وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

گزارش اختصاصی «گیلان تیتر» از ماه ها چالش و حاشیه ی اطراف سپیدرود
وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – حکایت سپیدرود همچون حکایت شهر زادگاهش است. اگر عمر کاری شهرداران رشت به طور متوسط ۷ ماه بوده ، سپیدرود هم از سال ۹۳ تاکنون به طور متوسط هر ۷ ماه یک بار مالکش عوض شده است. تشابه غریب و دردناکی است. اکنون که شهر رشت، بی شهردار اداره می شود و دعواها و مبادلات پشت پرده امان شهر را بریده ، سپیدرود هم مالکینی داشته که امروز و فردایشان مشخص نبود و با هر توطیه ای، رفتنی بودند.
آخرین مالک فردی به نام نوین بود که او هم رفت. ادامه بحرانی که از خلع مالکیت جواد تن زاده توسط هیات فوتبال به اوج رسید. فردی که اصلا انتصابش به این سمت هم عجیب بود و از روز اول حواشی زیادی را به وجود آورد.
جعفرزاده وارد می شود
دکتر جواد تن زاده، مهندس عمران که در سوابق کاری و علمی اش هیچ ردپایی از ورزش دیده نمی شد اما کارنامه قابل توجهی در حوزه اقتصاد و تدریس و تحصیل در دانشگاه داشت، بعد از آنکه در انتخابات شوراها نتوانست رای بیاورد ، توانست با حمایت غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت گوی سبقت را از کیومرث بیات، مالک موقت سپیدرود که وعده عجیب وغریب فروش آب معدنی به ازای حمایت از سپیدرود را داده بود، برباید و مالک پرطرفدارترین تیم شمال ایران شود.
او پس از اینکه مالک سپیدرود شد، مسعود زهری، رییس آب و فاضلاب روستایی را به هیات مدیره سپیدرود آورد و اسماعیل ایوبی ، مدیر روابط عمومی بنیاد شهید را مدیر روابط عمومی باشگاه سپیدرود کرد. افرادی غیرورزشی که به واسطه نزدیکی با جعفرزاده شائبه نفوذ نماینده رشت در سپیدرود را افزایش داد. نماینده ای که قاطعانه می توان از او با عنوان بانفوذترین نماینده گیلان یاد کرد. نفوذی که نه به خاطر سرلیستی امید در رشت که به خاطر عضویتش در فراکسیون ولایی مجلس است. فراکسیونی که همه کاره اش جعفرزاده است و حامی علی لاریجانی.
هیات فوتبال وارد می شود
اما جعفرزاده تنها فرد بانفوذ در عرصه ورزش نیست. زوج الماسخاله، رییس هیات فوتبال و شهاب میرمومنی، نایب رییس هیات فوتبال گیلان هم در تصمیم گیری ها تاثیر فراوانی دارند. میرمومنی که هنگام صعود سپیدرود به لیگ برتر ، برای مدتی مالک تیم شده بود بعد از انتصاب تن زاده به این سمت ، اختلاف نظرهایش با تن زاده به اوج رسید. او سرمایه گذارانی مانند فدایی ، مدیرعامل بانک کوثر و حق دوست، مدیر شعب بانک آینده و برادر رسول حق دوست بازیکن سالیان پیش سپیدرود را به عنوان حامیان مالی خودش آورده بودکه البته کارشان به شکایت و اختلاف کشیده شد و پروژه مالکیت میرمومنی هم منتفی شد.
سپیدرود اما در دوران تن زاده با چند حاشیه بزرگ روبرو شد که به برنامه ۹۰ هم کشید و همین قضایا موجب شدکه هیات فوتبال بتواند تن زاده را سلب مالکیت کند. عدم شفافیت مالی و آورده مشخص سرمایه گذار و رفت و آمد سرمایه گذاران و مالک به دادگاه ، قرارداد ۲۳۰ میلیون تومان در سال رضا الماسخاله، پسر رییس هیات فوتبال استان گیلان با سپیدرود، دعواهای لفظی مالک با ادمین های کانال های تلگرامی وسایت های ورزشی ، قطع ارتباط مالک با سکو به خاطر عدم تزریق پول و به جایش نزدیک شدن سکو به علی کریمی ، مربی وقت سپیدرود همه و همه باعث شد که تن زاده اسیر حاشیه ها شود.
خداحافظ تن زاده
تیر خلاص به جواد تن زاده درست از همانجا اصابت کرد که او را به این مقام رساند. غلامعلی جعفرزاده.
