وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

یادداشت ویژه – «فوتبال ما» و «فوتبال آنها»

فرهاد قنبری

وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدروددر اکثر کشورهای دنیا مردم هر شهری طرفدار تیم شهر و محله خود هستند ولی در ایران از شمال تا جنوب و شرق و غرب طرفدار دو تیم پایتخت هستند که مدل خاص و عجیب به شمار می رود.

۱- مدلی که در شکل گیری و ادامه پیدا کردن آن، حاکمان و صدا و سیما نقش اساسی داشته اند. (چرا که هم برند جذابی برای استفاده تبلیغاتی دولتهای مختلف هستند و هم زمینه ایجاد رانت فراهم می شود و هم می توان به صورت مرامی برای برخی از دوستان بازنشسته شده در سازمانهای مختلف شغل شکیل و جذابی مانند مدیرعاملی و هیات مدیرگی استقلال و پرسپولیس دست و پا کرد)

۲- فوتبال ایران شاید تنها فوتبالی باشد که بر خلاف همه دنیا هزینه آن از بیت المال و جیب مردم پرداخت می شود. امروزه فوتبال به یک صنعت مهم در دنیا تبدیل شده است و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ به سمت فوتبال جذب شده اند. باشگاههایی مانند رئال مادرید، بارسلونا و بایرن مونیخ و.. تمام هزینه های خود را از راه درآمد زایی از قبیل فروش پیراهن، حق پخش تلویزیونی، بلیط فروشی و امثالهم کسب می کنند و نه تنها پولی از بودجه عمومی دریافت نکرده بلکه ملزم به پرداخت مالیات نیز هستند.

امروزه حتی تصور این مسئله که یک باشگاه اروپایی یا شرقی از دولت تغذیه کند تصوری غیرقابل باور است.

۳- فوتبال ایران فوتبالی دولتی است، فوتبالی که در آن تیم هایی مانند سایپا، صبای قم، بانک ملی، پاس، استیل آذین، هوادار، پیکان و امثالهم با نداشتن حتی پنجاه نفر هوادار [یک شبه سربرمی آوردند و یک شبه هم نیست و نابود می شوند] سالیانه میلیاردها تومان از جیب مردم هزینه می کنند.

در کشورهای صاحب فوتبال، تیم باشگاهی که هوادار نداشته باشد، یعنی پخش تلویزیونی ندارد(قاعدتا هیچ شبکه بازی های تیم بدون ببینده را خریداری نمی کند) یعنی فروش بلیط ندارد، یعنی فروش پیراهن ندارد و در کل درامدش صفر یا بسیار ناچیز است و به ناچار ورشکست شده و از بین خواهد رفت. بسیاری از تیم های ایرانی همانطور که اشاره شد هیچ درامدزایی ندارند و در عمل فقط تغذیه کننده از بودجه عمومی هستند.

۴- در سوی دیگر تیم های دارای هوادار نیز به علت نبود نگاه تجاری به فوتبال و غلبه نگاه سیاسی در چنبره دولت ها قرار دارند. دولت ها با دخالت یا تعیین مدیران این تیم ها سعی در جلب نظر هواداران آن تیم ها می نمایند.

با چنین رویکردی است که افرادی مانند حبیب کاشانی، واعظ آشتیانی، سردار محمدی، سردار شفق، سردار آجرلو، سردار رویانیان و امثالهم سر از مدیر عاملی پرطرفدارترین تیم های فوتبالی در می آورند، افرادی که در بدو ورود تفاوت میان «چغندر» و «توپ» و نام حتی یک بازیکن فوتبال یا میزان امتیاز یک بازی فوتبال را هم نمی دانند.

۵- در ایران بر خلاف همه دنیا موفقیت یا عدم موفقیت تیم های باشگاهی نه به کارایی مدیران و درامد زایی آنها بلکه به میزان بودجه ای است که از دولت گرفته و خرج می کنند.

در این شرایط حاکم بر مدیریت ورزش، هدف مدیران نه کسب سود و بازدهی اقتصادی بلکه کسب محبوبیت است. مدیران ورزشی ایران سعی می کنند با پرداخت مبالغ نجومی و غیر واقعی بازیکنان را جذب کنند و در عرض چند ساعت قیمت کاذب برای فوتبالیست های دست چندم ایجاد کنند یا بازار دلالان و کاسبان فوتبال را رونق ببخشند.

هدف عمده این مدیران تجارت و درآمدزایی از طریق فوتبال نیست چرا که نه علم و تبحر آن را دارند و نه شناخت و درک صحیحی از درآمد زایی ورزشی دارند. آنها صرفا از طریق یک رانت یا معرفی نهاد غیرفوتبالی به چنین موقعیتی و مقامی نائل شده اند و بعد چند صباحی از انبوهی از بدهکاری و شکایت در فیفا جای خود را به دیگری می دهند.

۶- فوتبال در ایران صرفا یک ابزار سیاسی دست دولت هاست که با هدایت آن در مسیر مورد نظر خود، اهدافی غیر ورزشی را دنبال می کنند. طرفداران بارسلونا همیشه شعار «بارسلون، فراتر از یک باشگاه» را سر می دهند، بارسلونا برای مردم کاتالان به واقع فراتر از یک تیم ورزشی است و اهالی این ایالت همیشه خواسته های استقلال طلبانه خود را در غالب حمایت از این باشگاه نشان می دهند.

در ایران هم چنین نگاهی به فوتبال در بین متولیان ورزش و مسئولان حاکم است و به نوعی «فوتبال را فراتر از فوتبال» می بینند. برخی از آنها فوتبال را وسیله ای برای سرگرم کردن جامعه، برخی وسیله و سکویی برای تبلیغات جناحی، برخی ابزاری برای شعارهای قوم گرایانه و ضدوطنی و برخی هم برای کسب شهرت و رسیدن به پست های مهمتر قلمداد می کنند. (و به این دلیل است که در اخراج یا انتخاب مربی تیم ملی فوتبال تا بدهی فلان باشگاه از رئیس جمهور تا وزیر و نماینده مجلس دخیل هستند)

به خاطر داشته باشیم تا زمانی که چنین نگاهی بر «فوتبال» کشور حاکم است، انتظار حل مشکلات و لیگ حرفه ای و نتیجه گرفتن مستمر در رقابت های آسیایی و بین المللی انتظاری بیهوده و به غایت خوش بینانه است.

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − 6 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.