ورزش سه: بازی اکسین – سپیدرود لغو شد / ورزشگاه عضدی رشت، همین الان! (عکس)

نظرات (10)

1. 

   میلاد 4 آذر 1395| - ۱۴:۲۵

   مگه اینا دیروز نصفه و نیمه تمیز نکرده بودن همونو کاور میکشیدن امروز بقیه رو تمیز میکردن یعنی همین قدرم مغز ندارن

   پاسخ
2. 

   داماشی 4 آذر 1395| - ۱۵:۲۶

   یعنی این مسئولین شهر با این کار اوج بی کفایتی رو نشون دادن زمین تخریب شد حالا بیاید جمع کنید اون موقع اگر یه پلاستیک معمولی پهن زمین میکردین الان زمین تخریب نمبشد! فوتبال گیلان رو تخریب کردین افتادین به جان اقتصاد و خود شهر! واقعا که! آقای دیدار لطفا تایید کن حداقل شاید مسولین ببینن ما کور نیستیم چشم داریم....

   پاسخ
3. 

   سامانی 4 آذر 1395| - ۱۵:۴۸

   دستتون درد نکنه ، کاملا مشخص بود که از عمد کاری کردن تا بازی برگزار نشه تا نتایج دیگه رو ببینند ، چون بازی تو بابل برفش بیشتر بود ، هر بچه ای میدونه که وقتی هواشناسی اخطار برف رو میده لا اقل با یه پلاستیک ساده میتونستن جلوی پر شدن برف رو توی چمن بگیرن......ایشالله موفق باشید

   پاسخ
4. 

   محمد مهدی ارمان فر 4 آذر 1395| - ۱۹:۳۵

   این زمین به بازی داماش و شهرداری بندر عباس هم نمیرسه - تازه برسه هم مثل بازی ایران با سوریه داخل باتلاق باید بازی کنند - وقتی هر کس یه بیل و کلنگ برداشته یه طرف چمن رو داره میکنه - یعنی یه کاوری - پلاستیکی نبود روی زمین بکشید - لااقل فراخوان میدادید هوادارا میومدن یه کاور تهیه میکردن برای زمین - خداییش دیگه گندشو دراوردید - کلا میخواید گیلانی هارو انگشت نمای عام و خاص کنید - متاسفم واقعا برای مدیریتی که در این استان حاکمه - ۲۰ سانت برف اومد برق ۸۰۰۰ مشترک قطع شد - چند تا شهر هم حتی گاز هم نداشتن - نمیدونم چی باید گفت - اصلا چه فایده مگه گوش شنوایی هم هست - شما که همه چیزو تخریب کردید بزنید این زمین چمن و خانه های مارو شهر های مارو روستاهای مارو دریاهای ما رو مرداب های مارو و کلا هر چی داریم و نداریم رو خراب کنید خیالتون راحت بشه راستی یادم رفت این سایت رو هم قراره تخریب کنید قراره از دسترس خارج بشه میدونین چرا معلومه دیگه چون صدای ما گیلانی ها از اینجا شنیده میشه چه معنی داره بومی ها حرف بزنن بومی ها باید ساکت باشن هر بالایی خواستیم سرشون بیاریم اونا حق ندارن حرف بزنن - راستی یه کارخونه جدیدا تاسیس شده اونم بزنین تخریب کنین - یکی تصمیم گرفته یه تیم رو دوباره احیا کنه اونم از دور خارج کنین - متاسفم واقعا متاسفم برای مسئولینی که به زور بالای سر ماها هستن

   پاسخ
5. 

   شکان غایبی ساسانی/با داماش و سپیدرود و فرهنگ والایمان،رشت را به جهانیان بشناسانیم./ @gilanebozorg ۲ / آذر / ۱۳۹۵ ساعت: ۱۵:۰۹ 4 آذر 1395| - ۱۹:۳۸

