وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

گزارش – نشست با مدیرانی که فکرهای سازمان یافته در سر دارند
نویسنده: هامان حامدی راد
روزنامه ایران ورزشی روز یکشنبه هفتم دی ماه نود و سه در صفحه سه خود گزارشی را به قلم هامان حامدی راد، در خصوص نشست چند روزنامه نگار ورزشی با مدیران باشگاه سپیدرود رشت، منتشر نموده است. روابط عمومی باشگاه سپیدرود رشت ضمن دعوت از تمامی اصحاب رسانه برای نوشتن نقطه نظرات انتقادی و پیشنهادی خود در ارتباط با تیم محبوب شمال، شما را به خواندن این یاداشت گزارش گونه دعوت می نماید.
در نشست با مدیرانی که فکرهای سازمانیافته در سر دارند
امیدها و آرزوهای بزرگ برای سپیدرود
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – سپیدرود همچنان در ذهن دوستدارانش در گیلان یک تیم باشکوه و محبوب است و حالا این تیم با گروه جدید مدیریتی قدمهای تازهای برمیدارد و در صورت استمرار و ادامه این روند خیلی سریعتر از حد تصور به جایگاه واقعی خود دست پیدا میکند.
این فرضیه را نه به این دلیل که این روزها سپیدرود خوب نتیجه میگیرد، نه به این دلیل که سپیدرود در لیگ دسته دوم از یک مربی شاخص لیگ برتری (افشین ناظمی) سود میبرد و نه به دلیل اینکه از بازیکنان برجستهای همچون حاجتی، همرنگ، الماسخاله و … بهره گرفته و نه به دلیل اینکه کادر توانمند و پروپیمان در کنار ناظمی در هدایت تیمش نقش دارند، بلکه دلیل برتر و مبرهن ما این است که در یک نشست صمیمانه و چند ساعته به دعوت رادنی دیدار، مدیر روابط عمومی باشگاه سپیدرود، رودررو با دکتر عزیز عبداللهی (مغز متفکر گروه سپیدرود) و محمد پورمحسن مدیرعامل بسیار صمیمی این گروه نشستیم و بیشتر با اندوختهها و تفکرات سنجیده و سازمانیافته این گروه پرتلاش و تحصیلکردهآشنا شدیم.
وقتی پای صحبت دکتر عزیز عبداللهی مینشینیم و بیشتر به زوایای صحبتش دقت میکنیم و بیشتر نگاه تیزبینانهاش را نظاره میکنیم قطعا به این نتیجه میرسیم که مغز متفکر و نظریهپرداز این گروه کسی نیست جز دکتر عبداللهی که حالا قرار است همه تجربه گرانبهای سالهای طولانی مدیریتاش را در خدمت یک باشگاه دوستداشتنی و مردمی صرف کند.
او که هم خوب میشنود و هم در بیان عقایدش مسلط است، علیرغم اینکه به زعم خویش یک فوتبالی نیست اما پرواضح است که به خوبی میتواند در نقش یک سازماندهنده ایفای نقش کند. او هر نکتهای که از زبان من و دوستان روزنامهنگارم خارج میشد و به نظرش مهم جلوه میکرد در گوشهای مینوشت تا در تجربهاندوزی فوتبال هم همچون مدیریتهای قبلیاش گام به گام آموختهتر شود.
وقتی برنامههای درازمدت باشگاه سپیدرود که بیشتر یک کار تشکیلاتی، ساختاری و ماندگار است را از زبان دکتر عبداللهی میشنویم برق امیدی در چشمان ما جرقه میزند که آیا واقعا فوتبال استان پس از سالها بیبرنامگی و روزمرگی حداقل در یک باشگاه بزرگ همچون سپیدرود قصد رسیدن به یک هارمونی دارد که همچون باشگاههای بزرگ مانند سپاهان و تراکتور در سطوح اول کشور قد علم کند؟ این زیرساختارهای تعریف شده و پیشبینی شدهای که دکتر عبداللهی در طی اعلام برنامههای درازمدت سپیدرود بر زبان جاری ساخت در صورت تحقق یک بارقه پر امید را بر سیاهه فوتبال گیلان روشن خواهد ساخت.
