وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
نگاه ویژه – از تئوری تا عمل در مربیگری
وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدرود – اهالی فوتبال به ویژه مربیان، باید یک نکته اساسی را در نگرش حرفه ای خود نهادینه کرده و بتوانند در هر تصمیم گیری مهمی سنجیده عمل کنند.
این نکته اساسی تفاوت میان دو کلمه است:
یکی “اطلاعات” و دیگری “شناخت”.
در دنیای حرفه ای این دو واژه را کاملا از هم مجزا می‌دانند حال آنکه در بیشتر اوقات مترادف هم به کار می‌روند که این کاملا غلط است.
داشتن اطلاعات زیاد از فوتبال دلیل بر این نیست که آن شخص می‌تواند سر مربی یک تیم بزرگ شده و نتایج ارزشمند کسب کند. حتی ممکن است فردی به لحاظ تحصیلات ورزشی هم، دارای بالاترین مدرک باشد (دکتری) و یا اصلا یک روانشناس قوی هم باشد، اما اینها دلیل بر سرمربیگری و یا حتی مربیگری آن شخص نخواهد بود. ( محصص، اقبالی و…..)
برای رهبری یک تیم فوتبال شما نیاز به «شناخت» دقیق از تمامی جنبه های فوتبال دارید، البته که اطلاعات لازمه رسیدن به یک شناخت کافی است اما به تنهایی کارساز نیست.
اطلاعات را می‌توان از طریق مطالعه، تحصیل، شرکت در دوره های مربیگری و یا مشاهده به دست آورد اما آنچه که باعث می‌شود شما به عنوان یک مربی حرفه ای معرفی شوید، «شناخت» بالایی است که از دنیای درون و بیرون فوتبال دارید.
«شناخت» با مطالعه، نوشتن، ترجمه و یا شرکت در بالاترین دوره های مربیگری به دست نمی‌آید (هرچند اینها هم لازم هستند)، بلکه با قرار گیری در میدان عمل است که قابل حصول است.
شما به عنوان یک مربی در میدان عمل با تمامی فشارها، محدودیتها و شرایط و ابزار موجود، باید تصمیم گیری کنید.
بر چه اساسی این تصمیمات را می‌گیرید؟
این همان نگرش و فلسفه کاری شماست!
چگونه می‌توان تصمیمات درست در شرایط بحرانی گرفت؟
این همان هوش هیجانی شماست!
چگونه باید با ناملایمتی ها برخورد کرد؟
این همان قدرت رهبری شماست!
همه بزرگان فوتبالی می‌دانند و بارها گفته اند، آنچه که در زمین اتفاق می‌افتد با آنچه که در کتاب ها و دوره ها گفته می‌شود تفاوتی قابل لمس دارد، نه اینکه همه آنها اشتباه باشد نه، بلکه از تئوری تا عمل دنیایی فاصله است.
اگر تئوری همان عمل بود، امروز باید عادل فردوسی پور چند جام قهرمانی به دست می‌آورد ولی واقعیت اینست که تئوری با اینکه واجب است اما پیش نیاز ناقصی است برای ساختن مربیان عملیاتی و با شناخت بالا از زوایای موجود در فوتبال.
گاهی در میدان عمل اتفاقاتی می‌افتد که در هیچ کتابی نوشته نشده است، در هیچ دوره ایحتی به آن اشاره هم و است پس حالا یک مربی باید در چنین مواقعی دستانش را بالا بیاورد؟
قطعا خیر…
اینجا این هوش هیجانی و شناخت مربی است که می‌تواند راه گشای اتفاقات غیر قابل پیش بینی باشد و فوتبال به عنوان یک ورزش باز، پر است از این اتفاقات غیر قابل پیش بینی.
حرف آخر آنکه؛
شناخت را با «تجربه» اشتباه نگیریم، امروز مربیان موفق لزوما با تجربه یا کهنه کار نیستند، بلکه مربی ای موفق است که بتواند:
هوش هیجانی خود را ارتقا داده و از آن به بهترین شکل استفاده کند.
از اطلاعات کافی برای رسیدن به شناخت بهتر بهره‌مند شود.
قدرت رهبری و کاریزمای بالایی داشته باشد.
پیش از هرچیز مسئولیت پذیر باشد و همیشه خود را به چالش بکشد.
با شناخت کافی، یک برنامه ریز قوی باشد و به برنامه های خود وفادار بماند.
سه کلید مربیگری را دایما در خود بهبود و پیشرفت دهد.
با شناخت است که ما می توانیم چیزی به فوتبال اضافه کنیم و گرنه اطلاعات هر چه که باشد برای گذشته است.
