باشگاه پرافتخار و ۵۰ ساله سپیدرود رشت که در سال ۹۲-۹۱ در شرایط سختی چون اعتصاب و تحصن و حتی خطر انحلال قرار داشت تحت مدیریت و مالکیت یک گروه سرمایهگذار بومی قرار گرفت و به اعتبار پروانه صادره از سوی اداره کل ورزش و جوانان دکتر احسان غلامی به عنوان مالک باشگاه سپیدرود معرفی شد.
این باشگاه در فصل ۹۴-۹۳ به عنوان نماینده استان گیلان در لیگ دسته دوم شرکت کرد و به رغم صرف هزینهها و شایستگی، موفق به صعود نشد و مالک وقت هم در پایان بازیهای فصل اعلام داشت که حاضر به ادامه باشگاهداری نیست و طی نامهای این موضوع را به اداره کل ورزش و جوانان اعلام کرد؛ اما نه از سوی اداره کل و نه هیئت فوتبال اقدامی برای تعیین مالکیت جدید نشد و محمد پورمحسن مدیرعامل باشگاه با تلاش شخصی و با همکاری مجموعه مدیریتی باشگاه، فصل ۹۵-۹۴ تیم را آماده و راهی مسابقات کرد و در طول فصل هم به جز کمکهایی که شورای شهر رشت (۲۲۵ میلیون تومان کمک نقدی که ۱۰۰ میلیون تومان آن پاداش صعود بود و مابقی به صورت غیرنقدی شامل تامین اسکان بازیکنان در بازیهای خانگی و اتوبوس در برخی از بازیهای خارج از خانه) و کمک ۷۸.۵ میلیون تومانی استانداری در چند روز پایانی لیگ و مساعدت اداری برخی از دستگاهها این تیم به لیگ دسته اول صعود کرد و در طول فصل هم کسی از مدیریت باشگاه توضیح نخواست که با کدام بودجه و با چه پشتوانه مالی، قدم به بازیهای سخت لیگ گذاشته و متولی حقوقی این تیم چه کسی است؟ اصل داستان را در یک جمله میتوان عنوان کرد: «تجاهل به ندیدن و بیاعتمادی به آینده سپیدرود عامل همه بیتوجهیها بوده است.»
پایان غم انگیز صعود به لیگ یک
پس از صعود سپیدرود به لیگ یک و برای آمادهسازی تیم برای حضور در مسابقات سخت آتی و پیشگیری از وقوع اتفاقات ناگوار برای سپیدرود، پورمحسن مدیرعامل وقت باشگاه به طور مکرر به مدیر کل وقت ورزش مراجعه و درخواست کرد تا وضعیت مالکیتی سپیدرود مشخص شود تا با توجه به شرایط جدید، باشگاه بتواند با بازیکنان و کادر فنی و سایرین، تسویه مالی انجام دهد و با انتخاب سرمربی و جذب بازیکنان جدید، در بازیهای لیگ ۱ حضور یابد؛ اما مجموع مذاکرات و نشستها و پیگیریها و رایزنیها با مدیرکل ورزش نتیجه نداد و ایشان با برگ سپیدرود آن قدر بازی کرد تا با گذشت بیش از ۷۰ روز که دیگر هیچ کسی متقاضی سپیدرود نبود امتیاز باشگاه را طی پروانه شماره ۵۰۹۷/۱۷/۲۲۰ مورخ ۹۵/۰۴/۱۹ و با اعتبار سه ساله به ناچار به پورمحسن مدیرعامل وقت سپیدرود واگذار کرد.
مهندسی حقوقی و بازی با برگ سپیدرود
باشگاه خصوصی سپیدرود رشت که به اعتبار پروانه صادره از سوی اداره کل ورزش با مالکیت جدید در لیگ ۱ فعالیت میکرد به علت مشکلات مالی در زمانهای که حتی باشگاههای مرتبط با شرکتهای وابسته به دولت با مشکلات مالی مواجه بودند در پرداخت حقوق و دستمزد بازیکنان و کادر فنی با مشکل مواجه شد و در هفته هفتم مسابقات، بازیکنان تیم با هدایت موثر یکی از اعضای هیئت فوتبال اعتصاب کردند. (تصمیم به اعتصاب در عروسی یکی از بازیکنان خاص گرفته شد.)
