وبسایت باشگاه سپیدرود رشت
نظر محمدی: از کی روش درس های زیادی آموختم
وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – علی نظر محمدی سرمربی موفق ارتش سرخ در گفتگو با روزنامه خبرورزشی نکات جالبی را مطرح کرده که در زیر مشاهده می نمایید:
تیم سپیدرود رشت در پایان هفته سیزدهم رقابت های فوتبال قهرمانی دسته اول باشگاه های کشور دوباره به صدر جدول برگشت. به همین بهانه گفتگویی با علی نظر محمدی سرمربی این تیم انجام دادیم که بخشی از آن را می خوانید:
*با آنکه زمان کمی برای بستن تیم داشتم ولی با همکاری، همدلی و غیرت بازیکنان و کادر فنی تیم خوبی را آماده مسابقات لیگ دسته اول نمودیم.
*من از روز اولی که کارم را به عنوان مربی شروع کردم فقط به یک چیزی می اندیشیدم و آن موفقعییت فوتبال شهر و استانم بود. همیشه گفته ام که دروازبان ها می توانند سرمربی خوبی باشند اگر تلاش پشتکار داشته و برای بدست آوردن موفقیت ها سخت کار کنند.
* ناصر خان حجازی یک اسطوره بی بدیل بود ایشان در کوچینگ هم یکی از سرمربیان طراز اول کشور بودند که به حقشان نرسیدند.
* در اول فصل واقعا مشکلات فراوانی داشتیم که اگر نبود همت بازیکنان و دلگرمی طرفداران عاشق سپیدرود مطمئنا موفق نمی شدیم.
* بازیکنان از فصل پیش هم هنوز مطالبات خود را دریافت نکرده اند و من واقعا شرمنده اشان هستم.
* در مورد ترکیب تیم با همکارانم مشورت می کنم و طبق آنالیز تیم های حریف و آمادگی بازیکنان ترکیب اصلی را مشخص می کنم.
* برای من شرایط حال هر بازیکنان از لحاظ بدنی و روحی روانی ملاک است خوشبختانه من به جای یازده بازیکن ۱۷ تا ۲۰ بازیکن آماده دارم.
* الان برای صحبت کردن درباره صعود زمان خوبی نمی باشد ما تا پایان لیگ بازی های سخت و دشواری را پیش رو داریم ولی مطمن باشید بازیکنان با تمام وجود فقط برای موفقعیت می جنگند.
* صعود دو تیم گیلانی از لیگ یک بسیار ایده آل است و آرزوی من تحقق چنین رویای می باشد.
*از تمرینات کی روش و نحوه برخورد ایشان با بازیکنان و مربیان درس های زیادی آموختم.
* برای صعود عوامل زیادی باید دست به دست هم دهند که معتقدم سپیدرود بیشتر این آیتم ها را دارد. فقط مشکلات مالی ما را اذیت می کند.
دکتر رهنما مدیر کل ورزش و جوانان گیلان، دکتر ثابت قدم شهردار رشت، اعضای محترم شورای شهر و هیات فوتبال با همکاریشان مایع دلگرمی من، کادر فنی، بازیکنان و طرفداران هستند.
وجود مهندس بهارمست برای سپیدرود یک نعمت است وی فرد دلسوز مدیر و مدبر می باشد. متاسفانه بعضی ها در انتقال سهام سپیدرود به اسپانسر جدید در حال کارشکنی هستند که اگر این روند ادامه پیدا کند نام شان را به مردم و طرفداران سپیدرود خواهم گفت.
درود
امیدوارم در ادامه راه موفق و سربلند باشید.
آقای نظر محمدی فقط سپیدرود . مگه یک بار انزلیچی ها اسمی از سپیدرود میارن که شما سنگ ملوان رو به سینه میزنید!!!
بسم ا… اشکان غایبی فوت کرده بود ک . دوباره زنده شد . واااااااااااااای
گرفتاری ما رشتیها همینه دیگه سپیدرودی عزیز!!
