وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

نظرمحمدی: همه چیز آماده است تا با یک شروع دوباره سپیدرود به فوتبال ایران بازگردد

شما چرا دنبال مقصر می گردید! موضوع این است که وقتی تیمی مثل سپیدرود سال ها به گوشه فرستاده شده بود و از امسال با یک انرژی و خون تازه به جامعه فوتبال بازگشته است، حداقل نیازمند یک برنامه سه تا پنج ساله است.

وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – به گزارش سایت سپیدرود و به نقل از آی اسپورت، علی نظرمحمدی کاپیتان سابق این تیم در شش بازی آخر فصل گذشته و در تمرینات ابتدای فصل مسئولیت سرمربیگری این باشگاه پرهوادار گیلانی را برعهده داشت و درست در فاصله یک هفته مانده به آغاز بازی های لیگ دسته اول آزادگان از این پست کنار گذاشته شد و جایش را به امید هرندی داد. نظرمحمدی در تمام یک سال گذشته درخصوص اتفاقات روی داده در داماش سکوت اختیار کرد و حالا برای نخستین بار حاضر شد تا در مصاحبه با ما روزه سکوتش را بشکند.

از اتفاقات ابتدای فصل شروع کنیم؟

ببینید بعد از سقوط داماش همه به نوعی خود را کنار کشیدند و هر کسی می خواست با فاصله گرفتن از تیم خودش را از مسئول دانستن در این شکست مبرا سازد. در آن شرایط  کنار تیم ماندم بدون منت و اینکه برایم اهمیت داشته باشد که از اعتبار و آبروی خودم هزینه کنم، چرا که اعتقاد قلبیم این است که آبروی فوتبال رشت از هر کس و هر نامی بالاتر و مهمتر است.

یعنی تمرینات را با دست خالی شروع کردید؟حتی بدتر از دست خالی! چرا که گروهی مخالف شدید آغاز تمرینات بودند و می گفتند که نباید کلید تمرینات را زد تا وقتی که پول بیاید. شاید این حرف با منطق جور در بیاید اما می دانید منطق و عشق با هم سازگار نیستند. من نمی توانستم تنها نظارگر باشم و ببینم تیمی که هزاران نفر از عاشقانش دارند برایش خون و جگر می خورند، من منتظر بمانم تا اول پول بیاید و بعد کلید تمرینات زده شود.البته این را هم اضافه کنم که چند سال است که ما می شنویم قرار است پول بیاید و هنوز هم نیامده و اگر ابتدای فصل تعلل می کردیم و تمرینات را آغاز نمی کردم شاید امروز داماش به سرنوشت تیم های نامداری دچار می شد که امروز دیگر در فوتبال ایران نامی از آنها نیست!

و شروع کردید؟

صد در صد. ما در همین شهر زندگی می کنیم و هر روز که از خانه بیرون می آمدم صدها نفر جلویم را می گرفتند که داماش را تنها نگذارم و پشتش بایستیم تا خدای نکرده منحل نشود. ما هم یک یا علی گفتیم و با کمک دوستان و بازیکنانی که مانده بودند و عشق داماش را در سینه داشتند، شروع کردیم.

در یارگیری هم با توجه به دست خالی خوب عمل کردید!

بله. ما امین ترکاشوند، محمد رستمی، امیر تیزرو، افشین چاووشی، آرمین رحیم زاده، مهدی کیانی، میلاد قربانزاده، بهنام عسگرخانی، کیانوش میرزایی، مهیار نوری و حسن نجفی و … را توانستیم جذب کنیم. اینها در کنار بازیکنانی مانند هادی سهرابی، بهنام لایقی فر، سعید قدمی، حمید خدابنده لو که از فصل پیش با داماش قرارداد داشتند توانستم تیمی یکدست و مدعی ببندم. هر کدام از این بازیکنان سابقه حضور در لیگ برتر را داشتند و یا مهمتر از آن سابقه بالا آوردن یک تیم به لیگ برتر را در کارنامه دارند.

