وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

نگاه روز – او نمی‌ترسد!

احسان رضایی

وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود از همان اولین باری که دیدیمش، همان شبی که در فینال جام رمضان سال ۷۷، در برابر جماعت هواداران یک‌دست آبی، به تنهایی تیم اصلی استقلال را نابود کرد و با حرکت دستش برای تماشاچی‌ها سالن را به آشوب کشید، بله از همان شب می‌دانستیم که یک یاغی متولد شده است.

شش ماه بعد بود که در دیدار تیم ملی امید ایران با ویتنام، پشت رفیقش درآمد و داور را که علی انصاریان را اخراج کرده بود نقش زمین کرد و دو سال از بازی محروم شد تا کل دنیا بدانند که این جوان رعنا، یاغی نسل ماست. علی کریمی، قیصر نسل ما بود.

ترکیبی غریب از یاغیگری و عصیان و فردین‌بازی و ناسازگاری، که هیچ وقت هم سر به راه نشد و تن به ریاکاری نداد و «بله قربان» نگفت و مربی‌اش اگر دنیزلی هم بود که دوستش داشت، وقتی که خواست او را مطیع کند، تی‌شرتی پوشید که رویش نوشته بود «من نمی‌ترسم» و رفت آن گوشه زمین تنها تمرین کرد و دوید و برای دل خودش دریبل زد و دل‌های ما را برد.

ما علی کریمی را دوست داریم. نه فقط به خاطر آن دریبل‌های جادویی. بلکه بیشتر از آن، به خاطر روحیه یاغیگری و تسلیم نشدن و کنار نیامدنش با اوضاع. به خاطر همین که هیچ وقت بلد نبود مثل بقیه سرش را بیاندازد پایین، قراردادش را ببندد، بازی‌اش را بکند و پولش را بگیرد برود پی کارش. به خاطر اینکه در آن فصل جهنمی سرخ‌ها، جلوی بازیکن‌هایی را که داشتند از شعارهای «بی‌غیرت، بی‌غیرت» فرار می‌کردند می‌گرفت و مجبورشان می‌کرد دور زمین بچرخند و از جماعت هوادار عذرخواهی کنند. به خاطر اینکه مدیرانی که همه نسبتشان را با فوتبال می‌دانیم او را مقصر نتایج ضعیف تیم معرفی می‌کردند و او را از تیم اخراج می‌کردند.

به خاطر اینکه با حراست ورزشگاه تختی اهواز درگیر می‌شد تا پیرهنش را که به کودکی معلول داده بود و آنها از او گرفته بودند، برای آن بچه پس بگیرد. به خاطر اینکه خرج مریضی بابک معصومی را می‌داد و رفیق قدیمی‌اش را تنها نمی‌گذاشت. به خاطر اینکه مادرهایی که فرزندشان مریضی لاعلاج داشت، از هم آدرس محل تمرین تیم پرسپولیس را می‌پرسیدند و نشان ماشین علی کریمی را. به خاطر اینکه در روزگار مریضی ناصر حجازی که هنوز سیل خاطره‌داران از او عالم و آدم را برنداشته بود، برایش نامه نوشت و از اینکه ریاکاری نکرده است گفت و اینکه «اسطوره‌ها را می‌کشند اما آنها نمی‌میرند».

آن تاریخنگار معروف نوشته بود یاغی به‌هرحال باید میان جانی شدن و انقلابی شدن دست به انتخاب بزند («یاغیان»، اریک هابسبام، ترجمه عطاءالله نوریان، ص ۲۷) و علی کریمی انتخابش را کرده است. او حتی از مربیگری تیم ملی که سقف آرزوهای همه اهالی فوتبال است هم می‌گذرد تا با فساد و ریاکاری و روابط غیرحرفه‌ای و مناسبات ناسالم این فوتبال دربیفتد. آنهایی که می‌گویند چرا علی کریمی سر به راه نمی‌شود، کاش به این سوال هم جواب بدهند که سر به کدام راه؟

همین روزها را ببینید که تا علی کریمی دور جدید انتقادهایش را شروع نکرده بود، حضورش در نشست‌های خبری قبل و بعد از بازی‌ها هیچ مشکلی نداشت ولی به محض اینکه شروع به افشاگری کرد، یکهو یادشان افتاد که مدرک مربیگری او درجه B است و با این درجه که نمی‌شود رفت نشست خبری! دقیقا به خاطر همین تلاش‌ها برای تسلیم کردن علی کریمی است که یاغیگیری او هر لحظه جذابتر می‌شود و ما از این نمایش تسلیم‌ناپذیری لذت می‌بریم. از اینکه یک‌تنه دارد با همه می‌جنگد و درست مثل یک کابوی تنها، وسط فیلم وسترنی که اسمش را گذاشته‌ایم فوتبال ایران ایستاده و پاهایش را باز کرده و تنش را به جلو تاب داده که یعنی جا نخواهد زد و پا پس نخواهد کشید. به قول آن آقا:

«بازی به صورت نمایش درآمده است با چند قهرمان اصلی نمایش و تعداد زیادی تماشاگر. و این نمایش به صورت یکی از سودآورترین کسب و کارهای جهان درآمده است. و نه برای بازی، بلکه تقریباً برای جلوگیری از بازی سازمان می‌یابد. فوتبالی که شادی را نفی می‌کند، تخیل را می‌کشد و بر جسارت و شجاعت مهار می‌زند. اما خوشبختانه هنوز می‌توانید در زمین بازی، ولو فقط برای یک بار در فواصل طولانی، فلان تخم‌جن جسور را ببینید که نمایشنامه را کنار می‌زند و مرتکب اشتباه فاحش دریبل کردن کل طرف مقابل، داور و جمعیت جایگاه تماشاگران می‌شود، و این‌همه برای لذت در آغوش کشیدن ماجراب ممنوع آزادب.»

«فوتبال در آفتاب و سایه»، ادواردو گالئانو، ترجمه اکبر معصوم‌بیگی، ص ۲۰

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

5 دیدگاه ارسال شده است

  • حامد گفت:

    مرسی عالی بود .علی کریمی راتنهانخواهیم گذاشت

  • شهاب گفت:

    ممنون از متن قشنگ و جالب و اینکه واقعیت را نوشتید.درود به شرفت علی کریمی. و افتخار میکنیم که گیلانی هستی.در پناه حق

  • مهران گفت:

    درود برتو ای شیرمرد پاشاکی

  • سعید گفت:

    سلام متاسفانه بت سازی شده زسم زمان این چه گلی به جمال مردم ما زده فقط جیبش پر پول و ویلا سازی با رانت اسانتر شده است چقدر اقای نویسنده دنبال بت سازی از کریمی هستی برو از قهرمانان ما در معادن ذوب اهن و جاده سازان بت بساز
    کریمی دومیلیارد و خورده ای بابت 14 روز در تیم نفت خسارت گرفته ایا گارگران زحمت کش ما این رقم را می توانند حتی تصور کنند انوقت می خواهد با فساد مبارزه کند و امثال شما بادمجان دور قابچی ایشان شدید و برخی ساده لوح به به چه چه می کنند

  • سعید گفت:

    سلام
    چه شد من مطلب حقی نوشتم در مورد این بچه سانسور کردید به نفعتان نبود حقیت گویی