وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
![](https://sepidroodsc.com/wp-content/uploads/2018/09/44770_314.jpeg)
بازخوانی ماجراهای دربی گیلان: پورغلامی کجا به علی کریمی باخت؟
ایران ورزشی
وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – چند سال قبل ژوزه مورینیو در پاسخ به این سوال که چرا پیشنهاد سرمربیگری تیمها در آغاز فصل را ترجیح میدهد، گفت:
«وقتی شما بازیکنان مورد نظر برای برنامههای تاکتیکیتان را جذب میکنید، از جهت هارمونی و هماهنگی تیمی در طول فصل، نگرانی زیادی ندارید اما اگر در وسط مسابقهها سرمربی یک تیم شوید، نمیدانید کدام بازیکنان به شما کمک خواهند کرد و به جای آنها که نمیتوانند، باید چه کسانی را بیاورید و آیا امکان یا فرصت انجام این کار وجود خواهد داشت؟
شما برای پاسخ به همین سوالهای خود که بسیار مهم هستند، به زمان نیاز دارید.» براساس چنین نظریهای باید ملوان انزلی که با فرهاد پورغلامی استارت زد و خود او نیز بازیکنان تیم بندری را جذب کرد، در برابر سپیدرود رشت که علی کریمی در سختترین شرایط سرمربیاش شد و فرصت اندکی برای بازسازی یک مجموعه فاقد امکانات داشت، به پیروزی میرسید. ولی ملوان در خانهاش به حریف رشتی باخت و از گردونه جام حذفی کنار رفت. به راستی چرا؟
در تاریخ جام حذفی فوتبال ایران ملوان انزلی همچنان یکی از پرافتخارترین تیمها به شمار میآید و هفت بار فینالیست شده و سه دفعه جام قهرمانی را به دست آورده است. آخرین بار هم که ملوان به فینال رفت (سال ۱۳۹۰) پورغلامی سرمربیاش بود که نه به پرسپولیس علی دایی، بلکه به اشتباه داوری باخت که بهتر است نامش را ننویسیم.
پورغلامی پیش از آن نیز دو سال دستیار محمد احمدزاده در ملوان بود و بعد از آن صعود تا فینال جام حذفی هم دو سال سرمربی ملوان باقی ماند و سه سال دستیار مجید جلالی در تراکتورسازی، سایپا و پیکان شد. او فصل گذشته گزینه اول سرمربیگری ملوان بود و با این استدلال که ملوان زمان لازم برای آماده کردن این تیم را ندارد، پس از چند جلسه جواب منفی داد و در فصل جاری که وقت کافی داشت، پیشنهاد بازگشت به تیم شهرش را پذیرفت و از حدود سه ماه قبل تمرین سفیدپوشان را آغاز کرد.
پس چرا ملوان در جام حذفی به سپیدرود رشت باخت و در مسابقههای دسته اول کشور نیز مقابل تیمهای قشقایی شیراز و کارون اروند خرمشهر مساوی کرد و این هر سه ناکامی هم در انزلی رقم خورد؟
واقعیت را باید به صراحت نوشت: پورغلامی امسال تیم خوبی نبست و تعداد زیادی از بازیکنانی که در اختیار گرفت، به رغم انجام تمرینهای بسیار زیاد، نه توانستهاند مجموعهای منسجم و هماهنگ بسازند و نه توانایی فردی بالایی دارند که با پاس عالی یا ضربه دقیق خود سرنوشت مسابقه را تغییر دهند.
پورغلامی میتوانست بازیکنان به مراتب بهتری از انزلی و شهرهای دیگر جذب کند و عجیب بود که نه فقط چنین نکرد، حتی پژمان نوری را نیز در تیمی که فاقد یک بازیگردان و مدیر در داخل زمین است، به آسانی و بی دلیل از دست داد. ملوان یک بار با پورغلامی در رقابتهای لیگ سال ۱۳۹۰ به داماش ابراهیم قاسمپور هم در انزلی باخته بود. ولی آن تیم چه به لحاظ کار گروهی و چه توان فردی و فنی بازیکنانش نسبت به ملوان این فصل برتری بسیاری داشت.
علی کریمی اما در شرایط متفاوت با پورغلامی کارش را در رشت از سر گرفت. سپیدرود چندین مهره کلیدی فصل قبل خود را به آسانی از دست داد و بازیکنان موثری هم جانشین آنها نکرد. تیم قرمزپوش رشتی البته با دعوای شدید مالکیتی مواجه بود و هر کس مثل گوشت قربانی، یک گوشه اش را میکشید.
ولی سرمربی آغاز فصل سپیدرود نیز با تصمیم خود یا مشورت دوستانش، تیم ضعیفی بست و به رغم تشکیل اردو در خارج از گیلان و انجام چندین دیدار تدارکاتی، شکستهای سنگینی خورد که در تاریخ فوتبال این استان سابقه نداشت!
علی کریمی در چنین شرایط سخت و حتی بحرانی، سرمربی سپیدرود شد. او به لطف محبوبیت نزد هواداران تیم سرخ پوش رشتی تلاش کرد قدرت بدنی بازیکنان را با انجام تمرینهای فشرده و خاص بالا برده و بازیکنان جدیدی را هم جذب کند. البته با برگزاری چندین هفته از مسابقهها، یافتن بازیکنان گرهگشا حتی در سطح لیگ یک نیز آسان نبود و کریمی به اندازه نیاز تیم خود بازیکن نگرفت و باید تا نیم فصل منتظر بماند اما همین چند نفری که آمدند در پیکار با ملوان به پیروزی سپیدرود کمک کردند.
علاقهای که بازیکنان به کریمی دارند و احترام متقابل او و هواداران و رسانهها (عامل موفقیت آفرینی که در زمان سرمربی اول فصل سپیدرود وجود نداشت) موجب شد قرمزپوشان با شکست دادن ملوان، در واقع با یک تیر سه نشان را هدف بگیرند: برای نخستین بار طی دو فصل اخیر در خارج از خانه به پیروزی برسند. برای نخستین بار در تاریخ برگزای جام حذفی از سد ملوان بگذرند. رقابتهای لیگ را با انگیزه و انرژی حداکثر ادامه بدهند.
بدون تردید این نظر ژوزه مورینیو درست است که در آغاز فصل و در زمان کافی و با بررسی و تحلیل عمیق میتوان بازیکنان بهتری جذب کرد و تیم قدرتمندتری ساخت. ولی علی کریمی پس از گذشت پنج هفته از مسابقهها و در شرایط سخت نیز به لطف رسوخ در دل بازیکنان و هواداران به طور محسوس ضعفها و اشکالات را کاهش داد و حتما برای نیم فصل دوم لیگ میتواند مجموعهای منسجم تر و باکیفیت فنی بالاتر بسازد.
برای ملوان و پورغلامی هم هنوز چیزی به پایان نرسیده است. او که در آغاز فصل تصمیمهای خوبی نگرفت، فرصت جبران و ترمیم نقاط ضعف خود را دارد. پورغلامی بس از دو تساوی خانگی در لیگ یک و بخصوص شکست مقابل سپیدرود در جام حذفی، باید متوجه شده باشد که ملوان برای بازگشت به دوران اوج خویش چه چیزهایی میخواهد.