وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – از یکشنبه گذشته میتوان به عنوان سیاهترین یکشنبه فوتبال ایران در ده سال گذشته نام برد. یکشنبهای که فاتحه جام جهانی برای ایران خوانده شد.
چه بر سر اهل فوتبال و قلم آمده که این چنین بیرحمانه بر پیکر نیمهجان تیمی میتازند که بیشتر از همیشه نیاز به حمایت دارد؟ ما که توقع داریم تیم کیروش تنه به تنهی تیمهایی مثل فرانسه بزند، محکومیم مثل فرانسویها صبور و وقتشناس شویم.
فرانسهای که تعجبی نداشت بعد از خط خوردن خروسهای گرانقیمت و سرشناس از لیست جام جهانی، کاپیتان-قهرمان ۹۸ خود را گلولهباران کنند.
مگر نبودن آنتونی مارسیال (که مورینیوی مغرور بارها به تواناییهای اون اذعان داشته)، الکساندر لاکازت (گرانترین خرید فصل آرسنال)، کینگزلی کومان (یکی از ده ستاره آینده دار فوتبال جهان به گفته سایت فیفا)، وسام بنیدر ( قاتل سویایی منچستر مورینیو در چمپیونزلیگ) و موسی سیسوکوی تنومند و آدریان رابیو (هافبک گرانقیمت پاریسیها) کم موضوعی است که رسانههای فرانسه از دیدیه دشامشان به راحتی عبور کنند؟ ولی آنها میفهمند که در یک ماه باقی مانده هیچ چیز را نمیشود عوض کرد؛ هیچ چیز را.
برای همین رسانههای فرانسه شمشیرهای خود را زیر لباس پنهان کردهاند تا سوت پایان فینال جام جهانی نواخته شود و اگر لازم شد، آن وقت بیرحمانه ناپلئون خود را زیر انتقاد له کنند.
کاش ما هم می فهمیدیم که بحث های بی مورد الان ما ریشه در کینه ای هشت ساله دارد، که برای ما غریب نیست. کینه هایی بر آمده از جنگ های روانی چشم آبی پرحاشیه با اسطوره های مان، بگومگوهای طولانی کیروش با برانکو (که اهل جنگهای رسانهای نیست)، نگاه از بالای هشت ساله کیروش به فوتبال ما، دلارهای هدر رفته برای بازیهای تدارکاتی بیکیفیت و… بیایید فقط این یک ماه را استخوان در گلو صبر کنیم.
اکنون وقت حمایت است؛ باید حمایت کرد تا سرمای کشنده مسکو ساقهای یوزهایمان را در زمین نلرزاند. باید خانزاده را به این باور رساند که میتواند ۶۰ بار کنار رونالدو بپرد و روی سرش هد بزند؛ باید بیرانوند را به این باور برسانیم که مقابل ماتادورها، این بار او برخلاف همتای سرشناسش کلینشیت میکند و حتی اگر سوباسای پرتغالی از ارتفاع ۲.۳۸ به طرفش شلیک کرد مثل واکاشیزومای ایتالیایی مات ضربهاش نشود.
باید به گوش گوچی برسانیم که در بازی اول با مراکش به شدت به تکگلهای جادویی او نیاز داریم، باید جهانبخش بداند که لقب وینگر آقای گل لیگ هلند برای سنگربانان همگروه ما چه قدر سنگین است.
باید طارمی این روزها به این فکر کند که میتواند با گرفتن یک پنالتی از مدافعان الکلاسیکو، تمام خاطرات سیاهش را برای هواداران سرخابی پاک کند، باید رامین بداند که برای صعود نیاز به سانترهای جادوییش داریم. باید سردارمان را آن قدر بالا ببریم که بتواند روی سر راموس و بن عطیه ضربه بزند.
مسعود باید بداند حالا که قرار است جای سوپرمن قرمزها بازوبند کاپیتانی ببندد، چه قدر وظیفهاش سنگینتر است. باید به اشکان بگوئیم که به تکرار بزرگیاش مقابل آرژانتین نیاز داریم و دیگر در گروهمان نه خبری از زابالتای آرژانتینی هست که پایت را لگد کند و نه خبری از مازیچ صربستانی که آن لگد را پنالتی نگیرد.
به گوش چشمی برسانید که چه قدر خشم نگاهش میتواند ایسکو و آسنسیوی جوان را از محوطهی ما فراری دهد. باید به گوش وحید امیری برسانیم که ما میدانیم اگر فوتبال به جای ۹۰ دقیقه ۱۸۰ دقیقه بود، تنها کسی که خسته نمیشد یوز چپ پا و نجیب کیروش است.
پسر عقاب آسیا باید بداند که دعوت شدنش به جام جهانی مرهمی بر زخم ۱۳ ساله دوری پدرش از زمین فوتبال بوده است. برای ما مهمتر از همه چیز ۲۷۰ دقیقه پیش روست که نگاه دنیا به سربازان ایرانی است.
بیایید یک ماه فقط حمایت کنیم، فقط و فقط و فقط حمایت. فقط حمایت که مصاحبههای بعد از شکست به حمایت نکردن مردم و رسانهها ختم نشود. حمایت کنیم وگرنه این دیالوگ عادل هر لحظه به ما نزدیکتر میشود که «خداحافظ جام جهانی؛ و شاید خداحافظ آقای کیروش!»