وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

خانم گل فوتسال کشور: امکانات تیم ها در فوتسال بانوان باید بیشتر شود

رشت – ایرنا – خانم گل این فصل رقابت های لیگ برتر فوتسال بانوان کشور گفت: امکانات تیم ها در رشته فوتسال بانوان، باید بیشتر شود.

وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – سارا شیربیگی روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه در هر دوره سطح رقابت های فوتسال بانوان افزایش می یابد، گفت : امسال سطح رقابت های لیگ برتر فوتسال بانوان کشور از سال های گذشته بهتر بود و سطح رقابت ها در این دوره ، خیلی نزدیک بود.

وی گفت : امکانات بیشتر تیم ها در فوتسال بانوان کم است که این موضوع ، شرایط را برای دنبال کردن حرفه ای این ورزش مشکل می کند.

وی با بیان اینکه از 9 سال قبل همزمان در دو رشته راگبی و فوتسال فعالیت می کرده اظهار کرد : ورزش راگبی را باتوجه به محدودیت برای شرکت تنها در یک بازی از دو سه سال قبل کنار گذاشتم و از پنج سال قبل وارد مسابقات لیگ برتر شدم که با توجه به وضعیت قرار دادها هر سال در یک تیم شرکت کرده ام.

شیربیگی که اهل اسلام آباد غرب استان کرمانشاه است، ادامه داد : تا کنون در تیم های لیگ برتر یاسوج، ماهان اصفهان، ورامین ، پرسپولیس مشهد و سپیدرود رشت بازی کرده ام که به جز پرسپولیس مشهد که در آن دوره ای که حضور یافته بودم، منحل شد؛ در تیم های دیگر به مقام های دوم و سوم لیگ برتر نائل شدیم.

وی موفقیت خود را در 9 سال فعالیتش عشق به فوتسال، تمرینات مداوم و حمایت های خانواده و مربیان عنوان کرد.

به گزارش ایرنا،سارا شیربیگی با 67 گل به عنوان خانم گل این فصل رقابت های لیگ برتر فوتسال بانوان کشور شناخته شد.

رقابت های فوتسال لیگ برتر بانوان کشور با قهرمانی تیم ملی حفاری اهواز و نایب قهرمانی سپید رود رشت در این شهر پایان یافت .

در این دور از مسابقات لیگ برتر فوتسال بانوان کشور تیم های دانشگاه آزاد تهران، بازرگانی نوشهر، کاسپین قزوین، شهرداری زنجان، یاران جوان بندرعباس، راه آهن تهران، سپیدرود رشت، ملی حفاری اهواز، پالایش نفت آبادان، شهرداری شهریار و انصار ولایت تبریز حضور داشتند.

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 3 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

4 دیدگاه ارسال شده است

  • ترمه گفت:

    زنده باد سارا خانوم گل دوستت داریم

  • **مورينيو/خداي ورزش جهان = Mourinho / god sports world گفت:

    «امید آخرین چیزی است که می‌میرد…»؛

    من از ننگ خویش سخن می‌گویم. باشد که دیگران از ننگ‌هایشان بگویند.
    تراژدی زندگی اینست که ما خیلی زود پیر می شویم و خیلی دیر خردمند.
    دو عاقل ممکن است بر یک چیز اتفاق کنند اما دو جاهل به یک کار سازگار نشوند.

    افتخار می کنم جز افرادی ترسو و پولکی نیستم…
    زیستن در ترس اصلا خوشایند نیست. همان گونه که مونتنی می‌گوید:«چیزی نخواهد گذشت که درد و رنج به سراغم خواهد آمد، و نیازی نیست که با شری به نام ترس آن را جلو بیاندازم و تشدیدش کنم، کسی که از درد و رنج می‌ترسد، پیشاپیش متحمل درد و رنج ترس می‌شود.»

    و هدفی جز موفقیت گیلان نیست!!!

    ولی رای های مافیایی حسن زاده از قبل صادر شده و نقشه های شوم عابدینی و سکوتهای بو دار مسئولین و صدا و سیما هم جلو دار من نیست!!!…در این دنیا خوبی هم وجود داره برادرا پس ارزش جنگیدن رو داره.

    دنیا در حال تغییر است. میتونم از داخل آب احساسش کنم. میتونم از روی زمین احساسش کنم. میتونم از هوا بوش را احساس کنم.

    بتازید سربازان دیار میرزا ، نیزه ها میلرزند، سپرها خرد میشوند و صدای چکاچاک شمشیرهایمان تا طلوع آفتاب قطع نخواهد شد. بتازید بر دشمن شهر باران را از آنان پاک کنید.