وقتی پول نبود، چگونه بازیکنان را پای میز قرارداد کشاندید؟

خب این شاید هنر یک مربی باشد که بتواند با جیب خالی هم یارگیری کند! باور کنید من شب قبلی که قرار بود بازیکنان به دفتر باشگاه بیایند و قرارداد ببندند از خجالت رقم قراردادی که قرار بود به بازیکنانم بگویم تا صبح نمی خوابیدم! اما خدا را شکر کسی روی من را زمین نزد و همه پای قرارداد را امضا کردند. بازیکنان دیگری مانند امین متوسل زاده و هادی تامینی هم قرار بود به این لیست اضافه شوند که متاسفانه قسمت نبود در کنار داماش بمانم.

و آقای هرندی چند روز مانده به شروع فصل شد سرمربی داماش؟

این را دیگر دوستان باید پاسخ دهند. من تا امروز نه مصاحبه ای کردم و نه گله و شکایتی. روزی که گقتند بیا با دل آمدم و روزی هم که نامه عدم همکاری! من را زدند، بدون حاشیه رفتم. چرا که اعتقاد دارم در این لحظات حساس است که باید ما حرف مان را ثابت کنیم و به عمل نشان دهیم که چقدر تیم مان را دوست داریم.

نامه عدم همکاری یعنی اخراج! حق و حقوق تان را از داماش گرفتید؟

من قرارداد امسالم به مانند بازیکنان داماش در هیات فوتبال گیلان ثبت شد، من هم از سال گذشته و هم امسال از داماش طلبکارم اما دنبال شکایت و از این مسایل نیستم. من به فوتبال شهرم آنقدر بدهی دارم که حالا حالا باید تاوان بدهم.

همان موقع عابدینی در مصاحبه اش گفته بود که بعضی از مسئولین بومی مخالف حضور نظرمحمدی در داماش هستند!

من نمی توانم از موضوعی حرف بزنم که فرد دیگری آن را بیان کرده است فقط باید بگویم که آقای عابدینی هم معرفتی و هم مالی به من بدهکار است. اما همین قدر می دانم که در زمان حضورم در داماش تمام مسئولین استان به تیم شهرم لطف داشتند و کنار ما بودند. از مهندس نجفی استاندار ورزش دوست مان بگیرید تا آقایان ندیمی و کوچکی نژاد نمایندگان مردم گیلان در مجلس شورای اسلامی. از مهندس مهدوی فرماندار محترم رشت تا استاد مسعود رهنما مدیرکل سازمان ورزش و جوانان. همه و همه به داماش و شخص بنده لطف داشتند و هم در تمرینات ما آمدند و هم تا دست شان بر می آمد به ما کمک کردند.

داماش هفته های ابتدایی خوب نتیجه گرفت، اما در نیم فصل به ناگاه افت کرد؟

من نمی دانم! این نشانه چیست؟ دوستان می گفتند که تیم خوب بسته نشده و باید تا نیم فصل فرصت داشته باشند. اما دیدید که برعکس شد. من وقتی قرعه کشی ابتدای فصل انجام شد، خدا را شکر کردم که اگر داماش در هر جایی دچار بدشانسی شده در جدول با قرعه مناسبی روبرو شده است.

شما بگویید در مقام مقایسه بازیکنان سیاه جامگان چند نفر از بازیکنانی که در بالا نام بردم سرتر بودند؟ ما تیمی داشتیم یک دست، با انگیزه و ترکیبی از نیروی جوانی و تجربه. متاسفانه نتوانستیم از این موقعیت طلایی به سود داماش استفاده ببریم.

پس از یک سال سکوت و بی خبری از امروزتان بگویید؟

من در ابتدای جاده مربیگری هستم و به داشته های خودم ایمان دارم. همان طور که در زمام بازیکنی آنقدر اعتماد به نفس داشتم که بین همه پست ها دروازه بانی را انتخاب کنم که از همه سخت تر بود، امروز هم می دانم که در آینده ای نه خیلی دور می توانم خودم را در جایگاه یک مربی هم در جامعه فوتبال اثبات نمایم.

پیشنهادی هم دارید؟

در میانه های فصل، دو پیشنهاد بود که با شرایط من همخوانی نداشت. من مربیگری را دوست دارم اما به هر قیمتی هم حاضر نیستم یک پیشنهاد را بپذیرم. باید منتظر شوم و ببینم که در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.

فوتبال گیلان به مانند سال گذشته، بازهم شاهد رکود بود. داماش به زور ماند و سپیدرود نتوانست به لیگ یک بیاید و وضعیت ملوان هم نگران کننده است. هیات فوتبال را تا چه حد مقصر این ناکامی ها می دانید؟

ببینید فوتبال و اقتصاد رابطه مستقیم با هم دارند. با پول تنها نمی شود موفق بود، اما مطمئنن بی پولی بزرگترین عامل ناکامی است. ما اینجا نه ذوب آهن داریم و نه فولاد و نه شرکت نفت! شرکت های خصوصی و سرمایه داران گیلانی هم به دلیل اتفاقاتی که در این چند سال روی داده دلسرد شده اند. شما بگویید هیات فوتبالی که پول ندارد و از بد حادثه تمام تیم هایش مانند داماش، سپیدرود، ملوان، چوکا و رهپویان خصوصی هستند، چه کاری از دستش بر می آید؟

صحبت از سپیدرود شد، امسال به نسبت گذشته شرایطش خیلی بهتر بود، اما بازهم نتوانست صعود کند؟

اول باید یک خسته نباشید به دوست خودم افشین ناظمی بگویم. باید بدانیم که یک مربی در لول لیگ برتر وقتی می آید در دسته دوم مربیگری کند، در واقع یک نوع ایثار کرده است. ایشان با قبول سرمربیگری سپیدرود ریسک بزرگی کردند و از اعتبار خود برای تیم قدیمی فوتبال ایران مایه گذاشتند.اگر تیم بالا می آمد همه می گفتند که حالا کار خاصی نکرده و امروز که موفق نشده همه انتقادات دارد به سوی ایشان پرتاب می شود! این اوج بی انصافی است که کسی را که از اعتبارش خرج کرده را حالا مقصر بدانیم.

یعنی مقصر کس دیگری است؟

شما چرا دنبال مقصر می گردید! موضوع این است که وقتی تیمی مثل سپیدرود سال ها به گوشه فرستاده شده بود و از امسال با یک انرژی و خون تازه به جامعه فوتبال بازگشته است، حداقل نیازمند یک برنامه سه تا پنج ساله است. وقتی شما بیست بازیکن تازه به تیم می آورید باید یک زمان طولانی برای جفت و جور شدن بازیکنان و کادر با هم داشته باشید.باید حداقل سه ماه از سایر تیم ها زودتر استارت تمرینات زده شود. اما خودتان می دانید به دلیل اینکه تکلیف حضور سپیدرود در لیگ دسته اول یا دوم تا آخرین روزها مشخص نبود، ناظمی و تیمش از همه دیرتر کار را شروع کردند. مگر تجربه استیل آذین را یادتان رفته است؟

چه راهکاری برای سپیدرود توصیه می کنید؟

در وهله نخست امیدوارم مالک و مدیران سپیدرود دلسرد نشوند و پشت کار را بگیرند و مطمئنم با این نام هایی که در باشگاه حضور دارند تیم سپیدرود می تواند با یک برنامه خوب به سطح اول فوتبال بازگردد. فوتبال امسال در لیگ دسته دوم به مانند یک کنکور فشرده و سخت بود. در لیگی که چهل تیم حضور داند و تنها سه تیم به دسته اول صعود می کنند باید خیلی آماده باشید تا بتوانید موفق شوید.

این را هم بگویم فوتبال امسال روی بی رحمش را به سپیدرود نشان داد وگرنه در حالت عادی با همه این مشکلات باید سپیدرود به لیگ دسته اول صعود می کرد. اما این فقط یک روی سکه بود، چرا که سپیدرود امسال موفق شد تا دوباره به سطح جامعه بازگردد. ورزشگاه عضدی در چند بازی خانگی بالای پنج شش هزار نفر هوادار را در خود دید و حالا همه دوباره خبرهای سپیدرود را دنبال می کنند و این یعنی همه چیز آماده است تا با یک شروع دوباره سپیدرود به فوتبال ایران بازگردد. این یک منطق درست است که همیشه برنامه های کوتاه مدت جواب نمی دهد و برنامه های بلند مدت است که به ثمر می رسد و پایانی مطلوب در خود دارد.

