در جنجالیترین بازی لیگ برتر در مسجدسلیمان در یک مسابقه که داور از ترس جانش آن را بیشتر از ۱۰۰ دقیقه کش داد سر سپیدرود را گوش تا گوش بریدند و صدایی هم از هیچ کسی بلند نشد تا یکی از ریشهدارترین باشگاههای فوتبال ایران پس از دو سال وداعی غریبانه با سطح نخست فوتبال ایران داشته باشد.
این سقوط اما تمام بدختی سپیدرود نبود و پس از سقوط، بحث بیپایان بلاهای مالکیتی چون ترکشی قدیمی که به نزدیکیهای قلب راه پیدا کرده دوباره سر باز کرد و این تیم را در آستانه نابودی قرار داد.
دو بند دریافت یک میلیارد و دو میلیارد تومانی که علی کریمی در قراردادش با کیومرث بیات آورده را وقتی با بدهی بیش از ۴ میلیاردی گذشته سپیدرود تجمیع شود قیمت این تیم لیگ یکی را به بیش از ۷ میلیارد تومان (بدون ارقام امسال) میرساند که بسیار بیشتر از ارزش یک تیم در لیگ دسته اول است و هر خریدار عاقلی را از هزار فرسخی این تیم فرار میدهد.
از لحاظ فنی تیم ویران شده باقیمانده از لیگ برتر را علی نظرمحمدی تا حدی توانست جمع و جور کند اما دو باخت بدهنگام در دو دربی گیلان هواداران کمتحمل سپیدرود را واداشت تا به افشین ناظمی مدیرعامل و مرد همه کاره این فصل سپیدرود برای تعویض مربی فشار بیاورند.
ناظمی با روی کار آوردن دوباره دستنشان سعی کرد تا مربی را به تیمش اضافه کند که شناخت نسبی از فضای سپیدرود داشته باشد و حالا سپیدرود در شرایطی به انتظار آغاز دوباره لیگ آزادگان نشسته است که شرایطش در جدول اصلا مناسب نیست و از سوی دیگر داماش دیگر تیم رشتی نیز سال پرتلاطمی را از سر گذراند و شاید بتوان گفت که پر حاشیهترین سال تاریخ این باشگاه پرهوادار بوده است.
ابتدا در پلیآف صعود به لیگ دسته اول داور بیتجربه و پراشتباه مسابقه از پنالتی، گل، صحنه آفساید و هرچه که داشت علیه این تیم سوت زد و آش آنقدر شور شد که از رئیس وقت فدراسیون تا مسئولین برگزاری مسابقات و رئیس کمیته داوران همه و همه به دلجویی پسران لاجوردی شهرباران آمدند که البته نوش دارو پس از مرگ سهراب بود.
سپس فینال جام حذفی رسید تا دومین افتخار حضور در فینال به نام این تیم رشتی رقم بخورد و افتضاحی در اهواز شکل بگیرد که بدون شک تا سالها فوتبال ایران آن را فراموش نخواهد کرد.
داماشیها که بهدلیل فجایع داوری پلیآف اول نمیخواستند در فینال شرکت کنند و با هزار وعده وعید به اهواز رفتند زمان حضور در فولادآره دریافتند که تمام ظرفیت استادیوم به هواداران پرسپولیس اختصاص داده شده و جا برای داماشیها نیست و پایمردی حاجیپور و تیمش سبب شد تا برگزاری فینال چند ساعت به تاخیر بیفتد تا جا برای رشتیها باز شود و در نهایت این فینال تاریخی با حداقل گل به سود پرسپولیس خاتمه یافت.
داماشیها در ادامه موفق شدند سهمیه لیگ دویی خود را با لیگ یک کارون اروند عوض کنند و امسال را در لیگ آزادگان بگذارنند. آنها هم مانند همشهری خود نتوانستند با یک مربی ادامه دهند و سیامک فراهانی که تیمش را به فینال جام حذفی هدایت کرده بود و موفق به کسب رتبهای در میانههای لیگ شده بود جایش را با مازیار ربیعیفر تعویض کرد.
بازیکنان داماش که امسال چندین بار بهدلیل عدم دریافت دستمزد اعتصاب کردند و در یک حرکت آماتوری از سفر به کرمان سرباز زدند آنقدر امتیاز جمع کردهاند که برعکس قرمزهای رشت دغدغه سقوط نداشته باشند اما با این شرایط اقتصادی بدون شک دل مشغولی ادامه حیات خواهند داشت.
ملوان هم مانند دو تیم دیگر هم استانی سالی پر از فراز و نشیب با مشکلات کشنده مالی را پشت سر گذاشت و آنها که در فصل گذشته لیگ یک بهدلیل کسر ۶ امتیاز بهسبب بدهی فقط توانستند برای بقا بجنگند امسال را نیز با واگذاری مشکوک به گروهی مجهولالحال تا مرز نابودی پیش رفتند و در نهایت با ورود بهموقع تیم سه نفره پژمان نوری، محمد احمدزاده و مازیار زارع موفق شدند سر و سامان بگیرند و تا حدی آب رفته را به جوی برگردانند.
هرچند تعداد زیاد امتیازهایی که ملوانان در ابتدای فصل از دست دادند از یک سو و کمبود نفرات و مشکلات مالی از سوی دیگر سبب شده تا فانوس سقوط مانند سپیدرود در دستان ملوان ماندگار شود و برای روشن نگهداشتن چراغ فوتبال در یکی از اصلیترین فوتبال شهرهای ایران همتی مضاعف و البته کمی شانس نیاز است.
در لیگ دسته دوم کشور، گیلان، سه تیم چوکا، شهرداری آستارا و فومن را دارد که چوکا با هدایت فرشاد پیوس یک نفس تا صعود را در حال طی کردن است و یقیناً میتواند یک سهمیه ارزشمند برای گیلان به لیگ دسته اول اضافه کند اما شهرداری فومن یک نفس تا سقوط رفته و حتا روی کاغذ هم شانسی برای ماندن در لیگ دو ندارد و این وسط اگر آستاراییها کمی تلاش بیشتری کنند در فاصله ۵ هفته پایانی میتوانند حداقل به پلیآف لیگ دسته دوم برسند.
«پاس گیلان» و «فرهنگ ایثار آستارا» دو نماینده استان در لیگ دسته سوم هستند که پاسیها امید صعود دارند و آستاراییها برای بقا در لیگ دسته سوم میجنگند و در لیگ استان هم سردارجنگل گوراب زرمیخ صدرنشین است؛ این البته تمام داستان فوتبال گیلان در سالی که گذشت نبود!
گیلان مدتهاست که در ردههای پایه موفقیت نداشته و تیمهای ملی نوجوانان و جوانان و امید بدون گیلکها بسته میشوند و تیم فوتسال مردان و زنانش منحل میشوند و فوتبال ساحلیش آب رفته و تیم فوتبال زنان ملوان امسال با هزار صلوات راه افتاده و هر لحظه انتظار باز ایستادنش میرود.
درد بزرگ فوتبال گیلان مدیریت و مسائل مالی است و فوتبال گیلان خیلی زودتر از انتشار ویروس کرونا در کشور به ویروسی مهلکتر مبتلا شده و با دورنمای نه چندان روشنی که دیده میشود امید بهبودیاش بسیار پایین است و فوتبال در یکی از فوتبال خیزترین نقاط کشور بیمارست و شوربختانه طبیب حاذقی برای مدوا دیده نمیشود!