افشین ناظمی که به دلیل تمرین تیمش مدت کمتری در جمع ما حضور داشت در ابتدا با یادی از خاطرات شیرین ایرج خان زهرابی خنده را بر لب همه حاضران نشاند اما وقتی مرد بیادعای تیم که عنوان مدیرعامل تیم سپیدرود را یدک میکشد شروع به صحبت میکند خوب میتوان دریافت که محمد پورمحسن چقدر بیادعا در چنین جایگاهی قرار گرفته و بهجز اعتلای موقعیت تیم به هیچ چیز فکر نمیکند.
مردی از جنگ و جبهه که بیشتر به اصول و عقاید اخلاقی پایبند است و در بیشتر صحبتهایش احترام به پیشکسوت و بهویژه کادر فنی تیمش بخصوص افشین ناظمی را بهعنوان یک الگو بر زبان جاری میسازد. تجربه خوب رادنی دیدار به عنوان مدیر روابط عمومی باشگاه سپیدرود یکی از پوئنهایی است که گروه کاربلد سپیدرود از آن بهره میبرند.
نکتهای که بیشتر از همه در این نشست باعث خشنودی من و دوستانم شده اینکه قرار است اتفاقات خوبی در سپیدرود شکل بگیرد، حرکتهای سازنده همچون خرید زمین، ساختن کمپ ورزشی و خیلی کارهای ماندگار که در صورت به واقعیت پیوستن، فوتبال گیلان به ویژه شهر رشت بسیار از آن منفعت خواهد برد.
صد البته در چنین کارهای بزرگ، کار تشکیلاتی یک حرکت اصولی است که توان ماندگاری و مقاومت مجموعه را افزایش خواهد داد.
درخواستی که دوستان روزنامهنگار ما از کارگروه پرتوان سپیدرود در این جلسه داشتند این بود که مقابل فشارها و ناملایمات مرسوم فوتبال باید مقاومت کنند تا به یک رود جاری به نام سپیدرود تبدیل شوند.
سلام ممنونم هامان جان . اکر تو بنویسی می شود امیدوارتر بود. قلمت بوی امید می دهد . زبان و قلب و قلمت یکی است
درود بر حامدی دوست داشتنی و مقاوم که از اصولش دست بر نمی دارد .
راد جان این قلمت عین برنج دم سیاه است هم شیک وهم زیبا و هم خوش هضم موفق باشی دوستم
خدایا بابت عزتی که به تیم ما دادی شکرت …
سوگند به قلم و آن چه می نویسد. شما روزنامه نگار متعهد و متخصصی هستید استاد
سه تفنگدار ملی رسانه های ورزشی گیلان کاس نژاد، زهرابی و راد خدا حفظشان کند
صبر و ظفر از دوستان قدیمند / بر اثر صبر نوبت ظفر اید .
آن چه من می بینم وجود یک تیم هماهنگ در سپیدرود است
ممنون.عالی بود آبرار
دست مریزاد حامدی عزیز .. بارقه های امید نمایان شده .. درود بر تیم اول رشت سپیدرود کبیر
درود بر هامان عزیز که ستاینده جوانمرد! است.
هامان جان سربلند باشی مرد
مصاحبه دکتر عبدالهی را خواندم هم قشنگ بود و هم استراتژیک و با خواندن یادداشت قشنگ هامان عزیز و تعریفی که از آقای عبدالهی کردند بیشتر به برنامه ریزی باشگاه اعتقاد پیدا کردم .
دستت درد نکند هامان جان و ممنونم از حمایت های شما از ارتش سرخ
هزار آفرین حامد جان مرد با غیرت
به امید موفقیت تیم ریشه دار و مردمی شمال
با خواندن اين متن گويي كه در آسمانها سير ميكنم ،خدايا يعني ميشه اين اتفاقات بيفته
ایول…
درد اصلي جامعه ورزش و فوتبال ما چون جنبه هاي ديگر جوامع ما ، فرهنگي است در فوتبال ما آن چيزي كه بيشتر از اقتصاد مشغول آسيب زدن به آن است درد نداشتن بينش فرهنگي است . نگاهي به اركان مختلف نظام فوتبال بياندازيد تا متوجه شويم كه چرا به ايجاد يك رفرم فرهنگي نیاز داریم.