من خودم تمام طایفه مادریم انزلیچی هستن و اونجا زندگی میکنن و ملوانی هستن و کلی فامیل توی انزلی دارم ولی خودم متولد و بزرگ شده رشتم و بخاطر سوابق دشمنی انزلیچیها با رشتیها (بخصوص در فوتبال) همیشه از ملوان تنفر داشتم و دارم. اونا هرگز اسمی از سپیدرود و رشتیها نمیارن. مصاحبه زارع و پزمان نوری توی رسانه ملی مگه قابل فراموش شدنه؟! اونا با اینکه خودشون انسانهای حقیری هستن ولی رشتیها رو به حساب نمیارن و یکی از چیزهایی رو که همیشه تو سر رشتیها میزنن همینه که میگن ملوان در بین رشتیها هم هوادار داره ولی هیچ انزلیچی وجود نداره که هوادار یه تیم رشتی باشه!! اونا بجز خودشون هیچکس رو قبول ندارن و من نمیفهمم چرا ما باید به اونها توجه کنیم، براشون ارزش قائل بشیم و صعود و موفقیتشون ما رو خوشحال کنه؟!! اونا هم یه تیم و یه رقیب هستن مثا ۱۶ رقیب دیگر ما در لیگ امسال و شاید هم منفورترین رقبا!! وقتی اونا خودشونو علنا از ما نمیدونن و هیچ ارتباط و نزدیکی با ما رو بیاد نمیارن چرا ما به بهانه روشنفکری و از این قبیل حرفها هی ارنا رو به خودمون نزدیک میدونیم و میگیم ۴۰ کیلومتر فاصله نباید اینهمه تضاد ایجاد کنه؟!! چرا فقط یه نفر توی اونا پیدا نمیشه که این حرف رو اونقدر تکرار کنه تا ذهنیت خود بزرگ بین انزلیچیها رو تغییر بده؟! بهمن صالح نیا بارها بازیهای سپیدرود رو اومده و توی رختکن سپیدرود هم رفته و قبول دارم آدم بزرگیه و علیرغم سالها رقابت، رفاقت هم سرش میشه ولی بنظرم امثال صالح نیا و غفور جهانی و از این دست افراد باید اونقدر اینگونه مصاحبه ها رو تکرار کنن و حتی در مقابل دشمنیهای انزلیچیها، اقدامات تحریمی و . . . انجام بدن تا این جماعت یه مقدار فکرشونو تغییر بدن. مگرنه بین رشتیها، چه بازیکنان و چه پیشکسوتان و چه هواداران این بحث نزدیکی دو شهر خیلی بیشتر زمینه داره. از طرف ما به اندازه کافی این مباحث گفته شده و الان دیگه باید صبر کنیم از اونطرف بیان جلو و در غیر اینصورت ما هم نباید اونا رو به چرتکه بیاریم.
گفته فوتبال گیلان نگفته فوتبال سیستان و بلوچستان. در ضمن کوری ها جای خودش ولی ما گیلانیها دیگه شورشو در آوردیم فقط داریم به ناموس همدیگه توهین میکنیم گیلان زمانی ایالات یکم در ایران بود و اون زمانی بودش که گیلانیان با هم متحد بودند لازم به ذکره که خودم اصالتا رشتی هستم
نظرمحمدی شخصیه که حق شناسه و احترام دیگرانو نگه میداره
صحبت های شما منو یاد یه نفر میاره بگم بگم خوب بگو د ابوی
احسنت به مربی باشعورمون علی نظر محمدی . ارزوی ما صعود سپیدرود و ملوان است.
فقط کافیه احساساتت رو بیشتر کنترل کنی تا بزودی تبدیل به یکی از با کیفیت ترین مربی های ایران شی..
