وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

نگاه روز – ما و آنها
علی رضا مویدی فر
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – متس هوملس، مدافع میانی خوش نقش آلمانی، به بوروسیا دورتموند بازگشت. به تیمی که در آن، زیر نظر سرمربی همچون یورگن کلوپ، به اوج توانمندی و بازدهی فنی رسیده بود.
از کجا به دورتموند بازگشت؟ از بایرن مونیخ. باشگاهی که اولین قدمهای فوتبالی اش را در آکادمی همان باشگاه برداشته بود و انتقالش از دورتموند به بایرن، به نوعی، بازگشت به خانه محسوب میشد.
دقت کنید! دوبار رفت و برگشت. محصول آکادمی بایرن برای پیشرفت، به دورتموند میرود. برای کسب افتخار، به بایرن بازمیگردد و برای اثبات توانایی هایش، دوباره راهی دورتموند میشود. از قضا باشگاههای مبدا و مقصد، هردو رقبای دیرینه و سختکوش بوندسلیگا هستند که سالهاست، کری خوانی و نبرد سختی برای اول بودن در فوتبال آلمان دارند.
اما در واقعیت چه اتفاقی می افتد؟ کدام جنجال رسانه ای بر سر این رفت و برگشت یک بازیکن مهم، میان دو باشگاه مهم، رخ میدهد؟ کدام آشوب ذهنی میان هواداران دوطرف ایجاد میشود؟ چقدر حکم تکفیر از دو سو برای بازیکن صادر کرده و میکنند؟
البته که قیاس میان فوتبال ایران با آلمان، از هرجهت، چه فنی، اقتصادی، سخت افزاری و حتی فرهنگ هواداری، قیاس مع الفارق است. اما فقط برای نمونه، یک قلم، پیوستن محمدحسین کنعانی زادگان به پرسپولیس را با پیوستن هوملس به دورتموند مقایسه کنید که از قضا هردو هم مدافع میانی هستند.
از پیش از عقد قرارداد تا همین حالا، لابلای رسانه های مکتوب و مجازی، رسمی و هواداری، بحث بر سر کیفیت رفتن و آمدن این بازیکن داغ است. از کسانی که با قلم خود مینویسند تا کسانی که درکار کولاژ اخبار و تفاسیر مختلف و تولید خبر و یادداشت هستند. فصل مشترک همه شان هم کوبیدن باشگاه و بازیکن بابت چنین قراردادی است.
اینکه پذیرش یک نقل و انتقال فوتبالی، با نمایه های مشترک، در دو فرهنگ فوتبالی متفاوت چقدر میتواند فرق داشته باشد را، میتوان به عنوان یک شاخص بررسی علل تفاوت سطح کلی فوتبال دو کشور دانست. در یکی، عمده توش و توان کارورزان فوتبال، در پرداختن به حاشیه ها صرف میشود و در دیگری، حاشیه های زرد، کمترین نمود را در بطن فوتبال نمایش میدهند.
هر مربی، مدیر و بازیکنی، در اتمسفر آلوده به حواشی، خواه ناخواه، بخش مهمی از وقت و انرژی و توانش را برای مقابله به آنها خواهد گذاشت و چیزی که در میدان رقابت ارائه میشود، از آنچه که واقعا قابل عرضه است، فاصله بسیار دارد.
تعدد رسانه های فوتبالی و کمبود خلاقیت در تولیدکنندگان محتوای آنها، کمابیش باعث نوشتن از روی دست یکدیگر و تکثیر اخبار، یادداشتها و نوشته های سطحی است، که هیچ کمکی به واقعیت فوتبال ایران نمیکنند. نمونه هایی که چندین برابر بدترشان را در فضای مجازی میبینیم.
اگر بناست که هرکدام از مخاطبان و کارورزان فوتبال ایران، قدمی در جهت نزدیک شدن به سطح فنی و فرهنگی صاحبان درجه یک این پدیده در فوتبال بردارند، قدم اول، تلاش بی وقفه برای گریز و دور شدن از حاشیه ها و تن ندادن به جذابیتهای پوچ و کاذب آن است.
غول حاشیه هایی که رسانه های مکتوب و مجازی، پرورانندگان اصلی آن هستند، فضا را برای نفس کشیدن فوتبال تنگ کرده است. این یک خودکشی است.