   درد دلی با رشتی های آگاه و فهیم شوربختانه فقر فکری گریبانگیر جامعه ی ما شده است.در درازای تاریخ هیچگاه هیچ دشمنی بر ما ظفر نیافت مگر با یاری گرفتن از مزدوران داخلی که شامل خائنین و نادان ها بود.خائن بودن به مراتب از نادانی بهتر است.نادانی را اصلا چاره ای نیست. مسائل ۲۴ساعت گذشته و بی کفایتی در مدیریت ورزشی استان مصداق بارز گفتار فوق است. صادقانه بگویم دلم برای مهندس دیدار می سوزد.وی که باشوق وصف ناپذیری کارنامه ی چند ساله ی خویش را با دست آوردی بسیار زیبا به معرض نمایش گذاشته بود و می بایست به واسطه ی مقام چهارمی سایت سپیدرود دست کم به وی مدال افتخار داده می شد زیرا که یک بار دیگر در کنار هزاران بار دیگر پرچم رشت بالا رفته بود،عملا نه تنها چنین چیزی نشد بلکه با انتشار نامه ای که خبر از مسدود ساختن سایت سپیدرود بود گویا به گونه ای غیر مستقیم به وی اینگونه القا شده بود که "هی حواست باشه ها.زیادی رشت رشت نکنی ها.چون رشتی باید خوار و ذلیل بشه" شاید اگر رادنی دیدار در سایت سپیدرود از بیگانگان ستایش می کرد از او نیز ستایش می شد.زیرا در جامعه ما اگر دوستدار مردم خود باشی تو را به دیوانگی و توهم و خیانت متهم می کنند. مدیر دوست داشتنی سایت سپیدرود نیز که زیر شدیدترین فشارها بود اما خم به ابرو نیاورده و با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می داشت تا هوادار رشتی همچنان امیدوار بماند،توطئه و فحاشی های عده ای معلوم الحال غیر رشتی به این بنده ی حقیر را در واکنش به خبر مسدود ساختن سایت سپیدرود،ناشی از فضای بحث و تبادل نظر در سایت و بازدید روزانه ی چندین هزارنفری از سایت سپیدرود می دانست در حالی که اعتراضات بر حق دوستان ما بر ضد مدیران بی کفایت ورزش استان را نوعی فحاشی تفسیر نموده و از انتشار آن در سایت سپیدرود امتناع می نمود. به هر روی رادنی دیدار می کوشد در تقابل ما مردم رشت با کسانی که دوستدار رشت و رشتی و گیلانی نیستن محتاطانه برخورد نماید تا نه سیخ بسوزد و نه کباب. در پایان برای مهندس رادنی دیدار این پسر خوب رشتی آرزوی موفقیت در مسیر پیش و روی را داریم. با سپاس/اشکان غایبی ساسانی چهارم آذرماه۶۳۸۰

   پاسخ
6. 

   گوهری 4 آذر 1395| - ۲۰:۳۱

   “هست” را اگر قدر ندانی می شود “بود”؟!

   پاسخ
7. 

   سینا 4 آذر 1395| - ۲۰:۳۸

   سلام مصاحبه نایب رییس هیئت فوتبال را در دیار میرزا خوندم و می خواستم عرض کنم زبان، بهترین وسیله‌ای است که می‌تواند تصورات ذهنی یک فرد را به دیگری منتقل کند. با کمک زبان، ما اهداف، احساسات و آرزوهای خود را برای دیگران بیان می‌کنیم. با زبان می‌آموزیم و به دیگران یاد می‌دهیم. زبان، آزادی انسان از قفس تنگ حواس است. انسان یک هستی اجتماعی و سخنور است و زبان از امتیازهای ویژه اوست. زبان، دل و ذهن را پیوند می‌دهد. می‌گویند و اندیشه گرانبهاترین سرمایه انسانی است. سخن گفتن، راه را برای پدیدار شدن سرمایه‌های فکری هموار می‌کند. زبان امانتی از طرف خداوند است که به انسان سپرده می‌شود تا به وسیله آن، راه تکامل خویش را بپیماید. بنابراین نحوه استفاده از زبان و کاربرد آن بسیار مهم است، به گونه‌ای که گاهی اولیاء دین و اندیشمندان، سکوت و زبان در کام کشیدن را از به‌کار بردن آن بیشتر توصیه کرده‌اند.

   پاسخ
8. 

   حامد 4 آذر 1395| - ۲۰:۵۵

   سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی ۱-۲ ) افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس ۳۰ ) و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام ۴ ) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا ۸۷ ) و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس ۲۴ ) و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج ۷۳) پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی . ( احزاب ۱۰ ) تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه ۱۱۸ ) وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی . (انعام ۶۳-۶۴) این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا ۸۳ ) آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح ۲-۳) غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف ۵۹) پس کجا می روی؟ (تکویر ۲۶) پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات ۵۰) چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار ۶ ) مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم ۴۸) من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام ۶۰ ) من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش ۳ ) برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگه با هم باشیم (فجر ۲۸-۲۹ ) تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده ۵۴ )

   پاسخ
9. 

   علی باقری 4 آذر 1395| - ۲۲:۵۴

   حامد اینجا سایت سپیدروده نه مسجدالنبی داداش اشتباه اومدی درود بر اشکان غایبی

   پاسخ
10. 

    خوشبین 4 آذر 1395| - ۲۳:۴۹

    من بیشترین نگرانی ام از آینده فریبکارهاست چون تصور می‌کنم همه آنها پس از مدتی نسبت به واقعیت‌ها جاهل می‌شوند، باور کاذب و فریب در وجودشان ریشه می‌کند و سراسر جسم و روحشان را تسخیر می‌کند و قدرت تصمیم‌گیری عقلی و منطقی به مرور زمان از آنها سلب می‌شود.

    پاسخ