برای چیلاورت رشت: پشتت هستیم، پسر!

عماد واسع

برای چیلاورت رشت، با همه رفاقت هایش و عشق بچه رشتی  بودنش.

وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – برای فقط  24 ساعت مانده، توی دل او غوغاست، لبخندش آدم را می برد، به اینکه ای کاش آدمی از طالع پیش رویش خبری داشت.

عجب این اوس کریم، نسخه آدمی را می پیچد از حکم و سنگینی این بار طبیعت، برای نوشتن از علی نظر محمدی، سوای همه نقدها و اختلاف نظرها و گاهی شیطنتی مثل دشمنی باید آرامش خواست.

او حالا بیرق رشت را در دست خودش دارد.

او خوب این شب بیداری های قبل از بازی را می داند، او تجربه بازی توی بندر را دارد. خیلی حرف است، بازو بندی تیمی را به بازو بسته باشی، که توی شهرش پلاک ماشینت را جور دیگر می بینند!

برای او و برای یک روز رویایی باید دست رو شانه هایش بگذاریم، برای نگاه هایی که هر بار امکان دارد به پشت سر بنگرد، ببیند، پشتش را خالی نکرده ایم.

مثل همان نگاه های مادر، نمازهای نشسته اش، مثل قربان صدقه هایی که قند را توی دل علی بچه پایین شهر و لوطی سرای رشت خالی می کند.

باید چیزی به او بگویم، که توی دلش از این که هست قرص تر شود، بداند، هستیم.

حتی اگر لبخنده هایش را خوب می شناسیم، می دانیم درونش غوغا کده ایست، برای آبرو، برای هر آن چه فردای، روز شنبه دوست دارد، مردم رشت را با خنده نظارگر باشد.

می خواهد سرش را بالا بگیرد و بگوید من علی نظر محمدی هر چه دارم می گذارم، دست تان را از روی شانه هایم بر ندارید، هر چند اگر با یکدیگر دو خط موازی باشیم، برای رشت و برای سربلندی یک شهر.

” ساقی به دست باش که این مست می‌پرست

چون خفته پادشه‌ست و هنوزش خمار توست

سیری مباد سوخته‌ی تشنه‌کام را

تا جرعه‌نوش چشمه‌ی شیرین‌گوار توست “

هوشنگ ابتهاج

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید