایان همکاری، هیچکس به بنیه اقتصادی مجموعهاش فکر نمیکند، چون مدیران بر این باورند که بدهیهای انباشته را قرار نیست خودشان بپردازند و دیر یا زود کار خود را از دست میدهند و مسئولیتی در قبال بدهیها ندارند.
در باشگاه استقلال، نه رضا افتخاری و پندار توفیقی که آن قرارداد گزاف و تقریباً دو برابر قیمت را با وینفرد شفر بستند، امروز مسئولیتی در مقابل بدهی بجا مانده دارند و نه امیرحسین فتحی و علی خطیر در مقابل بدهی سنگین به استراماچونی باری روی دوش خود حس میکنند.
باشگاه استقلال که توان پرداخت دستمزد سرمربی را نداشت، چرا و با کدام توجیه اقتصادی سمت قرارداد میلیون دلاری رفت؟ در پرسپولیس آن مدیری که میگفت برانکو ایوانکوویچ به ایران بیاید و پولش را در چمدان تحویل بگیرد، امروز چه مسئولیتی در قبال بدهی برانکو دارد؟
محمدحسن انصاریفرد که به آسانی از کالدرون گذشت، فردا که با شکایت او مواجه شود، با ادعاهایی شبیه اینکه او زیادهخواه است و در دادگاه برنده خواهیم شد، روزها را میگذراند و شاید روزی مهلت پرداخت بدهی کالدرون فرا برسد که انصاریفرد دوباره در تلویزیون کارشناس بازیهای لیگ قهرمانان اروپا باشد.
مهدی تاج کجاست؟ او با یک استعفای چندخطی از فدراسیون رفت و دقیقاً وقتی به فکر سلامتیاش افتاد که تیم ملی در مخمصه بزرگ در راه جام جهانی گیر افتاده بود و احتمالاً باید رقمی گزاف و اعجابآور را به عنوان خسارت فسخ قرارداد با ویلموتس پرداخت کند، اگرچه ابراهیم شکوری هنوز در فدراسیون هست و میتواند ادعا کند که ویلموتس باید بخشی از پولهای دریافتیاش را به فدراسیون برگرداند تا فضا را تلطیف کند.
فدراسیون که ادعای استقلالش گوش فلک را کر کرده و به ادعای تاج ریالی از بیتالمال هزینه نمیکند، مدتهاست به بهانه بلوکه بودن درآمدهایش در فیفا، به تعبیر خودش استقراض میکند. احتمالاً فردا باید هزینه گزاف خسارت به ویلموتس نیز از بودجههای عمومی و دولتی استقراض شود. بودجه بلوکه شده فدراسیون در فیفا رقمی جادویی است و به بهانه بلوکه بودنش تا ابد میشود استقراض کرد!
فوتبال ایران نه امروز، بلکه همیشه از اندیشه و راهبرد اقتصادی محروم بود. مدیران باشگاهها و فدراسیون فوتبال هرگز بر اساس موقعیت اقتصادی مجموعه خود تصمیم نگرفتهاند و نمایشهای تبلیغاتی برای ساختن نمایی حرفهای در تصمیمات نقش داشتهاند. واقعیت اقتصادی فوتبال ایران با آنچه در قراردادها میبینیم، تفاوتهای اساسی دارد و اگر فوتبال ایران خصوصی بود با این روشها تا امروز صد بار ورشکستگیاش اعلام رسمی میشد.
بحران پرداخت بدهیهای بزرگ برای باشگاههای بزرگ و فدراسیون فوتبال در راه است و نمیدانیم هیأت مدیره باشگاهها و هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال مسئولیتی دستکم درباره آینده نزدیک فوتبال احساس میکنند یا نه. فوتبال ایران به عالم و آدم بدهکار است، لازم نیست از استراماچونی یا ویلموتس اخطار دریافت کنید. فوتبال با تصمیمات فکرنشده و غیرحرفهای، با اشتباهات لجبازانه و با سوءمدیریت به خطر افتاده است.