وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
این شعار بوی تکرار نمی گیرد: سپیدرود بخشکد، ماهى ها می میرند!
رادنی دیدار
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – این نوشتار درست در چنین روزهایی و در بهار سال ۸۹ درست ۱۲ سال پیش، نوشته شده و در “بخش فارسی سایت بین المللی گل” منتشر شده بود.
و عجیب اینجاست داستان فوتبال رشت در یک سیکل تکراری دوباره به یک نقطه مشترک رسیده است. در اینجا بد ندیدیم مروری نمایم به مقاله ای که دوازده سال پیش نگاشته شده و تعجب آور اینکه هنوز حرفهایش گویی تازه است!
سایت گل – پرچم های سرخ بار دیگر در آسمان همیشه ابری رشت به پرواز در آمده است. گویی این رخص پرچم ها نوید بخش خبری خوش برای دیار باران است.
روزی روزگاری یک شهر بود و یک سپیدرود که در دل مردم سرزمین باران جایی داشت و آن را چون مرواریدی گران بها محافظت می کردند و قدرش را می دانستند.
تیمی که آن را مردمی می خواندند و خود را مالک همه چیزش می پنداشتند از مسئول تدارکاتش تا انتخاب مدیرعاملش. بد نیست بدانید که همین تماشاگران در اکثر مواقع فرمان تعویض را سر می دادند و وای به حال مربی که از این دستور سرپیچی می کرد!
سپیدرود بود و یک دنیا آرزو. سپیدرود بود و یک عالمه انتظار که هرچند شاید بیشترشان برآورده نشده اما مردم نه چندان صبور رشت شاید فقط همین یک بار تا به امروز خویشتن داری کرده اند برای رود سپیدشان.
چه آن روزها که در سال ۵۶ در لیگ ۲ تخت جمشید در حالی که تا ۳ هفته پایانی صدرنشین بودند در آخر با ۳ باخت پیاپی از صعود باز ماندند و چه در سال ۵۷ که این بار به لیگ دسته یک تخت جمشید صعود کردند و زیر و رو شدن جامعه دامن سپیدرودشان را هم گرفت و لیگ تعطیل شد.
و چه آن سال ها که به سطح نخست فوتبال کشور آمدند و علی رغم تلاش بی وقفه و حفظ سهمیه گیلان طبق قوانین من در آوردی آن روزهای فدراسیون که باید دوباره در لیگ استانی هم شرکت می کردند تیم ها تا جواز لیگ یک را بگیرند و نتوانستند صعود کنند.
و خلاصه چه آن غروب لعنتی استادیوم عضدی رشت در سیزده سال پیش که وقتی یاران جهانپور در دیدار فینال گونه لیگ ۲ نتوانستند بر شاگردان شاه غلام (فجر سپاسی) غلبه کنند و آنها به لیگ یک که چند سال بعد لقب برتر گرفت راه یافتند و سپیدرود ماند که البته نه نماند! به لیگ پایین تر هم سال بعدش رفت و مردم یک شهر ماندند و آرزویی که روز به روز کم رنگ تر می شد.
آرزویی که مردم شهر خواستند در استقلال شهرداری، پگاه و بعد داماش جستجویش کنند اما مگر می شد عشق سپید را از دل بیرون نهاد؟
مگر می شد عشق یک شهر به تیمی که شاید سنبل قرمزهای رشت بود همیشه، اما همه دوستش داشتند را از سر باز کرد؟
سپیدرود همیشه محبوب همه بود از شرق گیلان تا غربش (البته شاید نه شهر انزلی). مجبوب ازلی قرمزهای شمال بود و آبی ها دوستش داشتند و به آن افتخار می کردند.
عشق سپید خودی و غیر خودی نداشت. مال همه بود که سر می دادند: اگر سپیدرود بخشکد ماهی ها می میرند…. و حالا پس از چندین سال دوباره رود همیشه پر آب شمال دارد به نزدیکی ها ی دریا می رسد.