    این پایان سفرمون نیست بردران . مرگ و سقوط داماش تنها یک مسیر دیگست که همه خواهیم پیمود. وقتی آگاهانه این مسیر رو انتخاب می کنی حجاب خودپرستی فرو خواهد افتاد. اونوقته که کرانه های سفید و فراتر از آن. طلوع گرما بخش خورشید. بر دشت های سرسبز بی انتها میبینی .

    استوار باشید. ایستادگی کنید. فرزندان میرزاو شهر باران ، برادران من. در چشمان شما همان هراسی را میبینم که دلم دارم. شاید روزی رسد که نشانی از شجاعت باقی نمانده باشد. روزی که یاران از یاد رفته و پیمان ها گسسته شوند. اما امروز آن روز نیست. زمان زوزه گرگها و سپرهای شکسته آنگاه که سپاهانمان یکسره مزهمل شود. اما اون روز امروز نیست. امروز روز جنگ است. به سپاس نعمت هایی که این زمین به شما ارزانی داشته و با تمام قدرت به دشمن گیلان حمله خواهیم کرد.

    تاریخ به افسانه پیوست و افسانه اسطوره شد ..

    من قسم خوردم که از داماش شهر باران محافظت کنم….
    برادرا بین بریم از پسشون بر میایم.
    من از مرگ نمی ترسم…
    باید طعم تلخ فانی بودن را بچشی برادر.
    من از میان آتش و مرگ گذشته ام که تا وقتی صاعقه میزند، با دشمن نامرد روبه رو شوم…
    “اجازه دهید که مافیا این را بداند که: هرگز دوباره داماش شهر باران به دست دشمن نمی افتد.”

    برای آخرین بار…
    بگذارید این زمان زمانی باشد که ما دوشادوش هم شمشیر بزنیم. بهوش باشید.اکنون برای خشم اکنون برای نابودی و سپیده دم سرخ.!”

    چطور دنیا می خواهد پر از خوبی شود در حالیکه اینقدر اتفاقات بد میفته؟
    ولی در نهایت این سایه گذراست.
    حتی تاریکی هم باید بگذره و جای خودش رو به روز بده.

    دل خلقی است در مشتم

    امید مردمی خاموش هم پشتم

    کمان کهکشان در دست

    کمانداری کمانگیرم

    شهاب تیزرو تیرم , ستیغ سربلند کوه ماوایم, به چشم آفتاب تازه رس جایم

    مرا تیر است آتش پر , مرا باد است فرمان بر بهشت

    عزم و اراده و جنبه کار گروهیه
    ما میتونیم، اما اراده شو نداریم

    با چشم های بسته از میان سایه ها عبور کردم؛غافل از اینکه خود یک سایه بودم

    من جنگل شوکران هاست
    و شهادت من را
    پایانی نیست!

    تمام چیزهایی که از دنیا یاد گرفتم در یک جمله خلاصه می شود:میگذرد….
    همه چیز ممکن است مگر آنکه خلافش ثابت شود…
    اگر غیر ممکن را حذف کنیم چیزی که باقی می ماند جز حقیقت نیست……

    ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می شود!

    اولین طلوع…
    هفته هجدهم / شنبه ۲۳ اسفند

    داماش آسیایی+داماش ایران+داماش گیـــــلان+داماش شهر باران+داماش دیار میرزا+داماش گیل و دیلم +داماش دیارغیرت ***** فولاد یزد…

    مکان : خانه اول و اخر شما جهنم شهیدعضدی…!!!!

    ساعت ۱۵:۰۰

    غیام خون علیه شمشیر..

    غیام مظلوم و تیم معصوم شهر باران علیه خیانت و خوارج و مافیا حاکم بر فوتبال…

    “جانم فدای گیلان” …

    “هر نفسی که فرو می‌بریم، مرگی را که مدام به ما دست‌اندازی می‌کند پس می‌زند… در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود، زیرا از هنگام تولد بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمه اش، با آن بازی می کند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقه فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه می دهیم، همان‌طور که تا آنجا که ممکن است طولانی‌تر در یک حباب صابون می‌دمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام می‌دانیم که خواهد ترکید.”

  • **مورينيو/خداي ورزش جهان = Mourinho / god sports world گفت:

    ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می شود!

    “هر نفسی که فرو می‌بریم، مرگی را که مدام به ما دست‌اندازی می‌کند پس می‌زند… در نهایت این مرگ است که باید پیروز شود، زیرا از هنگام تولد بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمه اش، با آن بازی می کند. با این همه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقه فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه می دهیم، همان‌طور که تا آنجا که ممکن است طولانی‌تر در یک حباب صابون می‌دمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام می‌دانیم که خواهد ترکید.”

  • مورينيو/خداي ورزش جهان = Mourinho / god sports world گفت:

    حماسه حضور شیر مردان و سربازان دیار میرزا …

    ایاهنوز معرفت و غیرت زنده است …