وبسایت باشگاه سپیدرود رشت

یادداشت روز – خروش فرزندان دائیتی…

علی رضا مویدی فر

وب سایت رسمی باشگاه فرهنگی ورزشی سپیدرود – تا ۴٨ ساعت دیگر، خیلی چیزها روشن خواهد شد. نتیجه دعاها، آرزوها، چشم به راهی ها و بغض های فروخورده ای که بیش از ربع قرن است که نجیبانه و عاشقانه، لحظه اجابت را انتظار می کشند.

کمتر از دو روز دیگر، حماسه غیرت تنی چند از مردمان مهم ترین شهر نوار شمالی ایران به بار خواهد نشست. شاید شیرین ترین میوه ای که تابحال هیچ درختی در هیچ کجای دنیا به بار نیاورده باشد.

نمی گویم در تمام سال های رفته، حق سرخ پوشان رشتی حضور در سطح اول فوتبال ایران بود. نبود… اما جوانه ای که از دو سال پیش در قهقرای لیگ جهنمی دوی ایران سربرآورد، حالا بی تردید محق ترین نهال به ثمر نشسته برای چیدن میوه صعود و تقدیم بی واسطه آن به مردمانی است که نزدیک به نیم قرن، عشق به آن را سینه به سینه به فرزندانشان منتقل کردند و بسیاری از آنان شاید در آرزوی روزی همچون دوشنبه پیش رو، روی در نقاب خاک بردند.

حالا یک شهر برای سوت پایان یک مسابقه فوتبال انتظار می کشد. قرار و مدار های شادی های خانگی و خیابانی گذاشته شده است. تا همه رویاهای تل انبار شده کنج جانهای شیفته، به آنی بخروشد و فراگیر شود.

تا سپیدرود بدون پول، بدون حامی، بدون رانت، بدون سفارش، بدون ناجوانمردی، بدون تبانی و بدون هیچ چیز… ناب ترین صعود به سطح اول فوتبال کشور را جشن بگیرد.

فرزندان دائیتی، خروش را از بانی نام تیم شان آموختند و حالا میروند تا از پس گذر از تنگه ها و سد ها و باتلاقها به دریا بپیوندند. دریایی از شور، تماشا و بزرگی.

۴۸ ساعت دیگر، خواب شیرین عاشقان تعبیر میشود و خواب ننگین نامردمان آشفته…

بیایید به آن لحظه بیندیشیم… لحظه ای که شایسته ترین داور ایران، سوت صعود شایسته ترین تیم لیگ یک را به صدا درآورد. حتی اندیشیدن به آن لحظه نیز گرمابخش است. ما چشم انتظاریم…

پی نوشت: دائیتی نام اوستایی سپیدرود است

اخبار مرتبط با خبر بالا را از دست ندهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × سه =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

5 دیدگاه ارسال شده است

  • اسی گفت:

    زنده باد سپیدرود ، زنده باد رشت

  • فراز گفت:

    موهای تنم سیخ میشه وقتی به بازی آخر فکر می کنم..
    خودمو تجسم می کنم که چجوری دارم آخر بازی,نعره ی برد سر میدم و دیوانه وار این طرف و اون طرف خودمو پرتاب می کنم..
    می خوام بخشی از مهم ترین بخش تاریخ باشگاه باشم.
    می خوام بعد از زدن گل, داد بزنم..
    فریاد..
    نعره..
    گریه حتی..
    این تیمیه که 3 سال پیش, وقتی هیچ خبری ازش نبود, به دوستای تهرانیم که ازم می پرسیدن پرسپولیسی هستی یا استقلالی, می گفتم:
    فقط سپیدرودیم..
    می خندیدن..
    می گفتن کجاست؟
    آره دسته 2 بود..
    بعد همون لحظه آرزو می کردم یه روزی برسه بیاد لیگ برتر و بتونیم پرسپولیس و استقلال و ببریم تا همهبجای خندیدن, وحشت کنن.
    تا یه تیمی مثل تراکتور سازی با اون همه بازیکن پولی و سربازی و .. وقتی پاشو میزاره رشت, با هدف مساوی گرفتن بیاد.
    حالا رسیدیم به بازی سرنوشت..
    بازی لعنتی..
    بازی ای که دوست دارم کوچیک ترین لذتی تو کل 90 دقیقش نبرم اما وقتی فغانی بزرگ, سوت پایان بازیو می زنه, از خوشحالی و شادی رو آسمونا باشم با 20 هزار سینه چاک دیگه تو استادیوم و بیشتر از یک میلیون نفر عاشق سپیدرود تو کل گیلان.
    خدایا..
    کمکمون کن به آرزومون برسیم..
    زنده باد سپیدرود بزرگ..

  • اصغر گفت:

    دوستان عزیز در پیام های قبل خودم گفته توجهی به بازی دیگر تیم ها نکنیم . الان هم می گم فقط تشویق سپیدرو برای برد و لاغیر . ما به هیچ تیمی و هیچ نتیجه ای نباید فکر کنیم اگه فکر کنیم یعنی ناتوانیم و منتظریم که ببینیم دیگران برای ما چه می کنند . ما باید خود سرنوشت ساز باشیم . به امید شادی غروب روز دوشنبه

  • کیوان گفت:

    من با خروش سپیدرود و با زیباییهای وصف ناپذیرش بزرگ شدم از کوچکی عاشق تیم سپیدرود بودم . عاشق تیم پپیدرود و رود سپیدرود .
    سالهاست که از سپیدرود دورم و در تهران ساکن هستم .
    امروز عشق من سپیدرود به اغوش دریا میرسه .به اوج شکوه .
    الان ساعت 2.44 نیمه شب دوشنبه است ودعا میکنم که فردا غروب سپیدرود با تمام مردان و زنان غیورش جشن افتخار و شادی بگیرند .
    خدایا به دعای دل همه این مردم با غیرت نظر کن و ارزوهایشان را براورده ساز .
    امین یا رب العالمین

  • ش گفت:

    باآرزوی بردی شیرین برای تیم محبوبمان سفیدرود