وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
قرمزی به رنگ سرخ: خاطره بازی با سپیدرود رویایی
ارتین زهرابی
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – تو با همه تصاویری که از فوتبال گیلان دارم تفاوت داری؛ حتی با همه رنگ ها. با همه شعارها. با همه آنچه بود و نبود؛
خلاصه یک جور دیگر هستی. یک حال و هوای دیگر داری وقتی درباره ات حرف می زنیم و می زنند.
تو با همه تیم هایی که از کودکی شناخته ام تفاوت داری. از هیاهوی تماشاگرانت که همیشه و هنوز در گوش هایم می پیچد تا رنگ قرمزت که به سرخی می زند… همیشه تفاوت را حس کرده ام. بوئیده ام تمام آنچه را در کودکی دیده ام.
نام گوینده ورزشگاه عضدی رشت در خاطرم نیست؛ فارسی را با ته لهجه غلیظ گیلگی سخن می گفت و من این اسم ها در ذهنم مانده؛
سید علی محمدی، حسین مشکین زرع، مهرداد هوشنگی و خیلی های دیگر که چه با حسرت فوتبالشان را تماشا می کردم.
تصوری که از فوتبال دارم این است؛
قبل از فوتبال، سپیدرود را شناخته بودم؛ چنان که قبل از شناختن فوتبال خارجی آث میلان را می شناختم. گویی این ها نام هایی آشنا بودند که باید در گوشم می پیچیدند؛ چه خوش نوا بودند. چه اسامی نوستالژیکی بودند…
تخمه شکستن در سکوهای فوقانی ورزشگاهی که کنار دستش هیات فوتبال پرطمطراق آن روزها بود. فوتبال دیدن زیر آفتاب؛ در سال هایی که تابستانش تابستان واقعی بود و زمستانش « فیک » نبود به قول امروزی ها!
برای یادآوری سال های خاطره انگیز تو باید سراغی بگیرم از تصاویری که خلق الساعه وار از جلوی چشم رژه می روند؛ وقتی سپیدرود می رفت در دل بهترین بازی های لیگ گیلان. سپیدرود- ملوان؛ یک فوتبال واقعی.
جنگی که کاپیتان های سبیلوی آن دوران هدایتش می کردند. ورزشگاهی که مثل این روزها نبود؛ جای سوزن انداختن نداشت. فوتبالی که سپیدرود و ملوان لرزه بر اندام آدم می انداخت. فوتبال را باید با تمام لذت و حلاوت تماشا می کردی نه با حرص و اندوه و غم.
از شور و دلهره فوتبال چند شب پشت سر هم نمی خوابیدم. آخر فردا سپیدرود بازی داشت.
آخر آقا مهرداد هوشنگی می خواست توپ را بیاندازد چند متر جلوتر و بازیکن حریف را مثل باد جا بگذارد. آخر اسم تمام آنچه ما در زمین می دیدیم فوتبال بود.
فوتبال معنای دیگری داشت. فوتبالی که با سپیدرود و این تیم و خاطره هایش رفت در قاب روزهای بی تکراری که برای تکرارش خیلی صبر کردیم. خیلی زیاد.
دیگر آن روزها تکرار نشد…
دروازه بان فکر پرویز مسعودی بود یک زمانی حمیدرضا منصوری هم فورواد بود برادران بهشتی هم بودند و چند جوان دیگر که علی فلفل ,علی رخچکاو…
یادبازیهای منخب گیلان در لیگ قدس هم بخیر واقعاتیم خوبی بود.
انشاالله بازی با فولاد هم ورزشگاه پر میشود ویک روز پر خاطر را پشت سر خواهیم گذاشت