و حرف آخر؟

من در فوتبال روزهای تلخ زیاد دیدم. اما شاید تلخ ترین صحنه ای که امسال برایم به وقوع پیوست، لحظه ای بود که در رشت بازیکنان داماش از شوق ماندگاری در لیگ دست اول جشن گفتند، آن صحنه برایم خیلی دردناک بود. در زمان مهندس زهرابی با همین تیم با دست خالی همیشه چهره یک تیم مدعی را داشتیم. نه تنها برای ماندگاری در لیگ دسته اول جشن نمی گرفتیم که به لیگ برتر صعود هم می کردیم.

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 + چهار =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

19 دیدگاه ارسال شده است

  • فرهادسپیدرود گفت:

    داش علی خیلی مرداکی…اونجایی که درمورد تیمهای قدیمی و ریشه دار یه مقاله تو همین سایت بالا اومد..نگارنده عنوان کرد داماش با علی نظر از لیگ برتر سقوط کرد!!!..اخه یکمی انصاف و مردانگی هم خوب چیزیه..علی نظر فقط 4-5 بازی اخر لیگ سرمربی داماش بود..اونهم داماش سقوط کرده…من خودم شاهد تمرینات داماش تو زمین پگاه تو شهر صنعتی رشت بودم..علی نظر با کمترین امکانات داشت تیم رو تمرین میداد…ولی متاسفانه تو این مملکت هرکسی که خالصانه و از دل و جان بخواد کارکنه زیرش رو خالی میکنن

  • farhadamash گفت:

    زنده باد علی نظر محمدی که مر ومردانه وباغیرت مثال زدنیش پای کار واستاد ،خودم شاهد بودم چطور خرید می کرد وپشت ماشینش میزاشت تا ببره سر تمرین .درود به شرفت علی جان که برات نام مقدس رشت مهمه ورنگ قرمز وابی شهرت رو با افتخار می بری .زنده باد به مردان شهرم که نماد غیرت وایستادگی هستند درود به سپیدرود همیشه جاویدان و داماش شهر باران .به امید خدا سال دیگه با همت همین بچه های باغیرت میایم بالا و دوتا جشن تو رشت در کنار هم می گیریم .

  • مجتبی گفت:

    داش علی نظر … تو با این حرفات ثابت کردی ، که رشت داره میره به سمتی که یه مربی دیگه هم داره به این فوتبال معرفی میکنه …
    اما نظرمحمدی عزیز ؛ برو دنبال کلاس های مربیگری … برو فعلا آموزش ببین … تا انشاءالله شهر ما هم دارای یه علی منصوریان بشه … دارای یه وحید هاشمیان بشه …
    دوست دارم؛ به خاطر اینکه واقع بین هستی داداش

  • مجید گفت:

    درود ، متاسفانه نتیجه گرفتن در فوتبال که از ان امروزه به هنر ، صنعتی یاد میکنند فقط به توان مالی تیم مربوط نمیشودکه تاکید نگاه این مربی محترم است و حتی همه سرمربیان محترمی که بشکلی در کار حرفه ای خویش ان کارامدی لازم را نشان ندادند. و یا حتی فداکاری مالی مربی محترم . معمولا در ورزشهای گروهی برای به نتیجه رسیدن به ادراک و یا هیجان از جهار مولفه موتور محرکه فرد( احساس ، ادراک ، انگیزش و هیجان )نیاز اساسی است که ایشان در تبریز با استفاده از بدترین شکل هیجان ( به گریه رفتن پس ازتساوی بازی با تراکتور) در تشدید درماندگی اموخته شده تیم بسیار موثر عمل نمودند بطوری که بعد از ان بازی سقوط داماش مسجل گردید در حالی که هدف از ورود ایشان به تیم و تغییر سرمربی قبلی رها شدن تیم از ان درمانگی روانی بودکه در ان گرفتار شده بودو میران سنتی داماش با یک فکر سنتی فکر کردنند با واردکردن یک شوک به تیم یا همان هیجان تیم از ان وضع روانی رها خواهد شد و گرنه کسی با اقای سرمربی قبلی مشکلی نداشت ، از طرفی فوتبال چون هنر و صنعت است در نهایت به دیگران ابزار معیشت میدهد و نیازی نیست کسی برای ان جان فشانی کند بدون اینکه ارزش افزوده ی نداشته باشد حتما ادمهای درگیرفوتبال به نفع ثانویه ان میرسند حتی من.موفق تر از همیشه باشید اقای سرمربی محترم.

