وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

نگاه ویژه – فوتبال ایران فقط ۴ تیم ندارد
ایران ورزشی / فرشاد کاس نژاد
وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – استقلال، پرسپولیس، ذوبآهن و سایپا به دلیل حضورشان در لیگ قهرمانان آسیا باید بدهیهای خود را تسویه کنند. آنها مجبورند برای اینکه از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته نشوند، مستنداتی به ایافسی ارائه کنند که بدهکار نیستند.
فدراسیون فوتبال نیز دیگر نمیتواند مستندات دروغین را تایید کند، چون اطلاعرسانی یک طلبکار به ایافسی میتواند فدراسیون فوتبال را به دردسر بیندازد. اما مسئله فوتبال ایران فقط همین ۴ تیم حاضر در لیگ قهرمانان آسیا نیست. در لیگ برتر تا بخواهید تیم بدهکار داریم و در لیگهای دسته اول و دوم نیز شرایط اقتصادی تیمها بحرانی است.
لیگ برتر و لیگ یک و دسته دوم فوتبال ایران تیمهای پرشماری دارد که غرق در بدهی و بحران اقتصادی هستند و معلوم نیست چه آیندهای در انتظارشان است. پیشتر نیز بارها -بیحاصل- نوشتهایم که باشگاههای ایرانی سالهاست با نمایشی از خرید و هزینه و دریافت کمک، حتی گاه متمول جلوه میکنند اما در واقعیت ورشکستههای بزرگی هستند که به سردرگمی اقتصادی رسیدهاند.
باشگاههای ایرانی با همراهی و مماشات فدراسیون عمری است که بدهیها را نمیپردازند و قواعد مالی حرفه خود را رعایت نمیکنند. فدراسیون با این توجیه که اگر مماشات نکند باید فوتبال را تعطیل کند، با بدعهدی باشگاهها سازگار شده و حتی حکمهای خود را اجرا نمیکند. فدراسیون اگر با مماشات و سازگاری تن به تخلفات باشگاهها نمیداد، امروز این بدهیهای انباشته فوتبال ورشکستهای را به جا نگذاشته بود. فوتبال ایران فارغ از فشارهای قانونی ایافسی سالها پیش باید به فکر پرداخت بدهیها، رعایت فیرپلی مالی و هزینه به اندازه جیب خالیاش میافتاد. اما در این بلبشوی باشگاهداری در فوتبال ایران هر حرفی بیراه و هر راهی بینتیجه به نظر میرسد. فوتبال ایران با این آشفتگیها و بینظمی اقتصادی خو گرفته است.
تیمهای پرشماری در فوتبال ایران داریم که مدیرانش یا صاحبان منافع در پستهای دیگر در باشگاه، همواره کوشش میکنند تا آن تیم را دغدغه عموم شهروندان جلوه دهند و با این نمایش از مسئولان محلی یا مسئولان بالادستی در تشکیلاتی که مالک آن باشگاه هم هست، بودجههایی دریافت کنند. شاید شهروندان همان شهر هرگز دغدغهای برای آن تیم ندارند اما چند لیدر به نماینده مردم تبدیل میشوند و پروژه مطالبهگری برای دریافت بودجههای بیحساب شروع میشود.
مقامات محلی هم از این نمایش استقبال میکنند تا در نمایشی که جنبه عمومی پیدا کرده، سهیم باشند. شهردار و اعضای شورای شهر و نماینده مجلس. همه دست به کار میشوند تا کاری کنند، اما همه برای پروژهای تلاش میکنند که هرگز پشتوانه مردمی واقعی ندارد. وقتی فوتبال دولتی باشد یا صنایع غیر خصوصی صاحب باشگاهها باشند و یا تیمها در تشکیلات اختلاس مثل راهآهن و داماش (داماش سابق به مالکیت هولدینگی که اختلاس ۳ هزار میلیاردیاش فاش شد) ساخته شوند، با اهداف نامعلوم تیمداری میکنند و با اهدافی نامعلوم نیز کمکهای مالی به آنها پرداخت میشود.
لیگ برتر و لیگهای پایین تر انبوهی از ورشکستگان را در خود جا دادهاند. اقتصاد ضعیف و مالکان عجیب و مشکوک که اهداف شان از حضور در فوتبال روشن نیست و سرانجام با انبوهی از بدهی از فوتبال می روند و فوتبال هیچ ابزاری برای دریافت مطالباتش ندارد.
در فصل گذشته سقوط نفت و مشکی پوشان رهایی لیگ برتر از انبوهی بدهی و بدعهدی مالی بود، اتفاق خوشایندی برای اقتصاد لیگ برتر که با حضور این دو باشگاه همواره چالشهای اقتصادیاش بیشتر میشد اما جریان ورشکستگی و بدعهدی مالی در لیگ برتر تمام شدنی نیست. هر فصل باز هم با خیل تیم های بدهکار و بدعهد مواجه هستیم که بدهی های خود را بزرگ تر میکنند.
مساله فوتبال ایران با حکم کمیته انضباطی فیفا مبنی بر محرومیت یک باشگاه از پنجره نقل و انتقالات حل نمیشود. حتی در فوتبال ایران اینکه یک بازیکن یا مربی برای رسیدن به حقوق از دست رفته اش به مرجعی مثل ای اف سی مراجعه کند، با اتهام اقدام علیه فوتبال کشورش مواجه می شود و تازه این نخستین انگ است اما همین فوتبال بزرگ ترین اقدام را علیه خود وقتی انجام می دهد که باشگاهش خصوصی نیست اما در پرونده های ارائه شده خصوصی است، که بدهکار است اما تراز مالی اش از بدهی های بزرگش خبر نمیدهد.
فوتبال ایران فقط ۴ تیم حاضر در لیگ قهرمانان آسیا نیست. فرض بر اینکه آنها بدهیهای خود را بپردازند -که استقلال و پرسپولیس نپرداختهاند و نمیپردازند-، باز هم این شروع ماجرای فوتبال ایران در پرداخت بدهیهای انباشته است.