این بار سپید رود در یک غروب آدینه ی بهاری به لیگ یک صعود کرد.
هرچند این لیگ یک با آن دست اولی که سپیدرود سیزده، چهارده سال پیش از راهیابی به آن باز ماند یک لول پایین تر است اما برای مردم باران نوید بخش روزهای خوب و براورده شدن آرزوهای دیرین است.
این را همه فهمیدند که سپیدرود چقدر برای مردم اینجا مهم است. از مسئولان تربیت بدنی یاسوج که مردم شهر باران آنجا را تلفن باران کردند که از نتیجه تیم شهرشان باخبر شوند گرفته تا مسئولان شورای شهر و تربیت بدنی رشت و مخصوصا مهندس عابدینی زمانی که دیدند وقتی گوینده ورزشگاه خبر باخت تیم استقلال جنوب تهران را که به منزله صعود بی چون و چرای سپیدرود به لیگ ۱ در فاصله یک هفته مانده به اتمام مسابقات بود را اعلام کرد.
لحظه ای که نزدیک به بیست هزار نفر هوادار رشتی که برای دیدن دیدار حساس داماش – برق شیراز به ورزشگاه آمده بودند غریو شادی سر دادند و ۲۰ دقیقه پایانی فراموش کردند که اینجا هم دیداری حساس برای تیم شهرشان در جریان است. چه خبر شده اینجا؟ مردم شهر شاید برایشان صعود سپیدرود در آن هنگام از همه چیز دل انگیز تر بود زمانی که فریاد می زدند یه تیم داریم تو گیلان …. سپیدرود قهرمان.
سوت پایان مسابقه داماش – برق شیراز که زده شد هزاران نفر با رقص پرچم های شان، با بوق ماشین های شان و سرودهای هیجان انگیزشان بلوار منظریه را به تسخیر خود در آوردند و به استقبال قهرمان های شهرشان رفتند.
در آن شلوغی تفکیک اینکه این شادی برای صعود سپیدرود بود یا صدر نشینی داماش نه ممکن بود و نه اهمیتی داشت مهم این بود که مردم این دیار دوباره برق امید در چشمانشان زده شد و دارند بهار را با همه زیبایی ها یشان لمس می کنند.
همانطور که پرفسور سمیعی گفته بود که اردی بهشت گیلان را با دنیا عوض نمی کند مردم باران هم این روزهای همیشه بهاری را با هیچ ثروتی معامله نخواهند کرد.
در روزهای پایانی سال گفته بودیم که آیا بهار فوتبال رشت خواهد رسید یا نه؟ انگار زودتر از انتظارمان رسیده فقط باید قدرش را داشت که همه می دانند اگر هدایت نشود این سپیدرود و داماش شاید به مانند همین روزهای ناپایدار بهاری خیلی زودتر دوباره دوره ی افت و فصل خزان فرا رسد.
این روزها مردم رشت در آسمان ها سیر می کنند و شادند از این پیشروی ها. اما آقایان نگذارید دوباره شادی از سبد کالای روزمره این مردم حذف شود …..به خدا گناه دارند!
طیق معمول خوب نوشتی رادنی.دست مریزاد
تو تموم استانها مراکز استانشون تو لیگ برتر تیم دارن اونوقت تو استان ما مسئولین سالهاست به تیم شهرستان انزلی چی بسنده کردن و تو این شهر به هیچ کس هم پاسخگو نیستن و هر اداره و نهادی که تو رشت میری شده باند مافیای فامیلی وپست و مقامهای خانوادگی و قبضه کردن شغلها برای دوستان و اشنایان و هم محلیان از دیار مختلف. ای کاش میشد چند نمونه از این ادارات رو اسم برد تا حقیقت روشن بشه.