به بازیکنان گفته شد اعتصاب بکنید و ما حمایت میکنیم و تیم را از پورمحسن میگیریم که این سناریو با عدم حضور بازیکنان در مسابقه جام حذفی اجرایی شد. در چنین شرایطی که مدیرکل وقت ورزش باید به کمک مالک باشگاه خصوصی سپیدرود میآمد و از امنیت و سرمایهگذاریاش دفاع میکرد بر خلاف قانون و با نادیده گرفتن حقوق مالکانه و شرعی مالک و به دلایل واهی و با هدف بازی با برگ سپیدرود در سطح شهر با جریانهای سیاسی و در یک سناریوی از قبل تعیین شده، پورمحسن را خلع ید و تیم را به هیئت فوتبال واگذار کرد و جالب این که الماسخاله در مصاحبهای با ایسنا اعلام کرد که هیئت فوتبال مالک سپیدرود است. سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم در قبال این اظهارات غیر قانونی، واکنشی نشان ندادند و سکوت تایید آمیز کردند. (طبق قانون هیاتهای فوتبال مجاز به تیمداری نیستند.)
الماسخاله در گفتوگو با ایسنا در واکنش به سازمان لیگ عنوان کرد: «مالک این باشگاه مشخص است و هیات فوتبال استان گیلان مالک این باشگاه است. مالک که شاخ و دم ندارد! ما سال بعد تمام هزینههای این باشگاه را پرداخت میکنیم. همچنین میرشهاب مومنی مدیرعامل این باشگاه است.»
پورمحسن به خاطر مصلحت تیم، امنیت اجتماعی و آرامش هواداران و پیشگیری از هر نوع سو استفاده از ایجاد تنش پرهیز نمود اما علیه مدیرکل ورزش به دادگاه شکایت کرد که این شکایت در حال رسیدگی است اما متاسفانه نه وزارت ورزش، نه استانداری و نه سازمان بازرسی و نه فدراسیون فوتبال بر این همه مداخله و تخلف مدیر کل ورزش و هیئت فوتبال اعتراضی نکردند که هیئت فوتبال از منظر قانونی نمیتواند تیمداری کند. اتفاقی که در گیلان افتاد در هیچ جای ایران سابقه نداشت.
از هفته هشتم لیگ یک که سپیدرود در اختیار هیئت فوتبال قرار گرفت به جز پاداشی که از سوی برخی از افراد مانند حسین هدایتی عابربانک نامدار فوتبال، مالک هتل کادوس و قرارداد اسپانسری که توسط مالک با شهرداری منعقد شده بود و کمکهای شورا و شهرداری هیچ اتفاقی دیگری در تیم نیفتاد. پس از صعود سپیدرود هم به لیگ برتر و کمکهای دکتر نوبخت به تیم هیچ تغییری در وضعیت سپیدرود ایجاد نشد. سوال اساسی هواداران این بود که لذتجوییهای مدیر کل وقت ورزش از ایجاد تزلزل و نیز تذبذب در مشرب مدیریتی و بیسامانی در ورزش تا کی و کجا تداوم مییابد؟ آیا این نوع حمایت از مالکیت و حمایت از سرمایهگذاری بخش خصوصی میتواند به توسعه ورزش گیلان منتهی شود؟ آیا هیچ صاحب سرمایهای در چنین فضایی حاضر است در ورزش گیلان سرمایهگذاری کند؟
خریدارانی که فراری داده شدند
در حالی که به طور پیوسته از سوی گردانندگان سپیدرود در بین هواداران، بازیکنان و رسانهها و شبکههای اجتماعی تکرار میشد که مالک قبلی تیم، خریداران و مشتریان را فراری میدهد تا مجددا سپیدرود را تصاحب کنند اما از میانه بازیهای لیگ ۱ تا پس از صعود سپیدرود به لیگ برتر اشخاص و شرکتهای متعددی برای خرید سپیدرود پیش قدم شدند اما مدیرکل ورزش و هیئت فوتبال هر بار به بهانهای سرمایهگذاران را فراری دادند تا اعتبار و سرمایه اجتماعی سپیدرود برای آنان حفظ شود.
برای نمونه هلدینگ دلیران پارس که یکی از هلدینگهای بزرگ اقتصادی که در حوزه بیمه، بانک و بورس فعال بود، به صورت رسمی پیشنهاد خرید باشگاه سپیدرود را به مدیرکل سازمان ورزش و جوانان گیلان ارایه نمود. اکبر یوسفی ملیپوش سابق فوتبال به همراه شرکایش، شرکت پیشکسوتان پرسپولیس و انجمن دیابت ایران هم درخواست رسمی برای خرید سپیدرود را دادند که هیچ گاه به دلیل عدم تمایل واگذاری از سوی آقایان به نتیجهای نرسید.