ابوی جان .نظرمحمدی در ملوان بزرگ شده و خودشو مدیون ملوان میدونه . فوتبال که همیشه برد و باخت نیس ابوی جان معرفتم هست که چیلاورت داره . چرا هرکی نام ملوان را میبره سریعا فازتون میپره مگر شما کی هستین که برای دیگران تعیین و تکلیف میکنین این بی معرفتی رو کنار بزارین ملوان و سپیدورد دو بال فوتبال گیلانن و قبول بکنین افتخاراتمون از شما بیشتره این رو میشه منکر شد؟ نظرمحمدی در ملوان بزرگ شد و معروف شد و یه کسایی در ملوان کمکش کردن مگه میشه اینها رو فراموش بکنه . شما چرا دارین کاری میکنین این جوان بیاد علیه هرکسی حرف منفی بزنه شما چه لذتی میبرین . ملوان تیم اول گیلان بوده و با صعود امسال به جایگاه سابقش برمیگرده
اقا مهدی هر کی هر کاری میکنه شخصیت خودشو نشون میده
بانظر شما مخالفم
زیرا خیلی از انزلی چیها هستند که مثل نظرمحمدی فکر استانی تو ذهنشونه نمونش همین مایلی کهن وبقول خودت صالح نیا و …
این تعدا نفرات که در ورزشگاه بهم فوش میدن چه انزلی چی وچه رشتی محدود هستند نباید همه رو اینطور فرض کنید
بنده چندین فامیل ودوست انزلچی دارم که رفت وآمد هم داریم وهرکدوم تعصب بسیار زیاد وکری تیم مونو داریم ولی همه مون دوست داریم اول موفقیت تیمون رو ببینیم وبعد تیم بعدی استانمون رو ببینیم
همین نظرمحمدی سالها ملوان بود یا نوری تو پگاه بود الان تامینی و نزهتی ت. سپیدرود و چند بازیکن رشتی تو ملوان که سربازند
اینها برای بعضی ها که حرفه ای نیستند مهمه ولی اکثریت بازیکنها وقتی پول بهتر بگیرن باشگاه عوض میکنند الان دیگه باید حرفه ای عمل کرد هر که تعصب کورکورانه داشته باشه
میشه مازیار زارع هم میدونند چقدر سنگ کلوان رو به سینه میزد برابر پرسپولیس پنالتی خراب کرد و.. الان همین انزلچی ها بیرونش کردند وبراحتی هم اخلاقشو درایران باخت وهم به هدفش نرسید
اره عزیزم هر اخلاق مداری محور صحبت هاش باشه آینده بهتری داره
مالکو میکس رهبر فقید سیاهان آمریکا جمله ای دارد که میگوید: کوسه ها یاد گرفته بودند برای آنکه چاق شوند کشتی های حمل برده را دنبال کند!
سلام آقای رادنی . بخوبی میدانم شما در وضعیتی تنش‌زا زندگی می‌کنید که تحمل آن از هر آنچه که روزانه با آن مواجه‌اید، برایتان دشوارتر است. منظور من، تنشی است میان آگاهی شما از نزدیک‌شدنِ … به فاجعه و حس وظیفه‌شناسی‌تان، که شما را به جلوگیری از این فاجعه فرا می خواند. شما می‌دانید که … در این جنگ شکست خورده اند ، اما به خود اجازه نمی‌دهید طوری رفتار کنید که انگار این را می‌دانید. شما می‌دانید که مقاومت آنان بیش از این، بی‌فایده است، اما صبورانه کنار آمده اید . بین احساسی که آنان را به شورش علیه واقعیت فرا می‌خواند، و احساسی که شما را به ادامه خدمت‌کردن به آنها ترغیب می کند ، در نوسان هستید. امروز می‌خواهم با شما بگویم که تو همسفر عشقی و عاشقان ناامید نمی شوند
به عنوان یک رشتی دوست دارم ملوان بهمراه سپیدرود لیگ برتری بشن
رادنی عزیز دوستت داریم بی خیال موج ها و موج سواران .