هر چقدر انتقادات از تن زاده زیاد می شد حمایت جعفرزاده هم افزایش پیدا می کرد تا اینکه لیدرهای باشگاه سپیدرود سراغ نماینده رشت رفتند. لیدرهایی که رابطه بسیار خوبی با هیات فوتبال گیلان داشتند. هرچقدر هم که یک نماینده پرقدرت و با نفوذ باشد باز نمی تواند نسبت به واکنش هواداران یک تیم ریشه دار مانند سپیدرود بی تفاوت باشد.
هوادارانی که به یک بوق لیدر می رقصند و با یک حرکت دست هدایت می شوند. پایگاه رایی بزرگ. نتیجه دیدار لیدرهای سپیدرود با جعفرزاده یک اظهار نظر غیرمستند از نماینده رشت بود که به بیرون درز کرد و اینگونه در اذهان عمومی جا انداخته شد که جعفرزاده دیگر حاضر به حمایت از تن زاده نیست. در همان حال مدیر یکی از کانال های تلگرامی که همواره از تن زاده حمایت می کرد به یک باره با او دچار اختلاف شد و به سمت علی کریمی رفت و اینگونه شد که تن زاده فضای مجازی را از دست داد. سایت های ورزشی هم با او به اختلاف رسیدند و تن زاده تنها شد.
روی سکوهای ورزشگاه هم لیدرهای نزدیک به هیات فوتبال در انتقاد و شعار علیه تن زاده سنگ تمام گذاشتند. از این رو بود که تن زاده راه نجاتش را در پیوند با نماینده دیگر رشت یعنی کوچکی نژاد دید. تن زاده از طریق فرزند یکی از اعضای شورای شهر رشت به کوچکی نژاد تعرفه شد و نماینده مردم رشت دفاع جانانه ای از تن زاده کرد: «رئیس مجمع نمایندگان گیلان خواستار کنارهگیری سیاسیون از دخالت در امور سپیدرود شد و گفت: تن زاده مالک قانونی سپیدرود است و هیچگونه تغییری در سپیدرود پذیرفته نیست.
برخی نمایندگان استان به همراه عوامل مخلی که اخیراً سعی در اعمال فشار بر وزیر ورزش و جوانان جهت ایجاد تغییر در وضعیت باشگاه سپیدرود رشت دارند در صورت ادامه این رفتارها باید منتظر عواقب سنگین اعمال خود باشند.» اما این حمایت اثر معکوس داشت و تیر خلاص را بر مدیریت تن زاده زد. تن زاده همزمان از سه ناحیه آسیب دید؛ حامیان سیاسی ، رسانه ای و هواداران روی سکوهای وررشگاه.
اینگونه بود که یک چهره غیرورزشی و استاد دانشگاه ه که با خودش سرمایه آورده بود و بدهی های سپیدرود را پرداخت کرده بود در انفعال اداره کل ورزش و جوانان ، توسط هیات فوتبال عدم کفایتش صادر شد و به همین راحتی مالکیت یک باشگاه خصوصی از دست یک سرمایه گذار خارج شد و به فرد دیگری سپرده شد.
بیات وارد می شود
کیومرث بیات، رییس هیات شطرنج گیلان که ظاهرا علاقه زیادی به سپیدرود دارد و پاییز سال ۹۶ برای مدت کوتاهی از سوی هیات فوتبال گیلان مالک این تیم شده بود بعد از رفتن تن زاده دوباره ظهور کرد. او در دوره کوتاه مالکیتش وعده داد که سپیدرود با یک شرکت آب معدنی قرار بسته است و در روز بازی با پرسپولیس ۱۲۰ هزار عدد بطری آب معدنی در استادیوم توزیع خواهد شد و در یک برنامه زمان بندی در سطح استان هم فراگیر می شود تا به ازای هر کامیون آب معدنی ۷۰ میلیون تومان برای سپیدرود سودآوری داشته باشد.
ادعایی که هیچ گاه محقق نشد و بیات هم از مالکیت سپیدرود کنار رفت. اما با رفتن تن زاده ، بیات که هم رابطه خوبی با هیات فوتبال دارد و هم لیدرهای سپیدرود بر روی سکوی تماشاگران وارد صحنه شد و فردی به نام محمد نوین را به اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال گیلان معرفی کرد. از محمد نوین اطلاعات زیادی در اختیار نیست. همینقدر می دانیم که یزدی است و ظاهرا یک کارخانه تولید محصولات لبنی دارد و یک کارخانه دیگر که فعالیت چندانی ندارد. اما از سرمایه قابل توجهی برخوردار بود که توانست بخشی از بدهی های سپیدرود را پرداخت کند.