مدیرکل وقت ورزش و هیئت فوتبال بر این باور بودند که با کمک ۲ میلیارد تومانی دکتر نوبخت و جذب اسپانسر و تبلیغات و سامانه هواداری و اعانات مردمی میتوانند بدون مالک سپیدرود را اداره و مزیت اجتماعی آن را برای خود ذخیره و حفظ نمایند اما هزینههای سنگین بازیهای لیگ برتر و تمام شدن وجوه تزریقی دولت و ناتوانی در جذب اسپانسر، آقایان را متقاعد کرد که توان ادامه وضع موجود را ندارند و در مقابل هواداران تیم قرار میگیرند؛ بنا بر این، با عقبنشینی از شرایط واگذاری، آن طور که ادعا شد امتیاز باشگاه را به بیات رییس هیئت شطرنج که البته در دایره خودیهای قرار داشت، واگذار کردند.
تداوم مهندسی حقوقی در واگذاری امتیاز
از یک طرف گفته میشد بیات صرفا یک متقاضی خرید سپیدرود است و تا به تعهداتش عمل نکند امتیاز واگذار نمیشود و از سوی دیگر بیات هر روز با مصاحبه و موضعگیریهای فراوان و متناقض در رسانههای مکتوب و مجازی و شبکههای اجتماعی، باعث به هم ریختگی سازمان تیمی سپیدرود و انشقاق بین بازیکنان و کادر فنی و هواداران گردید.
در نهایت و پس از حدود یک ماه از مانور بیات به عنوان مالک باشگاه و پس از کش و قوسهای فراوان، امتیاز باشگاه از بیات به تنزاده واگذارشد و پروانه باشگاه سپیدرود به تاریخ ۷ دی ۹۶ به نام وی صادر شد. داور قرارداد واگذاری باشگاه بین مومنی و تنزاده هم اداره کل ورزش شد. پس از ۴ ماه مومنی و هیئت فوتبال مدعی میشوند که تنزاده به مفاد قرارداد عمل نکرده و مصاحبه و دعوا و جلسه و تجمع و تهدید و فشار هم نتیجه نمیدهد و کار به دعوا میکشد. به طور خلاصه پرونده اختلاف سپیدرود به این شرح است:
دعوایی بین مالک سابق (نایب رییس هیئت فوتبال) و جدید (تنزاده) پیش میآید. داور به نفع مالک قبلی رای میدهد و از طریق دادگاه به مالک جدید ابلاغ میکند. تنزاده به رای داوری اعتراض میکند. دادگاه اعتراض وی را میپذیرد و رای به توقف و منع اجرای رای داوری میدهد و رای دادگاه به اداره کل ورزش ابلاغ میشود. بنا بر این، باید به قاعده قانونی وضعیت به روال سابق ادامه مییافت و تنزاده به عنوان مالک قانونی سپیدرود به فعالیتش ادامه میداد ولی اداره کل ورزش و هیئت فوتبال از حکم دادگاه تبعیت نکردند و امتیاز باشگاه با عجله به فرد دیگری داده شد و یکروزه پروانه باشگاه سپیدرود نوین گیلان به نام محمد نوین مالک جدید صادر گردید و طی نامهای به هیئت فوتبال دستور داده شد سپیدرود نوین گیلان به عنوان نماینده گیلان در لیگ برتر معرفی گردد.
دادگاه بدوی تشکیل گردید و حکم بدوی به نفع شهاب مومنی صادر گردید اما بدون این که رای دادگاه تجدید نظر صادر شود، همان مسیر قبلی و خلع ید تنزاده ادامه یافت و قرارداد بازیکنان و کادر فنی سپیدرود گیلان در سربرگهای رسمی و مهر باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود رشت و به نام باشگاه سپیدرود رشت در فدراسیون ثبت گردید در حالی که تنزاده استفاده از سربرگ، مهر و عنوان باشگاه سپیدرود رشت توسط مالک باشگاه جدیدالتاسیس سپیدرود گیلان و تایید و ثبت این قراردادها توسط هیئت فوتبال رشت را جعلی و علیه این اقدام شکایت کرد.