یک گروه در میان ما وجود دارد که حقیقتاً نمی‌داند فاجعه‌ای در کار است. با یک نگاه چرخاندن، می‌بینیم که این گروه چندان بشاش و زنده نیست. تفکر آنان برای درکِ اوضاع به اندازه‌ی کافی گیرا نیست. محدوده‌ی دید آنها، بیش از حد تنگ است که ببینند چه‌چیزی نزدیک‌ترین، چه چیزی دورترین و چه چیزی سرشار از فاجعه است. و بدین صورت، آنها باور دارند آن چه را که فلانی و فلانی ها می‌گویند. آنها، مطمئناً، یک ناخوشایندی را احساس میکنند اما این احساس، آگاهانه نیست. آنها مسلماً به تبلیغات موجود تردید دارند، ولی تردیدها به اندازه‌ی کافی قوی نیستند تا طلسم را بشکنند و به این صورت، آنها روز‌به‌روز در غفلتی آسوده‌خاطر زیست میکنند، مایل‌اند آنچه را به آنها گفته می‌شود باور و آنچه را به آنها فرمان داده می‌شود اجرا کنند. آنان هنوز بیدار نشده‌اند. هنگامی‌که زمان بیداری فرا رسد، وحشت خواهند کرد بسیار بدتر از آنانی که از مدت‌ها قبل، باطناً و ظاهراً، خود را برای شکست آماده کرده‌اند؛ بسیار بدتر از آن‌هایی که بیدار شده‌اند اما هنوز نمی‌خواهند آگاهیِ خود را بپذیرند و به جای آن، تلاش دارند از فاجعه‌ی پیشِ رو، با ذهن‌هایشان، ممانعت کنند. آنها کاملاً آماده نیستند. ولی آن‌هایی که امروز به خوابیدن ادامه می‌دهند و آن‌هایی که نمی‌توانند ببینند، بیداری دردناکی را تجربه خواهند کرد.
نمی فهمم چه ضرورت داشت که یه دعوای رسانه ای ایجاد بشه ؟ چرا کسی نمیاد دلیلشو بگه ؟ اطلاعیه روابط عمومی خیلی مشکوک و نابجا و نفعی برای تیم نداشت و همان قدر که روابط عمومی حرف بی جا زد رادنی چقدر دقیق و محکم و مستدل جواب داد اقا اگر سایت این قد اعتبار داره معلومه استادی مثه رادنی اونو اداره میکنه تک و تنها و رتبه ۴ ایران خیلی حرفه خدایی . حالا این سایت مفت و مجانی و بی ادعا داره کار میکنه و نفعش بخودش میرسه میاد اینجوری دعوا درست میکنه … وای مردم از عاقلی … مردم
آقای مجید خان فقط شما نیستین که خیلی فامیل تو انزلی دارین بسیاری هستن که این شرایط رو دارن ولی بحث فوتبالی هستش . هیج انزلیچی هوا خواه رشتی درمیاد اگه هم باشه مقطعه ای هستش بدون شک. نمونه اش رو خیلی دیدم . نیاز به داستان تکراری گذشته نیست . این بازیکنای که نام بردی هیچکدوم انزلیچی نبودن فقط اونجا بازی کردن که الان اینجا هستن شاید در گذشته چنین شرایطی مهیا بود بازیکنان از انزلی برای سپیدرود بازی میکردن مثل قاسمیان- شیرپور و کمی دورتر علی علافی که قدیمیا میدونن تو سال ۶۴بعد از بازی با هلال احر انزلی چه به روزگارش اوردن تو انزلی. فوتبال رشت و انزلی کری داره نه دشمنی . ولی دوستان همسایه نسبت به ما کینه خاصی دارن که باید بهشون گوشزد کرد . آقای قوی سپید نیازی به تمجید شما از نظر محمدی و یادآوری مکتبش نیست داداش شما خیلی زور بزنی نمیتونی جلوی بی احترامی همشهریانت رو با گفتن علی چک وپر توجیه کنی .
