آی اسپورت – شمال ما …
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – واقعا باید با معضل فحاشی در دو ورزشگاه گیلان چه کرد؟ حاضرین در این دو ورزشگاه حتی در نبود تیم مقابل علیه همدیگر شعارهای ناموسی سر میدهند و همه هم باهم به این شعارها میخندند.
۱- فحاشی آنقدر زیاد بود که محمد مایلی کهن را یارای نشستن بر نیمکت ملوان نبود. ظاهرا بعد از داربی گیلان و فحش و فحشکشیهای دو طرف و شکستن شیشه اتوبوس رشتیها توسط انزلی چیها در هفته چهارم و بعد از شعارهای ناموسی رشتیها علیه مازیار زارع بازیکن تیم خونه به خونه در ورزشگاه عضدی در هفته پنجم این بار نوبت غیورمندان حاضر در ورزشگاه تختی انزلی بود که از خجالت همسایههای همقوم و همزبان خود دربیایند با چاشنی خواهر و مادر. اما آنقدر شعارها رکیک و رفتارها زننده بود که محمد مایلیکهن تصمیم گرفت زمین بازی را ترک کند به نشانه اعتراض. مردی که وقتی مربی تیم گهر دروود بود مردمان آن دیار باادب ترین و فهمیدهترین تماشاگران شناخته شده بودند. تماشاگرانی که از تشویق تیم مقابل و ستودن بازی جوانمردانه ابایی نداشتند و لبانشان جز به تشویق تیم خود هسچ گاه باز نشد. روزهایی که مایلی کهن همواره به آن میبالید. طبیعی است که چنین شخصی هیچ گاه نتواند وضعیت اسفناک ورزشگاه شهرش را تحمل کند.
۲- پیش از محمد مایلی کهن، حق شناس کاپیتان سپیدرود هم از فحاشیهای علیه مازیار زارع توسط تماشاگران رشتی عذرخواهی کرده بود. چند سال پیش افشین چاوشی و مهدوی بازیکنان آن موقع داماش هم جهت دلجویی و رفع کینههای احتمالی به خانه مازیار زارع و پژمان نوری بازیکنان آن زمان ملوان رفته بودند تا حساسیت داربیها کاهش یابد. حتی در ابتدای آخرین بازی داماش با ملوان در ورزشگاه عضدی در سال ۹۳ کاپیتان مهدوی میکروفن به دست از تماشاگران رشتی خواهش کرده بود که دست از فحاشی بردارند و نماینده شایسته فرهنگ شهرشان باشند. اما تمام این رفتارها و توصیهها و عذرخواهیها و دلجوییها ظاهرا وارد فهم آن دسته از فحاشان حرفهای دو ورزشگاه نشده است و مطمئنا با اقدام پسندیده مایلیکهن هم کاری از پیش نخواهد رفت.
۳- تقریبا مربیای از دو تیم پرطرفدار پایتخت نشین نبوده که بعد از خروج از ورزشگاه تختی انزلی خون گریه نکرده باشد. از استانکوی خارجی که در زمان مربیگری پرسپولیس و بازی تیمش با ملوان احتمالا برای اولین بار به طور جدی با انواع فحشهای ناموسی آشنا شد تا علی پروین و علی دایی و امیر قلعهنوئی مصاحبههای جانسوزی علیه جو ناآرام و پر از توهین انزلی داشتند. اعتراضهایی که نتوانست هیچ چیز را در این ورزشگاه پیر و فرسوده تغییر دهد.
۴- ملوان به خاطر فحاشی تماشاگرانش به داور مسابقه داربی ۳۰ میلیون ریال جریمه شد. آن هم در روزی که داور مسابقه بارها به سودش سوت زده بود و دو پنالتی و دو اخراج مشکوک به ضرر تیم سپیدرود گرفته بود. این جریمه از دو حالت مشتثنی نیست. یا کمیته انضباطی رای اشتباه صادر کرده یا تماشاگران ملوان آنچنان مست فحاشیاند که حتی به داوری که به نفعشان سوت زده هم رحم نمیکنند. البته جریمه عجیب ملوان در بازیای که حواشی فراوانی از جمله خرد شدن شیشه اتوبوس رشتیها را داشته آنچنان هم جنبه تنبیهی نداشت. کما اینکه در بازیهای گذشته داربی هم جریمههای بیشتر یقه طرف رشتی را میگرفت تا طرف انزلی را. درهرصورت فارغ از این بحث که کدام طرف مستحق جریمه بیشتری هستند به نظر میرسد احکام کمیته انضباطی هم نمیتواند جلوی فحاشیهای متداول در دو ورزشگاه را بگیرد. مثل احکام سنگین کمیته انضباطی حسن زاده علیه تیم داماش که از جریمه مالی بود تا محرومیت از بازی خانگی. اما باز هم نتوانست تغییری در رویکرد تماشاگران داشته باشد.
۵- واقعا باید با معضل فحاشی در دو ورزشگاه گیلان چه کرد؟ حاضرین در این دو ورزشگاه حتی در نبود تیم مقابل علیه همدیگر شعارهای ناموسی سر میدهند و همه هم باهم به این شعارها میخندند. نه اعتراض بازیکنان و مربیان دو شهر تاثیری داشته، نه شکایت مربیان بزرگ ملی ، نه جرایم سنگین کمیته انضباطی و نه ایجاد کمپینهای مدنی در نکوهش توهین و فحاشی . واقعا باید با این معضل آبروبر چه کرد؟