وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
یادداشت روز – دو سقوط در یک فصل
علی رضا مویدی فر
از آمدنم، نبود گردون را سود
وز رفتن من، جاه و جلالش نفزود
از هیچکسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتن من، بهر چه بود؟
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – هیچکس، در این هنگام از شب، که شاهین شهرداری بوشهر، به لیگ یک سقوط کرده، بهتر از “پاشا”ی فوتبال ایران، نمی تواند این رباعی خیام کبیر را در نهان ذهنش بخواند و به پرسش نشسته در آن، پاسخ بگوید.
مهدی پاشازاده، در فوتبال جنجال دوست ایران، همیشه فرسنگ ها بیش از آنچه که واقعا هست، نمایش داده و حرف زده است. زبان بدن و نحوه سخنگفتن او، هرکسی را به این سمت و سو می برد که با یکی از بهترین و خاصترین فوتبالیهای ایران طرف است.
اما در میدان عمل، او که تا همین چند ماه پیش، گوشه نشین لیگ های پایینتر بود، تا به امروز، هرگز نتوانسته، تاثیری درخور و ماندگار از خود، در فوتبال ایران برجای بگذارد.
حالا با چنین پیشینهای، کاش یک نفر پیدا شود و رودر رو از او بپرسد، بزرگوار! به سپیدرود آمدی تا به کدام هدف برسی؟ و سپیدرود نگونبخت را میان زمین و هوا رها کردی تا در شاهین بوشهر، کدام هدف والاتر را بجویی؟
آیا ایدههای نامکشوف مربیگری ات در شاهین بهتر به بار می نشست؟ آیا پای چرک کف دست درمیان بود؟ یا سقوط با یک تیم لیگ برتری، شانی اجل بر سقوط با یک تیم لیگ یکی داشت؟
در شاهین می خواستی چه معجزه ای بکنی که در سپیدرود نمی شد؟ که اگر معجزهای در کار بود، حالا مردمان خونگرم بوشهری، یک هفته مانده به پایان فصل، زانوی غم سقوط در بغل نمیگرفتند.
نمی گویم اگر در سپیدرود میماندی، تیم فلکزده رشت و گیلان حتما در لیگ یک میماند. که ماحصل رفتنت از سپیدرود، جایی دیگر، سرنوشتی جز سقوط نداشت. اما بد نبود، حالا که به هر دلیلی می خواستی ناغافل از رشت بروی، دست کم، جایی را آباد می کردی، در پس خرابهای که پشت سرت باقی ماند.
حالا مهدی پاشازاده، ستاره میدان ملبورن، می تواند در کارنامه اش، به مربیگری در یک فصل مسابقات فوتبال ایران، در دو تیم متفاوت، اشاره کند که هر دو سقوط کردند.
شاید مسوولان سپیدرود، علی رغم ادعاهای پرطمطراق شان مبنی بر شکایت از پاشازاده، هرگز این ماموریت و ادعای برحق را پیگیری نکنند. اما همین که چنین رفتاری، از یک مربی، در حافظه تاریخی فوتبالمان حک شد، برای ما و خود جناب پاشازاده کافی باشد.
اینکه چرا آمد؟ چرا و چگونه رفت؟ و اساسا آمدنش بهر چه بود، جز سقوط؟
پاشازاده شاش خالی بود که آن شاهین بوشهر فکر کرد این چه
گوی هستش بعد پادرمیانی وجود ندارد باید شکایت تا آخر دونبال کرد