فقط مونده بود شما بیای از سپیدرود تعریف کنید.عاقبت ما رو ببین!!!!
رادنی ، عزیزم . تازه از ترکیه برگشتم اول وقت رفتم سر سایت و دیدم چه محشر کبرایی است … چه قلب و عاطفه ای دارید شما . آن با انصاف ها ترا به چوب ضدیت با بازیکنان و کادر فنی می رانند و تو اصرار می کنی که حق آن بچه ها حمایت است نه ضدیت . بخدا هم در کلاس درس هم در کار تخصصی شغلی و هم در روزنامه نگاری بی نظیری
دیدار جان . آن‌هایی که می‌دانند اما هنوز نمی‌خواهند بدانند. باید به آنها گفت اگر چه تو نمی گویی :
دیگر به این بازی ناامیدکننده خاتمه دهید.
به آنچه پیشتر دیده‌اید بنگرید، چیزی را بپذیرید که فهمیده‌اید.
آن چیزی را که فهمیده‌اید به این بهانه که نمی‌توانید تحملش کنید، انکار نکنید.
خودتان را از رویارویی با آنچه که می‌دانید بالاخره شما را پیدا خواهد کرد – یعنی شکست و فاجعه – مخفی نکنید.
شما احساس می کنید باید به خاطر وفاداری به آنها بجنگید. شما می‌دانید که انها سابقه تبدیل ابادی به ویرانه‌ای را دارند.
شما آنها را دوست ندارید. شاید از آنها بیزار باشید و آنان را خوار بشمارید. اما به آنها احساس نزدیکی می‌کنید زیرا فکر می کنید سرنوشت سپیدرود وابسته به آنها ست.
شما به آنها وفادارید، چون می‌خواهید به سپیدرود وفادار باشید.
و بااین‌حال، شما با آن‌هایی که خواب‌اند، آن‌هایی که هیچ نمی‌دانند، قابل‌مقایسه نیستید.
شما بی‌شک می‌دانید که سپیدرود را به سوی چه سرنوشتی پیش می‌برند.
شما بی‌شک می‌بینید که پایان، یک پرتگاه است و گریزی از آن نیست. پس چرا از آنها حمایت می‌کنید؟
شما چه نوع مسئولیتی دارید؟ مسئولیتی برای سپیدرود؟ مسلماً این طور است. اما مطمئناً این به معنای مسئولیتی علیه دشمنان سپیدرود هم است. زیرا آنها هستند که به‌راستی هرگونه آینده‌ای را برای سپیدرود ناممکن میکنند…
اگر شما می‌دانید، پس باید آن چیزی را انجام دهید که عقل و منطق و دانش‌تان به شما میگوید. به خاطر مسئولیت‌تان در قبال مردم ، مسئولیت‌تان را برای عظمت سپیدرود بپذیرید. شما هیچ وفاداری ای نسبت به کسانی که عمداً به خاطر قدرت خود، گذاشتند سپیدرود به این روزها بیفتد، ندارید.
از این جنگ کنار بکشید. این جنگ، دیگر جنگ شما نیست. این جنگ، دیگر جنگ مردم هم نیست.
این جنگ، جنگ سیاه بازان ست، فقط جنگ آن‌هاست و مردم و سپیدرود و دوستان عاشق سسپیدرود ، ابزار و قربانیان آنها هستید.
ای ول علی چیلاورت
انسان های بزرگ به این دلیل بزرگند که با جهل خود ، با عادات ناپسند خود ، با اشتباهات و خطاهای خود ، خو نمی گیرند و مصداق ” انسان”ی می شوند که خداوند می فرماید “اشرف مخلوقات”
خسته نباشید مهندس دیدار بزرگ. آزادی و عشق همراه یکدیگرند و دوست داشتن این نیست که در عوض چیزی بخواهیم ، حتی نباید احساس کنیم که چیزی را از دست می دهیم و فقط چنین علاقه و عشقی است که آزادی را به همراه دارد . به طور کلی برای آزاد بودن باید دوست بدارید و بدون عشق ، آزادی وجود ندارد ، در واقع بدون عشق ، آزادی صرفا یک فکر و اندیشه است که ارزشی ندارد .
