وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – بازیکنان ارتش سرخ پیش از مسابقه سپیدرود با هف سمنان در هتل پردیس جمع شدند.
در این اردو مهندس مهدوى فرماندار رشت، مهندس مجد معاونت برنامه ریزى فرماندارى رشت، مهندس ویشگاهى معاونت سیاسى امنیتى فرماندارى رشت، استاد رهنما مدیرکل سازمان ورزش و جوانان گیلان، فرامرز الماسخاله رییس هیات فوتبال گیلان و استاد احمد صومى عضو هیات مدیره و از بنیانگذاران باشگاه، ادیب قدس از پیشکسوتان باشگاه سپیدرود با بازیکنان و اعضاى کادر فنى دیدار کردند.
... فوتبال همین است و زندگی... باید آرام بود و صبور و تلاش کرد و اگر نشد، مهم نیست؛ دوباره شروع کرد و جلو رفت و امید داشت و مطمئن بود و... و آنوقت گاهی درست در زمانیکه هرگز فکر نمیکنی، در زیباترین لحظه تاریخ؛ گاهی درست در جایی که هرگز فکر نمیکنی، در فوتبال؛ آنچه که لازم است، رخ میدهد. و تو تاریخساز خواهی شد. سپیدرود عزیزم
سپیدرود قهرمان ای رود همیشه خروشان هنگامیکه به پیروزی میرسی، دلم برای زخمهایی که خوردی، میسوزد. خیلی ها آن زخم ها را دیده اند؛ امّا زخمهایی هست که هرگز دیده نمیشود و تا ابد در گوشه ذهن و دل انسان جا خوش میکند. شاید همان زخمها است که با پیروزی ات سر باز می کندو بغض ها را می ترکاند. امّا موضوع این است که اشکهای شوق ما فقط اشکهای شوق پیروزی تو نیست . دردها و زخمهایی است که گفتنی نیست...و نا خودآگاه فوران می کند . بعضی تیم هاهستند که فقط تیم نیستند. بلکه هویت و موجودیت یک شهر و استان را با خود به دوش میکشند و صرفابه خود تعلّق ندارند . وقتی در زمین گام برمیدارند، یک شهر گام برمیدارد. و وقتی نگاه میکنند، یک شهر نگاه میکند. و وقتی اشک میریزد، یک شهر... و وقتی زخم میخورد ...و سپیدرود همان تیم است و عشق و غرور من! سپیدرود قهرمان! مقتدر باش از ناسپاسی ها و بی توجهی ها نرنج و مصمم و با اراده مسیر سخت آینده را ادامه بده و تو پیروز خواهی شد ...
عشق است سپیدرود.باید ببریم
تا ساعاتی دیگر بازی شروع می شود همه با هم یکبار سپیدرود ایران ایران سپیدرودی به امید پیروزی
مرا به پیروزی تو امید است ارتش سزخ
این آقای ادیب قدس را می شناسم بچه محل ماست خیلی وقت بود ندیده بودمش چهره اش بکلی عوض شده یادش بخیر عجب هافبکی بود تکنیکی و خوش فکر بعدش هم رفت ترکیه و دیگر او را ندیدم تا حالا. ایشان برای چه به اینجا آمده آیا برای کمک به سپیدرود برنامه ای دارد؟
سپیدرود عشق بی پایان...