معمولا” باشگاه های ورزشی برای بقا و توسعه خود راه هایی را برای کسب درآمد خود انتخاب و مشخص می کنند. البته این راه ها معمولا” از قبل مشخص شده اند و قوانینی نیز وجود دارند تا این راه ها در چهارچوب این قوانین پیش می روند.
ای بشر گرچه خلق شده ای ولی برخیز و ثابت کن که اشرف مخلوقاتی . «کارلایل»
اگر می خواهی برای حال و آینده مفید باشی از گذشته درس بگیر. «ناپلئون»
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره اب میشود
چگونه سایه سیاه سرکشم
اسیر دست افتاب میشود
نگاه کن
تمام هستیم خراب میشود
شراره ای مرا به کام میکشد
مرا به اوج میبرد
مرابه دام میکشد
نگاه کن تمام اسمان
من پر از شهاب میشود
(فروغ فرخزاد)
اسمان گفت که من آبیم، عشق میورزم که
سپیدرودیم
این نویسنده رو نمیشناسم، ولی بعید میدونم ایران ورزشی ای که سابقا خصمانه در مورد اطرافیان و مسئولین داماش مینوشت، این بار از روی حسن نیت و بدون دریافت حق الزحمه ی لازم، برای سپیدرود نوشته باشد! همین ایران ورزشی، در آن زمان از افشین ناظمی به عنوان یک مربی بی تجربه و اجباری برای داماشِ به گفته ی خودش نابود شده و در آستانه ی انحلال نام برده بود!
نباید به روزنامه های معلوم الحال، اعتماد کرد که این ها تنها در صورتی که تطمیع شوند، از نوشتن های تخریبی، دست برمیدارند!
سلام . آقا حمید عزیز واقعا هامان حامدی راد را نمی شناسید؟!همان که چندسال در داماش صادقانه کارکرد و نوشت آیا تاج بر سر ایشان گذاشتند یا این که صداقت ایشان را برنتابیدند و با او قطع همکاری کردند . شما حق ندارید تهمت بزنید که ایشان برای گزارش یک نشست حق الزحمه دریافت کرده است واگر هامان را می شناسید و حتما هم می شناسید لابد می دانید که ایشان نیازی به پول ندارد و اگر داشت می توانست مجیزگوی مدیران داماش بماند و به قول شما حق الزحمه بگیرد. نه آقای ناظمی و نه هیچ مربی دیگری نمی تواند مدعی شود که در حرفه خود کامل است فرگوسن هم چنین ادعایی نداشته است . اتفاقا مزیت هامان این است که نه تملق بلد است و نه به دنبال نان .اکر بتوانید سند بیاورید که هامان طی این همه سال هایی که برای ورزش نوشته است ریالی دریافت کرده است باید به شما جایزه داد. من متاسفم که شما تهمت زدید احتمالا چون از سپیدرود دفاع کرده است برآشفته شدید در حالی که سپیدرود و داماش با هم منازعه ای ندارند این دو گانه سازی های کاذب سودی به حال فوتبال گیلان ندارد .من وظیفه خود دانستم از شاخص ترین و مستقل ترین و صریح ترین ورزشی نویس گیلان که آوازه ملی دارد دفاع کنم و به جناب عالی هم توصیه می کنم شان بزرگان را نگهدارید . هیچ کس از بد اخلاقی سود نمی برد و به قول حضرت حافظ :
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد / آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود . موفق باشید دوست عزیز
این حمیدخان که هامان را نمی شناسه چطور صغری و کبری میکنه و ایشان را حق الزحمه بگیر می دانن؟
بالاخره نفهمیدیم که این حمیدخان با هامان مشکل داره یا با سپیدرود؟
درود بر آقا سینا گل گفتی هوادار ارتش سرخ
من عرض کردم که نویسنده را نمیشناسم، اما ایران ورزشی را با آن سیاست هایی که همیشه دنبال میکند، به خوبی میشناسم
و فکر هم نمیکنم حوزه ی سیاست هایش را تغییر داده باشد
پس با توجه به نوشته های قبلی ایران ورزشی، بدون اینکه نویسنده هایش را خصوصی به چالش بکشم، مطمئنم که این مطلب و کلا این گونه مطالب را ایران ورزشی، بدون هیچ غرض و هدف پلیدی چاپ نمیکند
آقا سینا، پاسخ ندادید که چرا افشین ناظمی داماش بد بود و افشین ناظمی سپیدرود خوب؟ چرا ایران ورزشی به فاصله ی کم تر از یک سال، موضعش در مورد افشین ناظمی، کاملا برعکس شده؟
در ضمن من عاشق استانم هستم و سپیدرود و داماش را از ته قلبم دوست دارم و هیچ تفاوتی برای این دو قائل نیستم
شما اگه واقعا شخصیتی با دانش و آگاه به ادب هستید، چرا همان مسیر به قول خودتان تهمت زدن من را دنبال کردید و به من تهمت زدید که من به دنبال برافروختن منازعه ی موهوم داماش و سپیدرود هستم؟
نمیدانم این افکار تفرقه برانگیزی، چگونه به ذهن شماها میرسه؟
من فقط هدفم آگاه ساختن خوانندگانی بود که شاید از پیشینه ی سیاه ایران ورزشی، اطلاع ندارند!