به هر صورت باشگاه سپیدرود گیلان فعلا جایگزین سپیدرود رشت در لیگ برتر شده است اما شکایتهای حقوقی و کیفری در دادگستری رشت و فدراسیون فوتبال و کمیته اخلاق ادامه دارد و به نظر هم نمیرسد که تنزاده از حقوقش دست بکشد و هیئت فوتبال و اداره ورزش را به حال خود واگذارد.
رئیس هیئت فوتبال استان گیلان گفت: «برخی اتهاماتی به من زدند، ولی نمیدانم دقیقا چه اتهاماتی و من در اتفاقات سپیدرود کارهای نبودم [ … ] نوین هم مثل تنزاده است. مشکل ما در فوتبال هزینه بالا و در آمد ناچیز است. هر فردی بیاید میخواهد با لابیهایش پروژه بگیرد و خرج تیم کند. به من ثابت شده که هیچ سرمایهداری پول خود را خرج فوتبال نمیکند. اینها نمیآیند در جایی که سودی ندارد پول بریزند. اصلا ساختار و نظام جامع باشگاهداری نداریم. میدانم سال بعد هم ما همین مشکل را خواهیم داشت. چون از فوتبال پولی در نمیآید. البته ما به نوین امیدواریم. اگر امیدی به او نبود که با او قرارداد نمیبستیم ضمن این که قرارداد نوین را وکلا بستند و ضمانت اجرایی قوی دارد و نسبت به قرارداد قبلی بهتر است.» (میزان ۳۰ تیر ۹۷)
البته الماسخاله هیچ اشاره به به دریافت ۵ درصد رقم حق انتقال از خریداران در همان ابتدای معامله نکرد. ۱۶۵ میلیون تومانی که از تنزاده نقدی دریافت کرد و چیزی حدود دو برابر این رقم را هم از نوین گرفت و سیصد چهارصد میلیون تومانی هم از محل مطالبات سپیدرود از سازمان لیگ به حساب خود ریخت. اما موضع گیری اخیر رییس هیئت فوتبال گیلان حقیقت ناگفته و پنهانی دیگری هم دارد و آن این که باز هم برای تغییر مالک باشگاه سپیدرود از مهندسی حقوقی استفاده شده است و آن خلع ید تنزاده به هر روش ممکن و آوردن مالک جدیدی که عین تنزاده است.
پس میشود نتیجه گرفت که پولدار بودن مالک سپیدرود نباید مهم باشد بلکه تا زمانی که مالک در محدوده اراده هیئت فوتبال حرکت کند حمایتها ادامه خواهد داشت اما هر نوع رفتار مستقل باعث سقوط خواهد شد. پورمحسن، بیات و تنزاده به روشهای مشترک حذف شدند و طبیعتا نوین نیز فرجام بهتر از مالکان قبلی نخواهد داشت و با برگشت یک چک و مصاحبه یک بازیکن و اعتراض چند لیدر هماهنگ باید عطای مالکیت سپیدرود را به لقایش ببخشد. پیشبینی آینده خیلی کار سختی نیست و از مصاحبه رییس هیئت فوتبال هم میشود نتیجه را حدس زد.
سپیدرود یکی از نمادهای هویتی رشت است و چهارمین باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران؛ اما در شرایطی که باید توان تیمی سپیدرود تقویت و از مالک قانونی باشگاه حمایت میشد بیش از دو ماه سپیدرود را درگیر منازعات بیحاصل و حواشی خطرناکی کردند. امیدواریم که در فصل جاری به سپیدرود آسیبی نرسد و تجربه تلخ باشگاه داماش گیلان این بار برای سپیدرود تکرار نشود اما باید هشدار داد مسئولیت هر نوع تغییر در مالکیت و جایگاه سپیدرود و اعتراض هواداران به وضعیت سپیدرود به عهده اداره کل ورزش و هیئت فوتبال و عده شناخته شدهای است که با چشمان بسته از این سیاستهای تخریبی حمایت میکنند و باید پاسخگوی خیل عظیم هواداران دل پاک و بیادعای سپیدرود باشند.
این روزها را کسی از یاد نخواهد برد و بخشیده نخواهند شد آنانی که سپیدرود، این سرمایه ناب اجتماعی مردم رشت را در خدمت اهداف سیاسی و اقتصادی و شکست خوردهها و چسبیدههای به فوتبال قرار دادند.