وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

درس هایی از ایام نورانی قدر: بازی جوانمردانه، توصیه یا تکلیف
اختصاصی سایت سپیدرود
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – سال های متمادی است که در ورزش به ویژه فوتبال از عبارت «بازی جوانمردانه» استفاده میکنیم و در بسیاری از مسابقات پردهای را که در آن عبارت «بازی جوانمردانه» درج گردیده، حمل میکنیم اما تاکنون از خود نپرسیدهایم که بازی جوانمردانه چیست؟ توصیه است یا تکلیف؟
آیا فقط درباره بازیکنان صدق میکند یا شامل رفتار تماشاگران، کادر فنی، داوران، ناظران مسابقه و دیگر اعضای برگزار کننده نیز می شود و آنها نیز در ارائه بازی جوانمردانه، نقش و اثر ایفا میکنند؟
سؤال دیگر این که آیا بازی جوانمردانه یک توصیه اخلاقی است که تنها شامل ورزشکاران و وابستگان ورزشی آنها می شود یا اینکه مفهومی تکلیفی است و در میادین ورزشی بازیکنان، کادر فنی، کادر مدیریتی، داوران، ناظران، تماشاگران و … را مورد امر و نهی قرار میدهد؟
در هر صورت، بازی جوانمردانه چه توصیه باشد و چه تکلیف، دارای چه معیارهایی است و با چه ملاک و میزانی میتوان رفتار جوانمردانه را از عملکرد ناجوانمردانه جدا کرد و تشخیص داد؟
پاسخ این است که در حال حاضر هیچ معیار و میزانی برای معرفی و تشخیص بازی جوانمردانه از بازی ناجوانمردانه در دست نداریم و تنها پاس دادن توپ به حریف هنگام شروع بازی و به اوت فرستادن توپ به هنگام مصدوم شدن بازیکن تیم رقیب، نمیتواند نشان ارائه بازی جوانمردانه باشد.
چرا که تا رابطه رفتار انسان (کردار و گفتار) با اندیشه و اعتقاد او آشکار نگردد و راهبرد لازم برای اصلاح اندیشه های غلط و باورهای نادرست رسوب شده در ذهن ارائه نشود، انتظار تصحیح رفتار با بکارگیری توصیه یا تکلیف، گمانی خام و نارواست.
به دیگر سخن، رفتار هر کسی نماد و تجلی اندیشه و اعتقاد اوست تا جایی که با وجود اندیشه غلط و اعتقاد نادرست، نمیتوان رفتار کسی را اصلاح کرد و نیز نمیتوان بازی ناجوانمردانه را که تجلیگاه بینش نادرست و دور مانده از هندسه دینی است، بدون اصلاح اندیشه و باور، به بازی جوانمردانه مبدل نمود.
بنابراین باید در سایه آشنایی با آموزههای دینی که مشتمل بر وظائف و تکالیف شرعی و آداب و سنن الهی است، با رفتارهای درست آشنا شده و به واجب بودن اموری چون تکریم و پذیرایی از میهمان و حرام بودن اموری چون توهین و اذیت آنها پی ببریم و در صورت بروز هرگونه رفتار زشت، منشأ آن را در وجود خویش ریشه کن کنیم و تنها در سایه این اعتقاد و باور است که تماشاگران تیم رقیب را به خاطر برد تیم شان و یا به خاطر اینکه از تیم محبوب شان حمایت میکنند، مستحق اهانت ندانسته و باخت تیم محبوبمان را دلیل بر پرخاش و اهانت به دیگران تلقی نخواهیم نمود، بلکه بازی نیکو را در هر کجا که مشاهده شود، مورد تحسین قرار میدهیم و بر مبنای باورهای دینی، هنر بازی خوب را در هر جا و از سوی هر تیم که باشد، سزاوار تحسین تلقی مینماییم.
گرچه آرزویمان آن است که از تیم محبوبمان بازی زیبا مشاهده کنیم، اما اگر امور بر وفق مرادمان نبود، هرگز نتیجه نگرفتن تیم خود را مجوزی برای اهانت به تیم مقابل قرار نمیدهیم و خود را با رفتارهای ناشایستی چون فحاشی و حمله به تیم میهمان، آرام نمینماییم و قبل از شروع بازی با انواع رفتارهای شکننده و انجام اموری چون ممانعت از تمرین تیم میهمان در زمین خودی یا عدم ارائه رختکن مناسب به آنها، درصدد عدم نتیجهگیری حریف بر نمیآییم.
پس ناگزیر هستیم که با همکاری همه دست اندرکاران و تأثیرگذاران در حوزه ورزش، ساختار رفتاری حاکم بر فوتبال را تغییر داده و از مقصر دیدن دیگران و بیتقصیر دانستن خود بپرهیزیم و نادرستی تصمیم داور یا زشتی رفتار برخی بازیکنان تیم رقیب را مجوزی برای اهانت قرار ندهیم بلکه با حفظ آرامش و صبوری از راههای قانونی درصدد احقاق حق خود برآییم.
با توجه به آنچه گفته شد به خوبی میتوان نتیجه گرفت که خشونت های موجود در میادین ورزشی به ویژه فوتبال، مولود این اندیشه نادرست است که باید برای نتیجه گیری تیم مورد علاقه خود به خشونت، درگیری و اهانت متوسل شویم درحالی که این امور با آموزه های دینی فاصله بسیار داشته و موفقیتی که با چنین ابزارهایی حاصل شود، مصداق فدا کردن آموزه های دینی برای به دست آوردن نتیجه بازی است که ما را از اصلاح و تربیت و داشن محیطی امن در ورزش برای همیشه محروم میکند.