وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

ابراهیمی: سپیدرود قربانی مشکلات مدیریتی شد

ایران ورزشی

وب سایت فرهنگی ورزشیسپیدرودحسین ابراهیمی بازیکن باتجربه سپیدرود رشت، در نیم‌فصل اول خیلی موفق عمل کرد اما در نیم‌فصل دوم نتوانست هیچ گلی بزند. ابراهیمی در مورد فصلی که گذشت، مشکلات سپیدرود و… صحبت می‌کند.

سپیدرود رشت سقوط کرد اما شما به‌عنوان یکی از بازیکنان باتجربه تیم، آمار نسبتا خوبی داشتی و توانستی ۳ گل بزنی و ۲ پاس گل بدهی…

من اگر بخواهم در مورد تیم صحبت کنم باید به اول فصل برگردم. تیم ما از اول فصل مشکل مالکیت داشت. به خاطر همین دیر بسته شد و دیر کارش را شروع کرد.

عزیزی خیلی تلاش کرد بازیکنان مدنظرش جذب شوند اما خیلی از آنها نیامدند. بدنسازی هم نداشتیم اما نیم فصل دوم شرایط بهتر شد. از زمانی که آقای کریمی آمد، قرار بود یکسری بازیکن به تیم اضافه شوند اما تعدادی از آنها نیامدند.

با این حال، کریمی خیلی تلاش کرد اما وقتی قول‌های مسوولان برای کمک به تیم عملی نشد، ایشان هم دلسرد شد و تصمیم به جدایی گرفت. در کل نیم‌فصل اول خوب نبود.

من در همان بازی آخر نیم‌فصل اول مقابل استقلال هم مچ پایم آسیب دید و هنوز هم ورم دارد. خیلی بازی‌ها را به خاطر این مصدومیت از دست دادم یا اینکه مثمرثمر نبودم.

البته به خاطر کمبود بازیکن مجبور شدم بازی کنم. در واقع تیم روی من حساب باز می‌کرد و به زمین رفتم اما این وسط ضرر کردم. اینکه با درد بازی می‌کردم اما هوادار نمی‌دانست و انتظارات بیشتری داشت.

اگر این مصدومیت در نیم‌فصل دوم همراهم نبود، می‌توانستم آمار نیم‌فصل اول را تکرار کنم. من هر ۳ گلم را در نیم‌فصل اول زدم اما مصدومیت و بازی در چمن مصنوعی باعث شد در نیم‌فصل دوم نتوانم گل بزنم.

بازی در چمن مصنوعی واقعا سخت بود و احتمال آسیب‌دیدگی را بالا می‌برد. ما ۲ سال است در چمن مصنوعی تمرین و بازی می‌کنیم که خیلی‌ها باور نمی‌کنند. با این شرایط باز هم می‌گویم من حتی می‌توانستم بهتر از نیم فصل اول کار کنم اما همین مصدومیت ناشی از بازی در چمن مصنوعی مانع شد.

به جز مسائل مالکیتی، فکر می‌کنی دلیل اصلی سقوط سپیدرود چه چیزی بوده؟

تیمی که موفق می‌شود همه در آن دخیل هستند، تیمی هم که سقوط می‌کند، به همین شکل. شما ببینید تیمی که قهرمان می‌شود همه از کل عوامل تیم نام می‌برند و قربان‌صدقه هم می‌روند.

پس تیمی هم که سقوط می‌کند باید به همین شکل باشد اما اکثر هواداران، فقط ۱۱ بازیکن را می‌بینند و نمی‌دانند چه اتفاقاتی افتاد. اینکه بازیکنان با جان و دل بازی می‌کردند و همه توان خود را می‌گذاشتند. سقوط هر تیمی بستگی به خیلی مسائل دارد.

ما از حداقل امکانات هم محروم بودیم. شاید باورکردنی نباشد اما خیلی از بازیکنان حتی برای آمدن سر تمرین، کرایه تاکسی نداشتند. در واقع این مسائل باعث شد فکر و ذهن بازیکن جای دیگری باشد.

آنها دوری از خانواده را تحمل می‌کردند و با تمام توان خود به میدان می‌رفتند اما باشگاه توجهی نمی‌کرد. بازیکن می‌آمد و می‌گفت می‌خواهم شهرستان بروم، پول ندارم و نمی‌توانم از پدرم پول بگیرم. این بازیکن حق داشت.

همه بازیکنان هم اذیت شدند. پس اگر برای سقوط تیم به دنبال مقصر باشیم، باید تقصیرها را هم به یک میزان بین همه تقسیم‌بندی کرد. هم مدیریت، هم بازیکنان و هم کادرفنی.

شاید اگر این همه تغییر در کادرفنی انجام نمی‌شد، شرایط به این صورت پیش نمی‌رفت.

این مساله هم به مدیریت برمی‌گردد. اگر مدیریت درست بود، این همه تغییر در کادرفنی انجام نمی‌شد. از قدیم همین بوده. چندین سال پیش در داماش هم این مسائل را دیدم، این فصل هم به سپیدرود رسید.

داماش که شرایط بدی پیدا کرد و به لیگ ۲ رفت. با این شرایط، بعید نیست سپیدرود هم دچار چنین مشکلی شود.

دقیقا همینطور است. اگر الان به فکر تیم نباشند و مشکل مدیریت را حل نکنند، شک نکنید این اتفاق در مورد سپیدرود هم تکرار می‌شود. نمی‌دانم چرا اینطور است اما هر تیمی از رشت بالا بیاید، همین اتفاق می‌افتد.

جالب این است که همه تیم‌های گیلانی، هواداران زیادی هم دارند.

اگر سپیدرود همین هواداران را نداشت، زودتر از این می‌افتاد. هواداران واقعا سنگ‌تمام گذاشتند و در هر بازی حضوری ۲۰، ‌۳۰ هزار نفری داشتند و فقط حمایت می‌کردند.

ظاهرا قراردادت هم با سپیدرود تمام شده.

بله و البته چند پیشنهاد دارم اما دیگر نمی‌خواهم مثل قبل عجله کنم.

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + 9 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

1 دیدگاه ارسال شده است

  • ایزدی گفت:

    اقای ابراهیمی یکی از بزرگ ترین مشکلات سپیدرود شخص شما و باند شما بود .شما با باندبازی در درون تیم شکاف ایجاد کردید . الان مشکلات به گردن ابن و ان نیاندازید .