سلام . من توهم توطئه ندارم و جناب عالی را دوستدار و عاشق گیلان و فوتبالش می دانم و حتما هم مستحضرید شرایط است که سیاست ها و نگر شها و برنامه ها را تغییر می دهد ورسول مکرم اسلام هم می فرماید ان الامور مرهونه لاوقاتها هر کاری مرهون زمان خودش است . ایا روزنامه ایران دولت قبلی با روزنامه ایران دولت فعلی یکی هستند؟و یا مثال های دیگر. طبیعی است که این گونه نیست . مشکل ما افرادی هستند که دیدگاه های خود را بر سیستم تحمیل می کنند و ما اگر محیط به شرایط باشیم این گونه داوری نمی کنیم. ما نمی توانیم تا ابد چون یک دوره ای یک روزنامه یا فردی به ما بد کرد این شرایط را ثابت فرض کنیم و به آن بدبین باشیم . شرایط و زمان و حتی منافع و تجربه … تغییر دهنده رفتارها هستند. ببخشید اگر ناراحت شدید.
سلام خدمت آقایان حمید و سینا . در هر وضعیت مشخصی می توان به چیز یا چیزهایی اشاره کرد که توسظ متعلق وضعیت ، محدود شده اند . این چیزها می توانند در وضعیت های دیگر بدون حفظ مبنا نا محدود قلمداد شوند اما در هر صورت در هر وضعیتی می توان چیزی را یافت که منطق وضعیت آن را محدود می سازد. برای مثال در فیزیک اینشتینی سرعت اجرام به سرعت نور محدود شده است .نباید تصور شود که سرعت اجرام لزوما نمی تواند از سرعت نور بیشتر شود بلکه تنها در وضعیت فیزیک اینشتینی منطق وضعیت اجازه نمی دهد که سرعت اجرام از سرعت نور بیشتر شود در واقع فرض وجود سرعت هایی بیش از سرعت نور وضعیت فیزیک اینشتینی را با تناقض مواجه می سازد .می توان فیزیکی را متصور شد که در آن سرعت نور حد منطقی وضعیت نباشد بلکه چیز دیگری مثلا جرم ، حد منطقی وضعیت باشد . پس به ازای هر مفهوم در فیزیک می توان وضعیتی را متصور شد که در آن یکی از مفاهیم محدود شده باشند این که ایا چنین فیزیک هایی مبنای مشخصی داشته یا تا چه حد قدرت تبیینی دارند فرع بر امکان وجود آن هاست … ما به عنوان یک کنش گرورزشی یکی از وظایف یا هنرمان باید این باشد که وضعیت را مثلا کارکرد رسانه های ورزشی مانند روزنامه ایران که اقا حمید فرمودند را وادار سازیم خود را متناسب با وضعیت ما تعریف کنند … تعصب و خود محدودیتی و … مشکلی را حل نمی کند.
متشکرم آقای فلسفی، ولی به سختی تونستم مفهوم مطلبتون رو متوجه بشم، شایدم تصور میکنم که متوجه شدم!
همین قدر بگم که اگه این تفکر شما توی همه ی جامعه بسط پیدا کنه، واقعا میتونه باعث تغییرات مثبت بی نهایتی بشه!
امیدوارم بتونم تلنگری رو که به من زدید، به خوبی توی زندگی به کار ببندم