به هرحال در شرایطی که حمایت های سیاسی از تن زاده به اتمام رسید و سکوهای ورزشگاه هم علیه تن زاده شعار دادند و رسانه ها هم بی محابا به نقدش پرداختند و اداره کل ورزش هم با ورود به قضیه و تشکیل هیات اختلاف و به دلیل عدم پرداخت تعهدات مالی و عدم شفافیت مالی ، حق مالکیت را از تن زاده سلب کرد ، محمد نوین از سوی کیومرث بیات تعرفه شد و در حالیکه هنوز دیوان عالی رای دادگاه تجدیدنظر علیه تن زاده را تایید نکرده بود به عنوان مالک سپیدرود انتخاب شد و بعد از مدتی حکم مدیرعاملی کیومرث بیات را امضا کرد.
فردی که بعد از مدیرعامل شدنش ابتدا خداداد عزیزی را برکنار کرد و بعد در اقدامی بی همتا در دستنوشته ای خطاب به حسین کعبی بازیکن پابه سن گذشته سپیدرود که توسط عزیزی از لیست کنار گذاشته شده بود عذرخواهی کرد و او را به تیم برگرداند. اما نوین که خود مدیری اهل حاشیه نیست با آمدنش گرفتار حواشی زیاد شد.
حاشیه های آقای نوین
اولین دردسر محمد نوین، یک دلال بود. دلالی که قبلا در باشگاه نفت تهران حضور داشت و با رفتن تن زاده ، سروکله اش در سپیدرود پیدا شد. این دلال بازیکنانی به سپیدرود آورد که بازیکن حرفه ای نبودند. داستان حضور آقازاده ها این بار در سپیدرود تکرار شد. چند بازیکن آماتور وارد لیست ۲۴ نفره سپیدرود شدند تا به ازایش سرمایه ای به سپیدرود تزریق شود. سال گذشته ماجرای دریافت ۹۰ میلیون تومان از یکی از فعالان اقتصادی گیلانی برای ورود فرزندش به تیم در برنامه ۹۰ علنی شد و علی نظرمحمدی را وادار به پاسخگویی کرد.
از این رو محمد نوین هم سعی بر دور کردن این دلال از تیم سپیدرود داشت. می گویند محمد نوین مدیر سالم و بی حاشیه ای بود و طبیعی بود مانند غلامی، مالک دو سال پیش سپیدرود فرار را بر قرار ترجیح بدهد. در خبرها آمد که نوین توانایی پرداخت هزینه ها و بدهی ها را نداشت و اداره کل سرمایه گذار دیگری را با معرفی علی کریمی آورد اما نزدیکان نوین از بی انگیزگی وی برای ادامه راه نیز حکایت دارند.
تعلل اداره کل و میدان داری هیات فوتبال
اداره کل ورزش و جوانان استان در تمامی این ماجراها نتوانست نقش تاثیرگذار و مثبتی ایفا کند. به جایش ردپای هیات فوتبال در تمامی معادلات دیده می شد. چه در روی سکوها که با رفتن مسعود رهنما کمک به لیدرها کم شد و چه در جلسات هیات اختلاف برای تعیین وضعیت مالکیت سپیدرود که لابی ها و رایزنی های هیات فوتبال کارساز بود.
خلاصه آنکه اداره کل ورزش در اقدامی عجیب که شاید نمونه اش در کمتر کشوری دیده می شود مالکیت یک باشگاه خصوصی را از فردی که فارغ از عملکرد ضعیفش بالاخره سرمایه گذاری کرده بود ، گرفت و به فرد دیگری داد. تن زاده اگرچه مدیرموفقی نبود وعملکرد مالی اش در سپیدرود شفاف نبود اما بنابه امضای خود اداره کل و هیات فوتبال مالک یک بخش خصوصی و نه دولتی محسوب می شد و به همین راحتی نمی شود مالکیت یک بخش خصوصی را از مالک گرفت و به نفر دیگری واگذار کرد. آیا اداره کل ورزش و هیات فوتبال اختیار چنین انتقالی را دارد؟
آیا این یک خلا قانونی یا عدم شفافیت قانونی درباره اصل مالکیت است؟ به هرحال قانون ، به وسیله دادگاه بدوی و تجدیدنظر به نفع هیات فوتبال که وکالتش برعهده مدیرمسئول یکی از رسانه های اینترنتی گیلان است ، رای داده است مگر اینکه شکایت تن زاده به دیوان عالی رای را برگرداند و مجددا او را مالک این باشگاه خصوصی کند.