تنهایی خوب است ؛
در تنهایی اندیشه جانی تازه می گیرد ,
تفکر مجال بیشتری برای جولان دادن می یابد,
آنچه که می خواستیم و نشد و آنچه را که نمی خواستیم
و شد موشکافی می شوند,
در تنهایی نگاه عمیق تر می شود , رخدادهای زندگی
برهنه تر دیده می شوند…
در تنهایی ماورای اتفاقات را می توان دید…
در تنهایی ملاقات با خدا محتمل تر به نظر می رسد…
قربانت یا حسین مظلوم. از دیو و دد ملول بود و با چراغ گرد شهری می گشت. در جست و جوی انسان بود. قلیلی گفتند “نگرد که ما گشته ایم و آنچه می جویی یافت نمی شود”. گفت: می گردم زیرا گشتن از یافتن زیباتر است و گفت: قحطی است نه قحطی آب و نان که قحطی انسان.
کثیری بر آشفتند و به کینه بر خاستند و هزار تیر ملامت روانه اش کردند که ما را مگر نمی بیینی که منکر انسانی. چشم باز کن تا انکارت از میانه بر خیزد.
خنده زنان گفت: پیشتر که چشم هایم بسته بود هیاهو می شنیدم. گمانم این بود که صدای انسان است چشم که باز کردم اما همه چیز دیدم جز انسان!! خنجر کشیدند و کمر به قتلش بستند و گفتند: حال که ما نه انسانیم توبگو که این انسان کیست که ما نمیشناسیمش. گفت:آنکه دریا دریا می نوشد و هنوز تشنه است. آنکه کوه را بر دوشش می گذارد و خم به ابرو نمی آورد. آنکه نه او از غم که غم از او می گریزد. آنکه در رزمگاه دنیا جز با خود نمی جنگد و از هر طرف که می رود جز او را نمی بیند. آنکه با قلبی شرحه شرحه تا بهشت می رقصد. آنکه خونش عشق است و قولش عشق. آنکه سرمایه اش حیرت است و ثروتش بی نیازی.
آنکه سرش را می دهد آزادگی اش را اما نه. آنکه در زمین نمی گنجد. در آسمان نیز. آن که خدا را به اختیار بنده است و لا غیر و فقط برای او سر به تعظیم خم میکند.
او هنوز می گفت که چراغش را شکستند و با هزار دشنه پهلویش را دریدند… فردا اما باز کسی خواهد آمد. کسی که از دیو و دد ملول است و انسانش آرزوست.
دیدارعزیز . متاسفانه بعضی ها هستند که :
بی غذا، دو ماه دوام می آورند ؛
بی آب، دو هفته ؛
بی هوا، چند دقیقه ؛
و امــــا بی “وجـــدان”، خـیلی …
رادنی بزرگ! همه شبیه هم هستند هیچکس شبیه حرف هایش نیست !
چیلاورت جان با وجود اینکه هنوز یادم میاد ملوانی ها بعد برد داماش تو رختکن جشن گرفته بودن انگار قهرمان آسیا شدن … ولی تو معرفت رشتی هارو ثابت کردی با این جمله … دمت گرم که نشون دادی رشتی ها بخیل نیستن
کینه قلب ما را می خورد؛ دست هایمان را مشت می کند، چشم ما را می بندد، حتی صدای ما را تغییر می دهد؛ صدایمان سرد می شود، شاید کمی سردتر از آنچه قبلا بود، صدایی خشن تر پیدا می کنیم. احساس درد می کنیم، انگار قفسه سینه مان سنگری شده پر از سرباز مسلح که می خواهند حمله کنند….