آقا تیم به سمت اراک حرکت کرده یا خیر؟
آقا رادنی مثل همیشه فوق العاده بود … من همین مطلب یادمه … یاد سهیل حق شناس هم به خیر …
@فرهاد
اگه اشتباه نکنم تیم امروز ظهر حرکت کرد به سمت اراک، یه شایعاتی هم بود که انگار باشگاه اتوبوس گذاشته واسه بردن هوادار، حالا نمیدونم درسته یا خیر
بهتره اراک نرین چون استقلال و پیکان هم از پس ایرالکو برنیامدن وای بحال شما
سلام خدمت دوستان رشتي
بابا اينقدرها هم كه جو رو عليه هواداران اراكي خراب كردن اينطوريا نيست
اراكيها خيلي هم خونگرم و غريب نواز هستند و توي همين شهر اراك من كلي رشتي ميشناسم كه در ادارات مختلف سر كار هستند. پس از اين بابت رشت و اراك نداره همه ايراني هستيم و اميدوارم هركي نميگم لياقت بلكه هركي قسمتش بود صعود كنه.
در اراك چندتا ليدر بودند و هستند كه هميشه به دنبال زياده خواهي هستند و وقتي نتيجه نگيرنذ سعي ميكنند در تيم شهرشان اخلال ايجاد كنند مثل درگيري كه بنام باشگاه تمام ميشه!! پس نبايد تيم و مردم يك شهر را با رفتار كوركورانه عده اي ديگه خراب جلوه داد.
من یکی دو باری امدم رشت شهر بسیار زیبای دارید
با احترام به همه تيمها و سپيدرود اميدوارم تيم آلومينيوم مستقيم به ليگ يك صعود كنه و سپيدرود هم بره پلي آف
موفق باشيد
دوستان با خبر شدم كه مديران دو تا شركت بزرگ اروپايي يكي آلماني و ديگري ايتاليايي كه از قطب هاي بزرگ صنعت آلومينيوم دنيا هستن چند روز پيش با حضور در سايت صنعتي شماره 1 شركت آلومينيوم ايران معروف به ايراكو كه ما با اسم آلومينيوم اراك صداش مي كنيم ، خواستار حضور و سرمايه گذاري 500 ميليون دلاري در طرح احداث سايت سوم شركت هستند . من حتي شنيدم گفته شده اين دو تا شركت مي خوان سرمايه گذاري يك مليارد دلاري توي فاز سوم داشته باشن . از اونجايي كه شركت آلماني يكي از بزرگترين اسپانسرهاي و فكر مي كنم سومين اسپانسر يكي از باشگاه هاي آلماني به حساب مياد ، به طور اتفاقي موقعي كه سر تمرينات باشگاه آلومينوم اراك حاضر ميشن ، علاقمند به بازديد از امكانات ورزشي شركت آلومينيوم ايران ميشن كه بعد از بازديد بسياز علاقمند به حضور خودشون در بخش ورزشي باشگاه هم شدن و بعد از شنيدن شرايط تيم ، گفتن سال بعد در صورت فراهم شدن شرايط همكاريشون ، سرمايه گذاري يك ميليون دلاري روي باشگاه آلومينيوم انجام خواهند داد و اين باشگاه به آكادمي آسيايي باشگاه آلماني خود مجهز خواهند كرد . اين خبر هنوز تاييد نشده ولي منبع آگاهي به صورت خصوصي تاييدش كرده . اميدوارم اول از همه قرارداد اقتصادي بين اين شركت ها بسته بشه چون در اين صورت 5000 شغل مستقيم براي جوانان اراكي ايجاد خواهد شد و اين شهر از قطب 4 اقتصادي كشور به قطب 2 تبديل ميشه . به اميد موفقيت آلومينيوم در عرصه صنعت و تجارت جهاني و ورزش
ما باید این بازی را در اراک ببریم.من مطمئن هستم بچهها از پس اراک در خود اراک بر خواهند آمد.
به امید موفقیت سپیدرود
ایران 3> سپیدرود 3>