سوال دیگری که پیش می آید این است که چرا هیات فوتبال استان گیلان تا این اندازه به مدیریت تیم لیگ برتری سپیدرود علاقه دارد؟ چرا نسبت به تیم ملوان بندرانزلی، داماش گیلان، چوکای تالش و دیگر تیم های استان چنین دخالت هایی از سوی هیات فوتبال نمی بینیم؟
علی کریمی وارد می شود
علی کریمی بار دیگر در نقش ناجی سپیدرود خود را نشان داده است. او سرمایه گذاری را به اداره کل ورزش استان معرفی کرده و اداره کل هم هیات فوتبال استان را وارد بازی کرده و هیات فوتبال هم به راحتی دفعات گذشته مالکیت را می خواهد به کس دیگری واگذار کند.
وب سایت رسمی سپیدرود قبلا در یادداشتی نسبت به این رفتار عجیب هیات فوتبال نوشته بود:
اول/ سپیدرود باید به شخصی واگذار شود که در مرحله اول بتواند به باشگاه هویت مکانی ببخشد و در دفتر هیئت فوتبال و هیئت شطرنج و هیئت والیبال و یا فلان پایگاه خبری جلسات خود را برگزار نکند. اگر باشگاه دارای مکان مشخصی باشد خواهد توانست که سازمان و تشکیلات باشگاه را متناسب با الگوی ای اف سی راه اندازی کند و برای باشگاه سپیدرود از منظر تشکیلاتی و ساختاری اعتباری ایجاد نماید. الگوی بی سازمانی و خانه به دوشی سپیدرود، مدلی بوده است که اداره ورزش و هیئت فوتبال طی این مدت از آن استقبال نموده اند و همواره با دادن یک برگ کاغذ A4 (مجوز)، تکلیف سپیدرود را مشخص کرده اند!
دو/ سنت شناسایی شده اداره ورزش و جوانان و هیئت فوتبال در واگذاری امتیاز سپیدرود به خریداران، مبتنی بر شرایط اضطرار بوده است؛ بدین معنی که، زمانی امتیاز سپیدرود را واگذار می کنند که در وضعیت بن بست قرار گیرند و راهی جز واگذاری پیش روی خود نبینند. پورمحسن، بیات، تن زاده و نوین در چنین شرایطی مالک سپیدرود شدند و البته همواره مهندسی چگونگی واگذاری و سپس بازپس گیری باشگاه توسط اداره ورزش و هیئت فوتبال رقم خورده است. وجود چنین وضعیت نا به هنجاری، سپیدرود را همواره از داشتن یک استراتژی بلندمدت و مدون محروم کرده است.
بدیهی است وقتی باشگاهی فاقد استراتژی باشد؛ یعنی سیاست گذاری، هدف گذاری و برنامه ریزی در آن به درستی انجام نمی شود و سرمایه گذاری بلندمدت هم صورت نمی گیرد و همه چیز تاکتیکی (کوتاه مدت) و تکنیکی (روزمرگی) و تابع شرایط عدم اطمینان می شود. مهم ترین مشکل کنونی سپیدرود ، کوتاه مدت و روزمرگی شدن رفتار متولیان ورزش و هیئت فوتبال است.
این یادداشت در ادامه آورده:
تغییرات مکرر مالکیتی سپیدرود و بی ثباتی حقوقی آن باعث شده است که بدهی های سپیدرود که کم هم نیستند از مالکی به مالک دیگری منتقل شود. اگر چه همواره بخشی از بدهی ها توسط مالکان وقت تسویه شده است اما حجم دیون سپیدرود به ویژه در دوره دو ماهه مدیریتی نوین و بی انضباطی های مشهود وی، افزایش یافته است که باید در واگذاری امتیاز باشگاه تعیین تکلیف شود. اگر اداره کل ورزش و هیئت فوتبال می خواهند امتیاز باشگاه را به شخصی واگذار کنند که فقط هزینه های فصل جاری را پرداخت کند و به بدهی های گذشته کاری نداشته باشد، باید به طور صریح و شفاف مسئولیت تادیه این دیون را بپذیرند و به طور شفاف به مردم اعلام کنند تا باشگاه بتواند با آرامش به فعالیت خود ادامه دهد.
