وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

یادآوری ادعاهای بیهوده کیومرث بیات: کامیون های مدیرعامل سپیدرود شاید در جاده گم شده اند!
ایران ورزشی آنلاین / مهرزاد نظرپور
وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – مدیرعامل باشگاه سپیدرود دوره کوتاه دیگری را نیز در این باشگاه گذرانده بود، وقتی فصل گذشته در نقش مالک به سپیدرود آمد و خیلی زود مالکیتش را از کف داد و معلوم شد ادعاهای بیهودهای داشته. ادعای او را هنوز از یاد نبردهایم، ادعایی که با یک حساب سرانگشتی نقش بر آب شد!
کیومرث بیات فصل گذشته در دوره کوتاه مالکیتش در سپیدرود یک پست عجیب در اینستاگرام نوشت: «امروز ساعت ۹ قرارداد تولید آب معدنی با شرکت سپیدرود بسته شد. نخستین سفارش ۱۲۰ هزار عددی روز بازی با پرسپولیس تهران در استادیوم توزیع خواهد شد و در برنامه زمانبندی شده در سطح استان فراگیر خواهد شد.
نخستین قولم را عملی کردم. هر کامیون هفتاد میلیون تومان برای سپیدرود سودآوری خواهد داشت. همه با خرید این محصول از تیم شهرمان حمایت کنید. به زودی خبرهای بهتر. همه شما را دوست دارم حتی آنهایی که مرا باور ندارند.»
اما بیات را انگار چندان باور نکردند، چون او مجبور شد برای هواداران سپیدرود توضیح بدهد که طرحش چگونه قابلیت اجرایی دارد. بیات در پست دیگری نوشت که چگونه هر کامیون هفتاد میلیون سودآوری خواهد داشت؟
توضیحات تکمیلی بیات همان روزها اینبار با آمار و ارقام ارائه شد: «دوستان در مورد آمار و ارقام سوال کردند. در هر کامیون ده چرخ یکصد و بیست هزار آب معدنی نیم لیتری طرح جیبی مخصوص انفرادی جا میگیرد. قیمت تمام شده هر عدد سیصد تومان و قصد داریم برای حمایت از تیم هر عدد را هزار تومان عرضه کنیم. حالا حساب کنید به کسر کرایه کامیون.»
همان روزها این ادعا را بررسی کردیم: حساب میکنیم بدون کسر کرایه کامیون. وزن هر عدد آب معدنی نیم لیتری با صرفنظر از بطری و بستهبندی، نیم کیلوگرم است که محموله ١٢٠٠٠٠ عددی، وزنی برابر با ۶٠ تن دارد، با ذکر مجدد این نکته که وزن محاسبه شده تنها وزن آب موجود در بطریهاست.
با محاسبهای شبیه به همین، ۶٠ متر مکعب حجم آب بدون در نظر گرفتن فضاهای خالی بین بطریها و هوای بین جعبههای آن است. میرسیم به وزنی بالاتر از ۶٠ تن و حجمی به مراتب بیشتر از ۶٠ متر مکعب. نکته جالب اینکه ظرفیت مجاز بار کامیون ده چرخ ١۵ تن و ظرفیت به متر مکعب چیزی بین ١۵ الی ٢٠ متر مکعب است.
در اعداد مطرح شده توسط بیات، بزرگنمایی بیشتر از ۴ برابری میبینیم. یعنی در حالت خوشبینانه کامیونهایی با سودآوری ٧٠ میلیونی به سودآوری ١٧ میلیونی تبدیل میشوند. حتی اگر کامیون ده چرخ را با تریلی ترانزیت جایگزین کنیم، باز هم مشکل حل نمیشود و اعداد مطرح شده اغراقآمیز و غیر واقعی به نظر میآید.
بخش دیگر برنامه اقتصادی مبتکرانه و شگفتانگیز آقای بیات عجیبتر است. او گفته نخستین کامیون ١٢٠٠٠٠ عددی روز بازی با پرسپولیس در استادیوم توزیع خواهد شد و سود سرشار ٧٠ میلیونی…
ظرفیت استادیوم سردار رشت در بهترین حالت ١۵ هزار نفر خواهد بود. یکصد و بیست هزار آب معدنی نیم لیتری طرح جیبی برای پانزده هزار نفر. یعنی در هوای سرد پاییزی آن روزهای رشت، تمامی تماشاگران باید ٨ عدد آب معدنی را به دو برابر قیمت آن روز بازار در استادیوم میخریدند تا هم بر تشنگی نداشتهی خود غلبه کنند، هم گامی در تحقق نقشههای اقتصادی بزرگ تیم بردارند.
اما سازوکار پیشبینی شده برای توزیع و فروش این تعداد آب معدنی بین تمام تماشاچیان نیز جای سوال داشت. توزیع این عدد بزرگ نیازمند امکانات و نظمی است که در فوتبال گیلان سراغ نداریم. نگاه کنید به سکوهای به حال خود رها شده ورزشگاه عضدی یا تختی انزلی.
اگر یک بار هم گذرتان به باجه های بلیت فروشی یا صف های به شدت بی نظم ورودی ورزشگاه عضدی یا سردار جنگل افتاده باشد، شاید برای تان سوال پیش بیاید که چرا از این توان مدیریتی شگفت آور در پخش و سازماندهی، برای توزیع بلیت و منظم کردن ورودیها استفاده نمی شود؟
مساله مهم تر اما این بود که مسعود رهنما، مدیر کل وقت ورزش و جوانان گیلان باید پاسخ می داد. بیات خریدار منتخب رهنما بود و از مدیرکل پیشین ورزش و جوانان گیلان باید پرسید که آیا همه ایده های بیات تا این اندازه شگفتآور و اغراق آمیز بودند؟
آیا هر کس که آمد و حرف های عجیب و غریب زد می توانست به مالکیت سپیدرود برسد؟ آیا در ورزش گیلان یک نفر پیدا نمی شد که با یک حساب سرانگشتی جلوی طرح حرف های بیراه را بگیرد؟
بله، انگار هنوز هم خبری از تدبیر و حساب و کتاب در فوتبال گیلان نیست. خالق آن ایدههای بیهوده دوباره به مدیریت باشگاه سپیدرود رسیده است.
اما هنوز ساعت ۹ فرا نرسیده و قرارداد آب معدنی امضا نشده و هنوز از آن کامیون هایی که سودهای ۷۰ میلیونی داشتند، خبری نشده. بیات هم نگران کامیون ها نیست. شاید در جاده گم شده باشند!