  • احمد گفت:

    از اقای بهزاد داداش زاده بزرگ و پیشکسوت کسی خبری نداره که واسه فوتبال رشت داره کاری میکنه یا نه؟

  • جم گفت:

    سلام . یک مربى خوب باید نقاط ضعف و قوت تک تک بازیکنانش را بداند و یک آنالیز کامل از نقاط ضعف و قوت حریفش داشته و آنها را به موقع در اختیار بازیکنان خودش قرار دهد.

    مربی خوب بدون شک از دانش فنى خوب در حوزه هاى مختلف مربیگرى از قبیل علم تمرین ، تکنیک ، تاکتیک و … برخوردار است و از نقطه نظر ذهنى و روانى می تواند بسان یک پدر باشد. در هر صورت یک مربى خوب فراتر از فردى است که تنها پیشگام و به روز در امور تاکتیکى است.

    او باید توانایى حرفه اى تر شدن تیمش را داشته باشد و در مراحل تمرینات آماده سازى براى مسابقه و در جریان مسابقه با صحبتهاى الهام بخشش تیم را امیدوار و سرشار از انگیزه کند.

    مربیان خوب با قراردادن دست و حلقه کردن آن به دور گردن بازیکن خود فشار را از روى دوش بازیکن برداشته و بازیکن خود را عاشق بازى کردن و لذت بردن از تمرین و فوتبال می کنند.

    یکى از مهم ترین ویژگیهاى یک مربى حرفه اى این است که اعتماد و باور کامل داشته باشد نسبت به کارى که در حال انجام آن است.

    او باید یک فروشنده ماهر باشد و همچنین توانایى تفهیم فلسفه خود را به تک تک بازیکنان تیم داشته باشد و بطور ویژه بتواند بازیکنان را ضمن آماده کردن براى مسابقه به باور به دست آوردن خواسته مربى رهنمون سازد و مسیر را به بازیکنانش نشان دهد .

  • نادری گفت:

    سلام . فوتبال مثل هر ورزش دیگری برد و باخت دارد. افراد کمی تساوی را دوست دارند اما تساوی را به شکست ترجیح می دهند. خواسته تمام بازیکنان این است که برنده شوند.که اگر اینگونه نباشد رقابت معنایی نخواهد داشت. چرا انسان خودش را به زحمت بیاندازد،از خود گذشتگی کند،تمرین کند،تقلاکنداگر هیچ برتری در کار نباشد.چرا جسم ،روح و ذهن خودتان را تحت فشار تمرینات قرار دهید،تقلا و تلاش کنید وقتی قرار نیست اول شوید؟بسیاری از مربیان درباره عملکرد برای برنده شدن سخن می گویند اما برنده شدن در واقع چیست؟برنده کیست؟و آیا مربی می خواهد خودش برنده شود یا تیمش؟این دو بایکدیگر متفاوت هستند.برنده شدن به معنای موفق شدن است اما با این معنا که بردن به معنای از بین بردن تیم مقابل است و اگر بردن اولین نقطه تمرکز یک مربی باشدزمانیکه تیم می بازد به معنای این است که از هم پاشیده و از بین رفته است. از سوی دیگر برنده کسی است که چیزی را به دست می آورد خصوصا از طریق تلاش ،لیاقت و شایستگی.
    تیم برنده تیمی است که به خاطر داشتن همکاری و تعاون و ارزشهای درونی به پیروزی رسیده است.
    برای داشتن یک تیم آمادگی جسمی و تکنیکی دو عامل حیاتی هستند.اما امکان پیروزی بیشتر بازی ذهنی است . بردن به معنای ضربه زده به دیگران نیست و اگر این جمله تعریف شما از بردن است شما همیشه یک بازنده خواهید بود. شکست فرصتی است برای این که بدانید چه کسی هستید و در کجا قرار دارید. اگر شما در نیمه اول شکست بخوریدو بتوانید خودتان را به جای آنکه ناراحت شده و اعضای تیم تان را با حریف مقایسه کنید با نحوه پیشرفت بازی وفق داده به خودتان انرژی بدهید و استقامت کنیدآنگاه شما گروهی ازبازیکنانی را خواهید داشت که برای برنده شدن تلاش می کنند.
    یک تیم برنده برای تک تک اعضای تیمش ارزش قائل شده و اینگونه است که خیلی کم اتفاق می افتد که شکست بخورد.