منحنی رفتاری اداره ورزش و هیئت فوتبال نشان داده است که مالکان قبلی را به علت عدم پرداخت بدهی ها خلع ید کرده است و باید در این قرارداد تکلیف را مشخص کنند. البته چه اداره کل ورزش و هیئت فوتبال این مسئولیت را بپذیرند یا نپذیرند در هرصورت باشگاه مسئول این بدهی هاست و باشکایت هر ذی نفعی در فدراسیون فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا به مشکل برخورد خواهد کرد و در این شرایط نیاز است که خریدار تضامین لازم را از متولیان ذی ربط دریافت نماید تا در معرض آسیب قرار نگیرد.
سکوت معنادار فدراسیون و وزارت ورزش
سپیدرود یک تیم ریشه دار و مهم است که هر اتفاقی در آن می تواند بر کنش های اجتماعی تاثیر بگذارد. یک تیم بی طرفدار نیست که بشود از کنارش به راحتی عبور کرد.با این وجود وقتی مسوولیت سپیدرود برعهده هیات فوتبال است سکوت و انفعال وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال بسیار عجیب است. نه از کمیته انضباطی خبری است ، نه از بازرسین و نه هیچ مداخله دیگری. مالک ، پشت مالک می آید و می رود و بدهی ، پشت بدهی از این آدم به آدم دیگر منتقل می شود و این وسط هیات فوتبال گیلان به راحتی مالکیت ملغی می کند ، مالکیت را به نام خودش می زند و بعد مالکیت را به کس دیگری می دهد. بدون اینکه کسی از رییس و نایب رییس اش پاسخ بخواهد و جزیره قدرتشان را به چالش بکشاند.
سایت سپیدرود درباره سکوت فدراسیون فوتبال نوشته بود:
«این ترفند جنگ زرگری همیشه وجود داشته است! هیات فوتبال با همکاری اداره ورزش و جوانان و عده ای هوادارنمای رانت خوار و وابسته، برای این که افکار مسئولان و هواداران را از بی تدبیری ها و ضعف های اساسی خود منحرف کند، هر روز یک جبهه جنگ فرعی باز میکند تا با مشغول کردن هواداران به این جنگ های زرگری مانع پرداختن نخبگان و مردم به مسایل اصلی فوتبال و به ویژه سپیدرود شوند! باید هشدار داد که زنگ های سقوط سپیدرود به صدا در آمده است و هیچ کس جز اداره ورزش و هیات فوتبال مسبب بدبختی های کنونی سپیدرود نیست.» دو نهادی که مالک ها را عوض می کنند اما تاکنون به این پرسش مهم پاسخ نداده اند که چگونه می شود اسماعیل حاجی پور ، مالک باشگاه داماش می تواند نسبت به میزان توانایی خریداران داماش تحقیق کند و جلوی هر انتقال بی سرانجامی را بگیرد اما اداره کل ورزش و هیات فوتبال با آن همه ید طولانی قادر به شناخت درست مالک نیستند و هرکس که از راه می رسد را مالک یک تیم ریشه دار پرطرفدار می کنند.
دوستان کریمی هم می روند؟
کریمی و دوستان. تا امروز که کریمی و دوستان تمامی رقبا را کنار نهاده اند و می خواهند همه کاره سپیدرود شوند. همه خوشحال اند. به هرحال علی کریمی نامی است که نمی شود به راحتی از کنارش رد شد.
مرد سرسختی است و زیر بیرق کسی هم نمی رود. پشت هر تیمی با داشتنش قرص است و حداقل مطمین است که تسلیم لابی سیاسیون نمی شود. اما با این حال علی کریمی و دوستانش می توانند بر ترفندهای هیات فوتبال ، انفعال اداره کل ورزش، دخالت سیاسیون، مانع تراشی های لیدرهای وابسته که علاقه شان نه به رنگ سرخ سپیدرود که به رنگ سبز اسکناس است فایق شوند و کشتی سپیدرود را بر ساحل آرامش هدایت کنند؟
اقای دیدار حالا که علی کریمی اومده لطفافقط حمایت کن…یادمه پارسال بابردصنعت تیممون جون گرفت وازانتهای جدول تکون خورد..بااین تماشاگرا همه چی شدنیه…یاحق