فقط حمله… قلب ما را می خورد؛ کینه، دست هایمان را مشت می کند، کینه، چرا آنقدر طفره می روم کینه حالمان را «بد» می کند و ما نباید حالمان بد باشد، ما نباید قلبمان خورده شود از هرچه حس خوب هست و نباید قلبمان سنگر پر از سرباز آماده حمله باشد. گاهی کینه ای در دلمان پیدا می شود، اگر بیاید و بگذرد عیبی ندارد اما اگر بیاید و بماند… مانند آلودگی که می آید و نمی رود، آن وقت دیگر باید نگران بود و فکر راه حل.
ای خدای بزرگ سپیدرود عزیزمان را از دروغ و حسادت حفظ کن و به خدمتگزارانش از جمله مهندس دیدار عزیز و بزرگ منش توفیق و سلامتی عنایت فرما
اختلافات را کنار بذارین چون فقط دشمنی ایجاد میکنه
سلام . خطر بزرگ کینه برای بشریت وقتی است که به اگر کینه و حسد به فرهنگ رایج جامعه تبدیل شود و اقشار اجتماع را تحت تأثیر خود قرار دهد، در فاجعه رخ می‌دهد. در اینجا باید از نقش به سزای تحریک عمومی سخن بگویم که ماهیت خطرناک‌تری دارد. چون گستره تأثیرگذاری آن گروه‌های فراوانی است که مهیای کاشتن کینه علیه دیگران هستند. این تحریک بسیار خطرناک است. چون تحریک گروه‌ها علیه گروه‌های دیگر است. چرا که می‌شود احساس تنفر علیه افراد را از بین برد، اما از بین بردن تنفر علیه گروها دشوار است. این کینه به رسانه‌ها نفوذ میکند. رسانه‌ها علیه یک گروه بسیج می‌شوند و چهره‌اش را مخدوش میکنند و یا این که علیه آن دست به سیاه نمایی می‌زنند و از روش‌های مستقیم و غیر مستقیم بهره می‌برند.
تیمی که سالهاست نمیتونه در مهمترین بازیهاش استادیوم چند هزارنفری شهرش رو پر کنه تیمی که ار انواع رانتهای فرا فوتبالی برخورداره در بسیاری از فسادهای فوتبال پرفساد کشور ردی ازش هست تیمی بازیکنش به عمد گل خالی رو پاس داد و خراب کرد تا تیم هم استانیش شانسی برای بقا نداشته باشه …
الان بگو این تیم پر افتخار سی دوره هم قهرمانی ایران داشته باشه، برادر من علی نظرمحمدی اون تیم رو بده خروس قندی بگیری بهتره…….
یادمه پگاه گیلان داشت به لیگ برتر صعود میکرد. مازیار زارع رو تو برنامه ۹۰ دعوت کرده بودن. فردوسی پور ازش پرسید: پگاه هم داره به لیگ برتر صعود میکنه. نظر شما چیه؟ مازیار گفت: (بیاد بد نیست). اونوقت فردوسی پور با حالت تمسخر بلند خندید و گفت: بیاد بد نیست؟!!! مشکل ما رشتی ها همینه. ما نباید نه به انزلی فک کنیم و نه در مورد ملوان حرفی بزنیم. انگار که اصلا همچین تیمی و همچین شهری نیست. همونطوری که تو زندگی واقعی، رشتی ها هیچوقت حرف شهر انزلی رو نمیزنن. ولی تو فوتبال فکر و ذکر ما شده ملوان. سرمربی بزرگوار ما از روی منش و بزرگواری داره واسه ملوان آرزوی موفقیت میکنه ولی امثال همین مازیار زارع و بقیه ملوانی ها چه رفتاری دارن!!! انزلی چی ها، ملوان رو واسه خودشون میدونن، نه برای تمام استان گیلان. ولی ما همیشه میگیم سپیدرود و داماش نماینده استان گیلان. بیخیال ملوان. من که دلم خنک شد سال پیش سقوط کردن به لیگ یک. هرسال شانس میاوردن و آخرین لحظات سقوط نمی کردن.