  • مجد گفت:

    درود/ شما فقط به گل ها و برگ درختان توجه مي کنيد ولي يادتان باشد ريشه بزرگترين جايگاه رادارد. فوتبال شما مثل برجي شده که کج بالا رفته وشما دلايل را درطبقات بالايي جستجو مي کنيد درحالي که بايد برگرديد به فونداسيون ساختمان .حالا ديگرکاري ازدست من و شما برنمي آيد و ما بايد به دنبال توليد نسل جديد يا ساختمان نو باشيم.

  • مجاری گفت:

    سلام علی آقا: مربی یک متخصص است و یکسری خصوصیات شخصی دارد و معلومات فنی و تجربیات تئوری و عملی دارد و می تواند در بازیکنان بصورت منطقی نفوذ کند و روی آنها نقش مثبت داشته باشد.
    یک مربی معلم هم هست .مربی وظیفه دارد که بچه ها را طوری بسازد که مسئولیت پذیر باشند بخصوص در حین بازی وظایف تکنیکی و تاکتیکی را بخوبی انجام دهند.
    مربی باید برنامه تمرینی اش بگونه ای باشد که بچه ها با رغبت و خوشحالی آنرا انجام دهند و لذت ببرند تا انگیزه کافی برای پیشرفت کردن داشته باشند.و مهمتر اینکه مربی بعنوان یک روانشناس بازیکنان را از لحاظ روحی روانی آماده نماید تا احساس پیشرفت آنها را بر انگیزد تا آنها بخوبی به وظیفشان عمل نمایند…
    ایا شماو شمایانتان این گونه اید ؟

  • امیرمهدی اعلایی گفت:

    تیم بزرگ سپیدرود امسال با جوانانش خوب کار کرد امابابضاعت فعلی کادر فنی و بازیکنانش در لحظه حساس نتوانستند انتظارات را براورده کنند سپیدرود برای صعود نیاز به کادر فنی قویتر و بازیکنان طراز اول تری داره .

  • سعيد گفت:

    چرا كسى تكليف تيم رو روشن نميكنه؟!
    حتما آقايون وايستادن بازم دوهفته مونده به شروع بازى ها تغييراتى ايجاد كنن بعد اگه فصل بعد هم نتيجه نگرفتيم بهانه داشته باشن كه دير تيم بستيم!
    بعد از اون نتايج ضعيف و البته گرد وخاكى كه افشين ناظمى كرد ديگه اين همه فكر كردن نداره دار و دسته اش رو اخراج كنيد تا يكم هوادارا آروم بگيرن…

  • farhadamash گفت:

