وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

روز نوشت – در رشت، سپیدرود را دیدیم

استاد اردشیرخان لارودی

وب سایت فرهنگی ورزشی سپیدروددر سپیدرود، حرکت را دیدیم! در سپیدرود، پیشرفت را دیدیم! در سپیدرود، بهتر بازى کردن را دیدیم! در پرسپولیس هم، دیدن‌هاى بسیارى را تماشا کردیم!

شروع شد! بازى‌هاى دوست داشتنى لیگ برتر و مسابقه‌هاى دیدنى جام حذفى را مى‌گوییم! نبرد اغلب جانانه مربیان موجه و امیدآفرین خودمان را مى‌گوییم که هم سختگیرند و هم مهربانى دارند! هم فوتبال را مى‌شناسند و هم فوتبالیست‌ها را با تمام خود ویژگی‌شان به جا مى‌آورند!

یکى مثل برانکو که در خدمت به فوتبال ایران، هرچه دارد رو مى‌کند! یکى مثل على کریمى که مى‌بازد ولى بازنده نمى‌شود! ولى با او، مثل بازنده‌ها معامله نمى‌کنند!

مردم، آگاهند! مردم، بلدند! مردم، دوغ را از دوشاب به خوبى تمیز مى‌دهند! مردم سره را از ناسره، به درستى جدا مى‌کنند! مردم از زحمات کارلوس کى‌روش هم خوب تمجید مى‌کنند! حساب کارش را، با حساب اخلاقش یکى نمى‌دانند! از بدسگالى‌هایش مى‌گویند و از امیدآفرینى‌هایش هم! از اینکه ما مى‌توانیم که باید تا ابد شعار فوتبال ما باشد و از اینکه اگر یک قدم لنگ بزنیم، دیگر نمى‌توانیم!

مثل بازى با ژاپن که در عین سزاوارى، نتوانستیم! فعل نخواستن و نتوانستن را، کامل به اجرا درآوردیم! دیگر هرگز، چنین و چنان، مبادا!

در سپیدرود، کریمى را دیدیم

در سپیدرود، حرکت را دیدیم! در سپیدرود، پیشرفت را دیدیم! در سپیدرود، بهتر بازى کردن را دیدیم! در پرسپولیس هم، دیدن‌هاى بسیارى را تماشا کردیم!

در سپیدرود، على کریمى را دیدیم! مؤثر و کاربلد! مؤثر و موفق! اما با کوله‌بارى از کارهاى ناکرده که باید تبدیل شوند به کارهاى انجام شده! سپیدرود، حالا یک تیم است! تیمى که هم انگیزه جبران دارد و هم توان و قدرت بیرون آمدن از دایره باخت‌هاى ناسزاوار را. على کریمى، نشان مى‌دهد که یک متکى به افتخارات دوران بازیگرى اش نیست! على کریمى، یک مربى اهل نوآورى، اهل جنگ و مبارزه و اهل ریسک و خطرپذیرى هم هست! اهل کم نیاوردن برابر پرسپولیس! و، اما پرسپولیس!

همان تیم همیشگى! همان تیم متکى به بازى‌هاى گروهى و حرکات تیمى! تیمى که سخت مى‌جنگد و براى پیروز شدن همه کارى مى‌کند! حتى اشتباهات سنگین! حتى اعتراضات بى‌دلیل! حتى از آن کارهاى نامربوط که به باخت ایران در برابر ژاپن منجر شد!

برانکو، ایرانى‌ترین مربى لیگ است! شجاع، مظهر اراده حداکثرى براى بردن! و سیدجلال، مظهر عقل. مثل نوراللهى، مثل سروش و مثل بودیمیر! یک کروات بازى‌بلد، در پست بسیار پیچیده نوک حمله!

دنیا و ما

اگر ژاپن را مى‌بردیم، اگر ما ٣ گل به ژاپن مى‌زدیم، چه اتفاقى مى‌افتاد! مردم علیه مشکلات و فشارها، مقاوم‌تر نمى‌شوند! دنیا ما را دوست‌داشتنى‌تر نگاه نمى‌کرد! در مبارزات سیاسى با همه بدخواهان ایران و ایرانى، آیا حرف‌مان، «دَر رو» ى بیشترى نمى‌داشت! دنیا، روى قهرمان جام ملت‌هاى آسیا، حساب دیگرى باز نمى‌کرد!

اگر مى‌بردیم، گفتن‌هاى بیشترى مى‌داشتیم و اگر برنده مى‌شدیم، گفته‌هایمان را بهتر مى‌خریدند! تو دل بروتر مى‌شدیم! قشنگ‌تر مى‌شدیم! واجب‌الاحترام‌تر مى‌شدیم! مثل کارى که قطر با تیم ملى اش کرد و صاحب جایگاهى دیگر شد!

برویم از این پس، تا ببریم! بکوشیم تا منبعد، قهرمان شویم! بجنگیم تا بر سکوى اول، سزاوارى‌هاى خود را فریاد کنیم! اینکه ما اینیم! اینکه مجال بدهید تا همانى باشیم که باید باشیم! اینکه ایران، حقوق جهانى اش را واگذار نمى‌کند! اینکه ایران، صد‌ها هنر عالى دارد!

قوتبال را دریابیم! تیم ملى را دریابیم! خودویژگى‌هاى ایرانى را زیر ذره بین قرار دهیم! دولتیان، باید به خود آیند! مردم تیم ملى را، قوى و قوی‌تر و بلکه قوی‌ترین مى‌خواهند!

مربى‌ها در حال وارد شدن

در روزى که مس کرمان باخت و بادران شکست خورد و گل‌گهر ۲ امتیاز مهم از دست داد و پاکدشت، حرفى براى گفتن نداشت؛ لیگ یک حوادث دیگرى هم از سر گذراند! جا به جایى مربیان هم مفید به فایده نشد!

فرهاد کاظمى همچنان روى نوار ناکامى و ٩٠ ارومیه، در خلق شگفتى! کرجى‌ها در کرج، یک گل دیرهنگام به مس کرمان زدند و امیدهاى خود را برافروختند! و ملوان، یک امتیاز سرنوشت‌ساز را مال خود کرد! تساوى صفر- صفر در خرمشهر! امتیازى براى بقا!

از لیگ یک چه مى‌خواهیم؟ این لیگ یک، الان، براى فوتبال ما، براى فوتبال ایران، چه دارد؟ آیا مى‌تواند مکمل فوتبال لیگ برتر باشد؟ آیا قادر است سازنده بچه‌هاى جوهردارى براى تیم‌هاى حاضر در لیگ برتر باشد؟

لیگ یک را جوهر دیگرى باید دید! جدى‌تر، مهم‌تر، مستعدتر و سزاوارترش باید دانست! از فرو افتادن تیم ملوان به دسته یک، باید بد حال شد! باید غصه خورد! باید به خود آمد!

تختى‌کُشون

از ساختن فیلم غلامرضا تختى، چه قصدى دارند؟ با ساختن این فیلم از تختى و او را این همه دور و غریبه با خودش نشان دادن، دنبال چه بودند؟

اسطوره‌شکنى؟ چرا؟ به چه دلیل؟ به سود کى؟ با سفارش چه کسانى؟

بعد از تختى، نوبت که مى‌رسد؟ لابد پوریاى ولى؟

چرا؟ چرا؟ و چرا؟

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 − چهار =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.