آقا محمد عزیز فعلن روز ابوی جان میتونی و دلت میخواد بگو شبه … خودت را بخواب زدی دیگه به ما چی ؟!
به عنوان یک رشتی، که بزرگترین افتخارم گیلک بودنمه، از صمیم قلب آرزو دارم که سپیدرود و ملوان و داماش) موفق باشند… دوستان انزلی چیه بسیار داشتم که ولله و بالله فقط و فقط یکی از اونها اونطوری که بعضی از مخالفان در بالا گفتند، بود، و بقیه عشق گیلان و گیلک و گیلکی رو داشتند و دارند…
تنها ا ناجه درم… شمره او جور بیدنم…
رش نیم، وارش نیم، راکم… من سبزه خاک زاکم…
اقای رادنی هروقت سایت شلخت کلاب وجودشو داشت و کامنتهای رشتیهارو تایید کردو نمایش داد اونوقت شماهم کامنتهای این شهرکنشنهارو نمایش بده…وقتی طرف بی وجود هستش چرا شما لجن پراکنی های ان زلی رو اینجا نمایش میدی؟؟ آقای شلخت سپید چرت نگو بچه نظر محمدی از فوتبال رشت و شاهین رشت و بعدش سپیدرود به فوتبال ایران معرفی شد و واسه خدمت اجباری سربازی اومد شلخت خزری و کاپیتان تیم ان زلی هم شد…درضمن هرکسی که میاد تو شلخت ان زلی بازی میکنه میشه ان زلیچی!!!! پژمان نوری رضوانشهری هستش و ربطی به ان زلی نداره…تامینی و نزهتی رشتی هم که بچه لشت نشا از توابع کلانشهر رشت هستن پس زیادی اینجا پرت نگید که مجبور شیم اون پرچم ۷۰ متری رو دوباره نشونتون بدیم…….دنیا فقط رشت …فقط آبرار عشقه
داش محمد گل دقیقا یادمه حرف مازیار رو… ولی اینم بگما این شخص منفور ترین مرد ایرانه نخ واسه ما رشتی ها بلکه پرسپولیسی ها و استقلاال و همه تیما خود انزلی چیا دل خوشی ازش ندارن…. اینجور افراد بازم هستن یعنی کم نداریم…. مرد واقعی به علی نظر میگن با این حرفش شخصیت بالای سپیدرود رو نشون داد مازیار هم شخصیت ملوان! پس هرکی از بیرون ببینه به رفتار مازیار میخنده و مسخره میکنه مثل خنده تمسخر عادل(اوج حسادت به یک شهر در چشمای مازیار موج میزد قشنگ یادمه)….خلاصه بی اخلاقی در فوتبال گیلان موج میزنه فکنم ده ها سال طول بکشه همه طرز فکر علی نظر رو فرا بگیرن! راجع به دوست قوی سپید بگم یه ارزوی موفقیت براتون کرد ما هم کردیم حالا دیگه اگر کاری نیست میتونی بری!!
با فرهاد سپیدرودی کاملا موافقم هرجا اسم سپیدرود باشه فرقی نداره توسایت – تلگرام – اینستاگرام. این لجن پراکنا هستن دارن زرت وپرت میکنن اینا اصلا نتایج تیم بوق سپید براشون مهم نیست فقط با چشم باباقولیشون دنیال نتایج سپیدرود هستن.
آقا بقول قدیمیان فاکشید امن شیمی خیره نخوایم.
زنده باد تا ابد سپیدرود.
در پایان بوق سپید فکر کنم شیمی شلخت از این هفته رو تخم بخوابه خیلی شکمش باد داره.