    بنده سلام عرض می کنم خدمت تمام دوستان باید خدمت اقا مجید عرض کنم آبرار این جملات سنگین (ورزش گروهی ،رسیدن به ادراک ،وچهار مقوله موتور محرکه ) رو خودت تنها به این نتیجه رسیدی یا از یوسف لولا کمک گرفتی .مرد حسابی داماش از رتبه هفتم جدول نیم فصل خودش ،به ته جدول چسبید فقط بخاطر نداشتن شهامت سرمربی تیم و گوش وچشم بسته نگاه می کرد ببینه عابدینی چی می گه بعددلیل سقوط داماش رو علی نظر می دونی ؟اگه پول نباشه سه سال شکم زن وبچه ات رو سیر کنی می خوای سنگ به شکمت ببندی ؟پسر خوب بازیکنای داماش حتی بعضی هاشون پول کرایه خونشون رو می رفتند از چندتا بازاری قرض می کردند ،بعد این عامل بی پولی و بلا تکلیفی ونداشتن مالک تاثیر گذار نبود ؟ما با این شرایط محکوم به سقوط شدیم اگه علی گریه کرد بخاطر این بود که روزهای سخت تری رو می دید بخاطر دل هوادارش گریه می کرد بخاطر شهر بی کس وکارش گریه می کر بخاطر اینکه یه مرد تو این شهر نبود این تیم رو حمایت کنه گریه می کرد .چقدر ما هوادارا گریه کردیم چقدر فریاد کشیدیم بعد تو از علی نظر انتظار داشتی بیاد با قلدری شوک بده ؟این که خودش جز همین بچه ها بود.اگر هم چند امتیاز گرفت اونم به واسطه همین رفاقت با این بچه ها بود که دویدند .پس بعضی وقتها اون چهار حالت بدرد نمی خوره اون واسه کتابهاست آبرار تو زندگی چیزهای هست که تو هیچ کتابی نمی تونی اون چهار مقوله رو پیدا کنی .

  • سعيد گفت:

    على نظرمحمدى اومده بود فرموده هاى اميرعابدينى رو در تيم اجرا كنه!
    ولى بعداز سقوط انصافا در سر و سامان دادن به تيم خيلى زحمت كشيد…
    ولى بهتره اينجا راجب سپيدرود صحبت بشه!

  • مهربان گفت:

    تصویر مثبت یک ملت نسبت به آینده ، پی آمد موفقیت آن ملت است ؟
    یا ،موفقیت یک ملت ، پی آمد تصویر مثبتی است که از آینده داشته است ؟
    پاسخ روشن است :
    بینشهای مهم ، مقدم بر موفقیتهای مهم هستند .
    بسیاری از ملتها ، وقتی راه صعودشان را به سوی عظمت آغاز می کردند ، نه منابع مناسبی داشتند و نه جمعیت قابل قبولی و حتی برتری استراتژیک هم نداشتند، در حقیقت آنها بر خلاف جریان رود حرکت کردند .
    آنچه آنان داشتند بینش عمیق نسبت به آینده شان بود و عنصر اصلی موفقیتشان نیز همین بود .این تنها عنصر نیست ، ولی اولین و مهمترین آنها است .
    ملتهای بینش مند ، تواناترند و ملتهای فاقد بینش در خطرند .
    به راستی ، بینش ما نسبت به آینده فوتبالمان چیست ؟؟؟

  • مهری گفت:

    ديرزماني است که فوتبال ما بيمار است ، مثل خيلي چيزهاي ديگر ما ،
    ولي اين بيماري در فوتبال بيشتر به چشم مي آيد ، چون در ثانيه ۵۴۰۰ يا بعبارت ديگر که امروزه همه از آن براي رساندن منظور خود از آخر کار و دير شدن و …. استفاده مي کنند ، يعني دقيقه ۹۰ ، همه چيز به روشني عيان مي شود !!!
    از عملکرد گرفته تا نتيجه،از رفتارهاي نابهنجار فردي گرفته تا رفتارهاي زننده اجتماعي ،
    از مديريت مديران غير فوتبالي و غير متخصص و بعضا سياسي گرفته تا مربيگري مربياني که بويي از فلسفه و آداب آموزش و پرورش بازيکنانشان نبرده اند ،
    از دلالي و رانت خواري چسبيدگان به فوتبال گرفته تا جار و جنجال هاي بي خاصيت و پوچ که گلوي فوتبال ما را سخت مي فشارد …
    امروز فوتبال ما سرشار از نماها است ، تماشاگرنما ، خبرنگار نما ، مربی نما ، مدیر نما و …
    وهمه اينها براي چيست ؟
    بخاطر يک مشت دلار ،نه ، ببخشيد ، بخاطر ميلياردها ريال !!!

  • آبرار رشت شینه گفت:

    دلیل سقوط داماش چیزی جز داشتن یه مدیر عامل دزد نبود
    دیروز بهنام لایقی فر رو تو تاکسی دیدم
    آخه این درد رو ادم کجا ببره دروازه بان اول تیم داماش تیمی که قهرمانی سپاهان رو تو رشت گرفت و استقلال رو تو جشن قهرمانیش آبکش کرد بعد این دروازه بان یه پراید نداشته باشه و بی ماشین بمونه
    خاک تو سر اون امیر عابدینی دزد که اشک این همه جوان فوتبالدوست رشتی رو در اورد

  • ناصر گفت:

    تفاوت بسیار زیادی بین پیر شدن و رشد کردن وجود دارد ، اگر من برای مدت یکسال در تخت خواب و بدون هیچ کار ثمربخشی بمانم ، یک سال پیرتر خواهم شد و این کاری است که هرکسی از عهده آن بر می آید و نیاز به هیچ استعداد خدادادی یاتوانایی خاص و خارق العاده ای ندارد.
    رشد کردن ، یعنی یافتن فرصت ها و بهره بردن از آنها ، برای تغییر؟!

  • بازرگانی گفت:

    این انسان نیست که با اصالت زائیده می شود ، بلکه اصالت ، زائیده انسانهای بزرگ است !!!
    این جمله رو نوشتم تا خیلی از ماها که فکر میکنیم اصالت داریم ، اول به این فکر کنیم که آیا انسان هستیم ؟
    اصالت پیشکش ……….

  • مجید گفت:

    درود ،اصلا نظرم این نبود که اقای نظر محمدی در رفتن تیم داماش به لیگ یک مقصر بودنند من فقط فلسفه تغییر مربی را وقتی که تیمی به بحران فرو میرود عرض کردم در فوتبال راهترین راهی که بنظر میرسد تیم به بحران رفته را از ان حال خارج کنند تغییر سرمربی است روان شناسان به این روش میگویندتزریق یک هیجان که عامیانه از ان به واردکردن یک شوک یاد میکنیم بعد از ورود اقای نظر محمدی محترم به تیم داماش ایشان با تزریق این شوک به تیم در بازی با تراکتور به ان هدف خودشان که قطع باختهای مکرر تیم بود رسیدند.اما مهم بعد از این بازی بود که مربی محترم قادر به حفظ این شوک یا همان هیجان که یک عامل مهم روانی در نتیجه گرفتن روانی تیم است هستند یا خیر ، وقتی که پس از ان بازی ایشان به ان حال هیجانی فرورفتند عامل زمینه ساز تزریق هیجان در تیم را از بین بردند، اگر چه از سر ذوق و با تمام عشقشان این کار را کردند نه از قصد خاص . بحثم فقط این بود که بعضی از مهارتهای ساده روانی در نتیجه گیری کلی در شرایط بحرانی خیلی مهم است .از طرفی اگر تیم داماش در لیگ برتر میماند که خیلی مسلم تر بود از نظر مادی گران تر بود تا حال حاضر و خیلی معلومه که اگر تیمم ارزان تر بشه من بازیکن هم ارزان تر میشم و برای اینکه ارزان نشم باید بیشتر بجنگم برای موفقیت تیمم ، اصلا فوتبال بخاطر این صنعت است که میتواند از هیچ پولی ، پول بسازد، بس لطفا همه ناکامیهای فوتبالی را به پول وصل نکنیم از اصفهانیها در تیم ذوب اهن درس بگیریم وان را مقایسه کنیم با ملوان اقای ایراندوست اینجا تغییر دادند با چا ادعاهای در حالی که مشکل اصلی تیم را حل نکردند ام انجا با سماجت و مجموعه تدابیر بکاربسته شده تیم را وادار به حل بحران نمودند اگرچه ملوان شانس اورد که بازی ها در حال تمام شسدن هست و شانس اصلیش در بازی با پرسپولیس بکمک داور و اقای زارع نصیب این تیم شد .ارزوی موفقیت بیشتر اقای نظر محمدی را دارم.